به گزارش اصفهان زیبا؛ شاید برای مردان مرد جبهه و جنگ و خیلی از بچهرزمندهها، نام او یادآور نام حاجحسین خرازی و لشکر ۱۴ امام حسین(ع) باشد؛ اما حالا چندروزی است که حاجعلی زاهدی تبدیل به قهرمان یک ملت شده؛ مردی که در مسلک و مرام چیزی کم از شهید حاج قاسم سلیمانی ندارد. او جنگ و جهاد را نهتنها در هشت سال دفاع مقدس، که حتی در روزگاری که خبری از جنگ و ناآرامی در کشورش نبود، در مرزهایی فراتر از وطنش تجربه کرد.
این روزها خیلیها حرف برای گفتن دارند، خیلیها نشستهاند بهمرور خاطرات رفیقشان، خیلیها اما هنوز رفتنش را باور نکردهاند. «مصطفی سجاد» یکی از همانهایی است که در بهت رفتن حاجعلی زاهدی است؛ همان مردی که از زمان فرماندهیاش در تیپ 44 قمربنیهاشم بیشتر با او حشرونشر داشته و از همان روزها تا به امروز خوب میشناسدش.
او معتقد است اگر برای علی زاهدی رفتنی غیر از رفتن با شهادت میدیدم، بحق اقرار میکردم روزگار در حقا او جفا کرده است. سجاد میگوید: مزد مجاهدتهای حاجعلی زاهدی هیچچیزی جز «ارباارباشدن» نبود. او با بیان اینکه شاید در یک عید غدیری افرادی همچون حاجحسین خرازی، حاجاحمد کاظمی، مهدی زینالدین و حاجقاسم سلیمانی عقد اخوتی بینشان خوانده شده بود که با شهادت هرکدام دلتنگیها بینشان زیاد میشد، عنوان میکند: آنها با هم عقد اخوت خوانده بودند که وارد بهشت نشوند تا آن یکی هم وارد شود.
سجاد که آشناییاش با شهید زاهدی از لشکر 14 امام حسین(ع) و از سالهای 61-60 شروع شده است، اظهار میکند: این آشنایی سالهای سال ادامه داشت و البته این اواخر به دلیل مشغله کاری زیاد ایشان، بیشتر دورادور و یا تلفنی جویای احوالشان بودم.
او در وصف این شهید بزرگوار ادامه میدهد: حاجعلی جزو آن آدمهایی بود که بسیار بودند؛ ولی بعضیها خاص بودند که من فکر میکنم این خاصبودن به خاطر ذوب در ولایتبودن ایشان است؛ آنقدر که گوششان به فرامین رهبرانقلاب و سمعا و طاعتا بود.
سجاد خاطرنشان میکند: حاجعلی زاهدی گوشبهفرمانی رهبر انقلاب را از همان روزهای اول انقلاب و درست از همان روزهایی که امام خمینی(ره) دستور دادند که بچهرزمندهها بروند کردستان و بین کرد و کفرتفاوت قائل شوند و کردستان را آزاد کنند، در کارنامه خود داشت.
این همرزم شهید زاهدی ادامه میدهد: حاجعلی حتی با شنیدن خبر تجاوز صدام به خاک ایران بازهم حواسش به دهان رهبرش است تا تکلیفش را مشخص کند و همین میشود که با تیم ضربت و با حداقل امکانات راهی جنوب شده و مستقر در روستاهای محمدیه و سلمانیه میشود و مردانه جلوی دشمن میایستد.
او با اشاره به شجاعت حاجعلی زاهدی، میگوید: شجاعتها و رشادتهای فردی به نام سردار زاهدی نتیجه اخلاص او بود؛ کسی که جمجمهاش را به خدا عاریه داده بود و هیچ ابایی از حضور در میدان جنگ و جهاد نداشت.
سجاد با بیان اینکه حاجعلی زاهدی بعد از عملیات محرم به فرماندهی تیپ 44 قمربنی هاشم شامل نیروهای استان چهارمحال و بختیاری و بخشی از شهرستانهای اصفهان مثل زرینشهر و سمیرم و… منصوب میشود، اظهار میکند: از این نقطه بود که با توجه به حضور من در تیپ 44، بهعنوان فرمانده گردان، ارتباط کاری من و ایشان بسیار زیاد میشود.
او درباره شهید زاهدی تأکید میکند: خصلتی که سردار حاج قاسم سلیمانی در جبهه مقاومت داشت، سردار زاهدی در تیپ 44 قمر بنیهاشم داشت؛ یعنی اینچنین قلوب بچه رزمندهها را جذب خود کرده بود و بچههای چهارمحال و بختیاری عجیب دلداده او بودند.
او به همه صورت خودش را وقف آنجا کرده بود؛ در تیپی که یکی از محرومترین تیپهای ما در سپاه بود. سجاد کادرسازی را خصلت مفید و مؤثر حاجعلی زاهدی میداند و میگوید: سیستم مدیریت حاجعلی زاهدی مثل حاج حسین خرازی سیستم بستهای نبود. او به نیروهایش شخصیت بخشیده بود. این همرزم و همراه شهید زاهدی در سالهای دفاع مقدس در ادامه به خصلت پدرانه حاجعلی اشاره میکند و میگوید: علی زاهدی همانطور که اشدا علی الکفار بود، رحما بینهم نیز بود و به زیبایی هرکدام را در جای خودش استفاده میکرد.
سجاد ادامه میدهد: حاجعلی نهتنها جسم افراد، بلکه قلوب آنها را نیز جذب خود کرده بود. او قبل از اینکه جسم نیرویش را تسخیر کند، روح و روان او را تسخیر میکرد. معتقد بود یک رزمنده وقتی روح و روانش آماده باشد، میشود سلاحی که تیرانداز ماهری پشت آن است. حاجعلی زاهدی بهشدت روی این موضوع کار میکرد.