به تو مدیونیم

این دفعه خودم توی قابی بودم که قرار بود تلویزیون نشان بدهد. آنجا پشت آن تاج گل مصنوعی، پشت سر وزیر آموزش‌وپرورش، بین صدتا معلم که رفته بودیم در روز معلم با میثاق‌های امام(ره) در حرمش بیعت کنیم.

به تو مدیونیم - اصفهان زیبا

به گزارش اصفهان زیبا؛ این دفعه خودم توی قابی بودم که قرار بود تلویزیون نشان بدهد. آنجا پشت آن تاج گل مصنوعی، پشت سر وزیر آموزش‌وپرورش، بین صدتا معلم که رفته بودیم در روز معلم با میثاق‌های امام(ره) در حرمش بیعت کنیم.

دژبان که ازجلونظامش تمام شد، «سر زد از افق» پیچید تا سقف حرم. دروغ چرا؟! خیلی غرورانگیز بود. دوست داشتم دختر پنج‌ساله‌ام آنجا بود و بلندبلند می‌خواند: «شهیدان پیچیده در گوش زمان فریادتان…».

دست گذاشتم روی قلبم و زمزمه کردم. انگار که ایستاده باشم روی سکوی قهرمانی در یک رقابت جهانی؛ یا نه، انگار ایستاده‌ام وسط جماران و امام از آن بالا روی صندلی‌اش نشسته و نگاهم می‌کند. قهرمان هستم؟ نه! ولی قهرمان‌ساز هستم. با یک حساب سرانگشتی حداقل صدتا معلم بودیم که هرکدام قرار است سی‌سال خدمت کنیم و هرسال حداقل سی دانش‌آموز زیردستمان است. می‌شود به عبارتی نه هزارتا «امید امام» که می‌توانیم تبدیلشان کنیم به نهال بارور یا آن‌ها را بخشکانیم و به هیزم آتش دشمن تبدیلشان کنیم. مراسم تمام شده است. دست انداخته‌ام به حلقه‌های ضریح امام و چشم در چشم عکسش زیر لب زمزمه می‌کنم: «ما همه به تو مدیونیم…»