به گزارش اصفهان زیبا؛ اصفهان گنجینهای از هنرهای تجسمی رنگارنگ است که هر کشوری آرزوی داشتن یکی از این هنرهای ناب و اصیل را دارد!
اصفهان میتواند بزرگترین پایگاه اقتصادی درزمینه هنرهای تجسمی باشد و لازمه این موضوع، برنامهریزی و توجه چندجانبه به هنرهایی همچون میناکاری، نگارگری، طراحی فرش و… است.
هنر میناکاری بهعنوان یک هنر قدیمی و سنتی، نقش مهمی در حفظ و انتقال تاریخ، فرهنگ و هویت ایرانی دارد. حمایت از هنر میناکاری بهعنوان یک صنعت دستی، به ایجاد شغل و درآمد برای هنرمندان و صنعتگران محلی کمک میکند.
ترویج هنر میناکاری و ارائه فضاهای فرهنگی و گردشگری مرتبط، میتواند به رشد صنعت گردشگری و توسعه اقتصاد استان کمک کند. بهطورکلی، حمایت از هنر میناکاری بهعنوان یک بخش از فرهنگ و هویت ایران، نقش مهمی در حفظ و ترویج هویت ملی و توسعه فرهنگی کشور دارد.
برای بررسی بیشتر وضعیت هنر میناکاری در دو بعد تولید و آموزش، «اصفهانزیبا» به مصاحبه با استاد میناکاری اهل کرمانشاه و ساکن اصفهان پرداخته است. محبوبه میرزاآقائی کیاکلائی، مدرس دورههای آموزش میناکاری است که سابقه شاگردی استاد فقیهی را در کارنامه خود دارد. این بانوی هنرمند به واسطه شغل پدر خود، مدتها پیش به نصفجهان مهاجرت کرده و با گذراندن دورههای آموزشی متعدد در زمینههای طراحی و میناکاری، اکنون به یکی از استادان و مربیان باتجربه در این رشته هنری تبدیل شده است.
چگونه به هنر میناکاری روی آوردید؟
من از کودکی به هنرهای مختلف ازجمله نقاشی و خط علاقه داشتم. در دوره راهنمایی به نقاشی سبک رنگوروغن روی آوردم و در ادامه نیز به یادگیری سیاهقلم و گواش پرداختم. از 1383 بهطور حرفهای خطاطی را آغاز کردم؛ همچنین در همان سالها نقاشی با پاستل را نیز دنبال کردم؛ البته این پایان ماجراجویی من نبود و سعی کردم در رشته طراحی لباس نیز به سطح مطلوبی برسم و خوشبختانه بهعنوان مدرس در آموزشگاههای طراحی لباس به فعالیت پرداختم.
درباره میناکاری نیز اولین دوره خود را زیر نظر استاد محبوبه کتابی گذراندم و بعد از آن در کارگاهی با تدریس استاد مرجان راداحمدی که در 1388 در تالار فرشچیان برگزار میشد، شرکت کردم. در ادامه، افتخار شاگردی استاد سید محمد فقیهی را پیدا کردم و حدود شانزده دوره میناکاری را زیر نظر ایشان سپری کردم. یکی دیگر از استادان بنده نیز استاد علی دادخواه بود که هنر طراحی سنتی را زیر نظر ایشان پشت سر گذاشتم. درواقع از بین هنرهایی که کار کردم به جرئت میتوانم بگویم میناکاری آرامش بیشتری به من بخشید.
در حال حاضر چه سبکهایی از میناکاری را دنبال میکنید؟
سبکهایی که در حال حاضر کار میکنم شامل «زمینه اول» و «زمینه دوم» هستند. در روش «زمینه اول» باید یک بار قالب را با همان رنگی که میخواهیم نهایی باشد، رنگآمیزی کنیم؛ سپس روی آن به طراحی بپردازیم. در ادامه، قسمتهایی را که به رنگ جدیدی نیاز دارند، از رنگ ابتدایی خالی میکنیم؛ سپس این قسمتها را با رنگ دلخواه رنگآمیزی میکنیم.
روش «زمینه دوم» به این صورت است که ابتدا طراحی میکنیم؛ سپس به رنگآمیزی زمینه خود میپردازیم. من به هر دو تکنیک مسلط هستم؛ اما سبک استاد فقیهی بهطور ویژه «زمینه دوم» است. درواقع این دو سبکی که اشاره کردم، توسط استاد شکرالله صنیعزاده که احیاگر هنر مینا شناخته میشود، پیگیری شدند.
درباره فرایند امروزی تولید ظروف مینا بفرمایید. چه وسایلی موردنیاز است و این موارد از کجا تهیه میشوند؟
امروزه میناکاری بیشتر روی مس کار میشود؛ درصورتیکه در گذشته روی چینی، نقره و طلا نیز انجام میشد. فلز مس ویژگیهای خاص خود را دارد که از جمله آن میتوان به جذب لعاب بالا، قیمت مناسب، دسترسی آسان، رنگپذیری مناسب و درخشندگی بالای رنگها روی این فلز اشاره کرد.
رنگهایی که در مینا بهکار میروند، بیشتر سولفات یا اکسید فلزاتاند که وقتی در کوره قرار میگیرند با مس ظرف واکنش میدهند و جلا پیدا میکنند. ابزار لازم برای یک اثر مینا شامل ظرفهای گوناگون، قلمهای متفاوت و رنگهای مینا هستند که میتوان آنها را از میدان امام خمینی، خیابان آمادگاه و دیگر مغازههای دارای ظروف مینا تهیه کرد. برای ساخت رنگ معمولا این کار روی شیشه انجام میشود.
برخی از ظروف میناکاریشده زمینه سفیدرنگ دارند. تفاوت این اشیا با ظروف مینای تمامآبیرنگ چیست؟
ظروفی که دارای زمینه سفید هستند، بهاصطلاح راه نفسکشیدن بیشتری دارند! درواقع این سبک ظروف شانس دیدهشدن بیشتری را به طرحهای بهکاررفته روی خود میدهند؛ البته هر دو سبک ظروف دارای ارزش خاص خود هستند و دو روش متنوع برای ساخت آثار مینایی محسوب میشوند.
در حال حاضر مرجع یا نهاد آموزشی این هنر کجاست؟
متأسفانه مرجع خاصی برای آموزش هنرجویان مینا وجود ندارد و در اصل، همان تجربه استادان و مربیان است که به هنرجویان علاقهمند به میناکاری منتقل میشود. اتفاقا این نکته یکی از عواملی است که گاهی باعث دلسردی هنرجویان میشود. اگر مربی دارای مهارت و تجربه کافی نباشد، بدون شک نمیتواند در انتقال اصولی این هنر به شاگردانش موفق باشد و این همان چیزی است که گریبان مربیان کمتجربه را میگیرد. خیلی از مربیان جوان به گذراندن چند کارگاه اکتفا میکنند و تصور دارند که پس از سپریکردن تعداد اندکی دوره آموزشی، آماده تدریس به هنرجویان شدهاند؛ درصورتیکه این موضوع تأثیرات منفی بر یادگیری هنرجویان آنها خواهد داشت.
چه چیزی ارزش یک اثر میناکاریشده را نشان میدهد؟ معیار ارزشگذاری چه مواردی هستند؟
چند نکته درباره ارزش یک اثر مینا اهمیت دارد. یکی از این نکتهها «طراحی» خوب است. عامل دیگر نیز شامل «رنگ مینا» میشود. درباره رنگ، هم کیفیت خود رنگ اهمیت دارد و هم رنگآمیزی که توسط هنرمند انجام میشود. ترکیب رنگی بهکاررفته در یک اثر میناکاری هم نکته مهمی محسوب میشود.
درست است که به دلیل درجهحرارت کوره، مقداری محدودیت در انتخاب رنگ ظروف وجود دارد؛ اما بهطورکلی نباید خودمان در خصوص انتخاب رنگ دست به انتخابهای محدود بزنیم؛ برای مثال، چندین سال پیش پیامهای انتقادی زیادی درباره چرایی استفاده از چند مدل رنگ سبز در رنگآمیزی ظروف به دست من رسید، پاسخ من نیز این بود که وقتی میتوان ترکیب رنگی جذابی با استفاده از رنگهای متعدد ایجاد کرد، دلیلی وجود ندارد که خودمان را محدود به همان یکیدورنگی که در دسترس همه قرار دارد، بکنیم… .
توصیه شما به کسانی که میخواهند میناکاری را شروع کنند، چیست؟
توصیه من به کسانی که دوست دارند کار مینا را شروع کنند این است که پلهپله مراحل یادگیری را سپری کنند و بهدنبال استادان برجستهای باشند که در عرصه آموزش دارای معلومات هستند؛ درواقع یادگیری هنر روندی طولانیمدت است که باید هر مرحله آن بهدرستی سپری شود؛ برای همین است که میگویم هنرجویان باید با تحقیق کافی، مربی مناسب خود را پیدا کنند. اگر فرایند یادگیری پیوسته و طبق اصول نباشد، ممکن است موجب ناامیدی هنرجو شود.
توصیه دیگر من به کسانی که دنبال یادگیری هنر میناکاری هستند این است که این هنر را صرفا به چشم ساختن و نگهداری ظروف تزیینی در منزل خود نگاه نکنند و هدفشان پیشرفت و یادگیری اصول تکمیلی و جدیدتر باشد. گاهی اوقات پیش میآید که برخی هنرجویان تصورمی کنند مربی آنها تمام نکتههای میناکاری را در همان ترم آموزشی که سپری کردهاند، تدریس کرده است؛ درنتیجه آموزش را رها میکنند یا بهکلی ناامید میشوند.