به گزارش اصفهان زیبا؛ این نه اولین آزمون زندگی است و نه آخری! حتی نمیتوان گفت که سختترین! قسمت ترسناک ماجرا اینجاست که بعد از این قرار است زندگی آنقدر سختتر و پیچیدهتر شود که کنکور و ماجراهایش در آن گم میشود. بعد از این خبرهایی هستند که شما را بیشتر از خبر نتایج کنکور خوشحال یا ناراحت میکنند.
هیچکس در دانشگاه، محل کار، جلسه خواستگاری و هیچ کجا قرار نیست از رتبه کنکور شما بپرسد. رتبه شما هر عددی بشود، حسرت این را میخورید که چرا کمتر نشده است. کاش دانشگاه نقطه آخر زندگی بود، اما آدم در این چهار سال آنقدر عوض میشود که اصلا یادش میرود برای چه به اینجا آمده است؟ آنقدر علایق و اهدافمان تغییر میکند که به انتخابهای گذشتهمان شک میکنیم.
دانشگاه و رشته تحصیلی مهم است؛ اما نه آنقدر که سرنوشت شما را تعیین کند. چیزی که در این میان مهم است، تلاش کردن و چشیدن طعم دغدغه و هدف در این مدت کوتاه است. کمکم در این دنیا یاد میگیرید که نتیجه و خروجی هر کاری الزاما نه آن چیزی میشود که شما میخواهید و نه آنقدر مهم و تعیینکننده است که بابتش همه تلاشهایتان را زیر سؤال ببرید. الان وقت خوابهای نرفته، کتابهای نخوانده، فیلمهای ندیده و مهمانیهای نرفته است.
هرچند این کارها فقط در دوران کنکور جذاب به نظر میرسند و بعد از آن حتی این کارها هم نمیتوانند حوصلهمان را سر جایش بیاورند. تا کنکور مسیر زندگی روشن و واضح است؛ تقریبا همگی یک مسیر از قبل طراحیشده را طی میکنیم و میدانیم باید چه کنیم و در کدام نقطه زندگی قرار گرفتهایم. اما بعد از کنکور مسیر همه ما از یکدیگر جدا میشود و هرکس باید خودش مسیر زندگیاش را طرح کند.
دیگر هیچ لقمه حاضر و آمادهای برایمان نپیچیدهاند. اینکه جایگاه خود را در این دنیا پیدا کنید و بهترین و درستترین مسیر را انتخاب کنید، چه بسا کار سختتری از یک آزمون چهارساعته باشد. کنکور و ماجراهایش تمام میشوند و شما هم رتبه و درصدهایتان را فراموش میکنید، اما زندگی سختتر و پیچیدهتر از قبل به قوت خود باقی است.