به گزارش اصفهان زیبا؛ کودکی و نوجوانی حساسترین ردههای سنی درحال رشد و بالندگی محسوب میشوند؛ زیرا فرد در سن جوانی و بزرگسالی به تکامل و آنچه باید و شاید رسیده و جهتدهی به سنین بالاتر تقریبا کار دشوار و نشدنی است؛ به همین جهت تربیت کودک و نوجوان جزو مهمترین سرمایهگذاریهای یک کشور محسوب میشود.
اکثر کودکان امروزی با دنیای مجازی در ارتباط بوده و بهطور مداوم در حال استفاده از شبکههای تلویزیونی، بازیهای رایانهای و شبکههای مجازی هستند. دنیا در حال پیشروی است و کودک امروز با دیروز متفاوت است و به همین جهت نیازها و خواستههای متفاوتی نیز دارد.
حوزه کودک و نوجوان نیاز به برنامهریزیهای بلندمدت و اساسی دارد؛ زیرا کودک خودش زبان و درک اعتراض در قبال کمبود محتوا و ابتذال را ندارد، والدین هم اکثرا یا بیتوجهاند یا نیاز کودک را با محتوای غیرملی و بومی تأمین میکنند.
متأسفانه در این حوزه زبان گله و شکایت یاری نمیدهد. محتوا برای کودک یا نیست یا بسیار کم و مبتذل است؛ یعنی رسانه در جهت رشد کودک هیچ کمکی عملا نمیکند. اکثر برنامههای تلویزیونی و سینمایی برای بزرگسالان ساخته میشود و کودک بهناچار همراه والدین تماشا میکند.
محتوای نامناسب برای کودک عواقب برگشتناپذیری بهدنبال میآورد. این جمله را اکثرمان شنیدهایم و گاهی به شوخی هم میگیریم که «مشکلات اخلاقی تو ریشه در کودکی دارد!» اما واقعیت مسئله هم به همین منوال است. اگر مشکلات اخلاقی در افراد جامعهای وجود دارد، باید قسمتی از آن را در کودکیشان جستوجو کرد. کودک و نوجوان امروز نیاز به سرمایهگذاریهای کلانی دارند؛ سرمایههایی که بعدا در آینده به جامعه تزریق میشود.
شبکه پویا؛ راهکار یا معضل؟
خوشبختانه در سال 1391 شبکهای مختص کودک و نوجوان بهنام «پویا» در صداوسیما به پخش درآمد. شبکه پویا در سالهای بعد از 1391 دستخوش تغییر و تحولاتی شد که برای همه سنین خردسال، کودک و نوجوان بهصورت برنامهریزیشده و دقیق برنامه پخش میکند. اما اصل مطلب اینجاست که چه مقدار از محتوای برنامههای شبکه پویا مناسب فرزندان ایران است و آنها را به سمت فرهنگ و تمدن ایرانی سوق میدهد؟
در دهههای قبل کموبیش برنامههایی همسو با فرهنگ و هویت ملی ساخته میشد؛ برنامههایی از قبیل ««قصه ما مثل شد» که سریالی انیمیشنی بود. این مجموعه در سه فصل و ۶۶ قسمت توسط امیرمحمد دهستانی بر اساس مجموعهکتابهای محمد میرکیانی ساخته شده است. محتوای این برنامه، داستانها، حکایتها و قصههای قدیمی بود که به صورت ضربالمثل درآمده و به شکلی طنزآمیز به تصویر کشیده شده است.
«شکرستان» نیز یک مجموعه پویانمایی تلویزیونی ایرانی است که ساخته مرکز صبا صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران است. از سری اول این مجموعه تاکنون ۱۰۸ قسمت آن تولید و از برنامه کودک و نوجوان شبکه دو سیمای ایران پخش شده است.
سری دوم آن که «شکرستان عروسکی» بود، از شبکه نسیم پخش میشد؛ همچنین سری جدید آن با نام «شکرتیوی» برای ایام کرونا پخش میشد.
«شکرستان» با بیش از ۱۸۰ شخصیت همه داستانهای این سریال در یک شهر قدیمی و خیالی روی میدهد. هر قسمت داستانی مجزا دارد که مردم شکرستان بنا به نیازهای دراماتیک هر قصه، در هر قسمت نقشی متفاوت برعهده میگیرند و داستان را رقم میزنند. قصهها پس از هشت ماه تحقیق و توسعه بر اساس داستانها، ضربالمثلها و قصههای قدیمی و عامیانه ایرانیشرقی انتخاب شده است و سپس با رویکردی مدرن و بهروز به رشته تحریر درآمدهاند.
در این شهر قدیمی و داستانی، هیچکس در جایگاه خود نیست و تلاش شده تا با تغییر شکل تصویری و دراماتیک، شیوهای اتخاذ شود که کوچک و بزرگ پس از خندیدن به طنز داستانها، عمیقا به فکر فرو روند و آینه رفتارهای اجتماعی و فرهنگی خود را بازنگری کنند.
تکرار این برنامهها هنوز هم در شبکههای مختلف بهخصوص پویا به نمایش گذاشته میشود؛ اما کودک به برنامههای جدید و متناسب با روزگار و فرهنگ و تمدن خودش نیاز دارد.
امروزه نیز بهطور محدود و خیلی کم شاهد برنامهکودکهایی با محتوا و فضای ایرانی همچون «پندهای پارسی» در شبکه پویا هستیم که در هر قسمت پندی از جمله: خوشرفتاری با حیوانات و خوشنویسی را بهنمایش میگذارد که قابلتحسین است.
اما در چند دهه اخیر به فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی در حوزههای مختلف ازجمله رسانه، موسیقی و تصویر کمتوجهیهای زیادی شده است؛ یکی از این حوزههای حساس، حوزه کودک و نوجوان در رسانه است. اینکه کودک ساعاتی از روز خود را صرف تماشای تلویزیون میکند و درصد کمی از این برنامههای جدید به فرهنگ ایرانی تعلق دارند، آیا مضر نیست؟
بااینکه در این حوزه دست سازندگان از لحاظ محتوا باز است و میتوانند با آثار ادبی شاخص برنامههای جذابی بسازند، بهدلیل حمایت نشدن و نداشتن پشتوانه مالی، اگر کسی هم بخواهد سرمایهگذاری کند ترجیح میدهد این کار را در بخش بزرگسال انجام دهد که مخاطب بیشتری داشته باشد و ضرری هم عایدش نشود.
با نگاهی به برنامههای روزانه شبکه پویا همه معادلهها درباره زوال برنامه کودک درست میشود. باوجود داستانهای قوی و پرمایهای همچون «شاهنامه»، «گلستان» و «بوستان» سعدی، «حکایات عبید زاکانی»، «مثنویمعنوی» و بیشمار اثر ادبی و فرهنگی که از لحاظ کیفیت و کمیت کمبودی احساس نمیشود، متأسفانه شاهد برنامههای بسیار ضعیف و با قهرمانهای ساختگی بیگانه همچون: قهرمانان فسقلی، مأموریت آدمآهنیها، لئون و نئون، جایگنتو دایناسور غولپیکر، پرواز با پیپ و فردی و کار و نیک هستیم.
این دست برنامهها نه از لحاظ فضا، شخصیت، اسامی و نه سازگاری با فرهنگ ایرانی هیچ تناسبی با فرزندان ایران ندارند؛ درواقع برنامههای غیرایرانی برای فرزندان خارج از این مرزوبوم درست شده است. وقتی قهرمانانی همچون رستم، اسفندیار، گردآفرید و سورنا داریم، چه نیازی به قهرمانان ساختگی و بیسروتهی همچون مردعنکبوتی و بتمن؟
تا زمانی که زوجهای ادبی همچون رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، بیژن و منیژه، زال و رودابه داریم، چه نیازی به کارل و نیک؟ البته برنامههای غیرایرانی هم برای کودک نیاز است؛ اما زمانی که کودک از انیمیشنهای ایرانی متناسب با فرهنگ خودش سرشار باشد.
کودک هم به موارد اخلاقی و بهداشتی نیازمند است و هم به موارد آشنایی با فرهنگ و تمدن ایرانی؛ اما متأسفانه امروزه فقط به بایدها و نبایدها درباره کودک در حوزه رسانه توجه میشود.
اگر فکری جدی در این حوزه نشود، همه این کمبودها در جهانبینی کودک نسبت به ایران و فرهنگ و ادب ایرانی تأثیر سوء میگذارد که قابلجبران در جوانی و بزرگسالی نیست.