به گزارش اصفهان زیبا؛ رای توسعه و پیشرفت یک کشور یا یک استان مجموعهای از عوامل وجود دارد که اگر با نگاهی همهجانبه به آن توجه نشود، نمیتوان بهطور کامل و قابلقبول از سیاستهای تدوینشده انتظار موفقیت و تأثیرگذاری داشت.
در طول سالهای گذشته اقدامات زیادی برای بهبود شرایط اقتصادی بهویژه وضعیت اشتغال در سطح كشور و بهتبع استان اصفهان صورت گرفته است. این اقدامات در حوزه اصلاح فرایندها به جهت حمایت از تولید، تعریف پروژههای زیرساختی و… بوده است.
در سال جاری نیز بنا به فرمایش مقام معظم رهبری در راستای استفاده از ظرفیت مردم برای جهش تولید در سطح حاکمیت برنامهریزیشده یا در حال انجام است؛ اما نکتهای که در اغلب اوقات از آن غفلت شده یا درست به آن پرداخته نشده، آمادگی جامعه و مناسببودن زیرساخت فرهنگی برای اجرای سیاستهای پیشرفت اقتصادی است. بهبیاندیگر، زمانی که بینش یک جامعه در خصوص موضوعی، صحیح و اصولی نباشد، نمیتوان صرفا با قانونگذاری و تدوین آییننامهها، مسیر صحیح را طی کرد.
حال چنانچه یك استان همانند اصفهان مدنظر باشد، با توجه به اینكه در بسیاری از حوزههای صنعت و اقتصاد اصفهانبهعنوان استان پیشران بهحساب میآید، دغدغه مذكور شكل جدیتری به خود میگیرد؛ زیرا در این استان ظرفیت بسیار زیادی برای مشاركت مردم در اقتصاد وجود دارد.
تنوع فعالیتها بهویژه وجود قطبهای صنعت فولاد، نساجی و پتروشیمی در استان، ظرفیتهای گردشگری ، میراثفرهنگی و… این استان همهوهمه گویای آن است كه اصفهان میتواند سرآمد دیگر استانهای كشور برای مردمیسازی اقتصاد باشد؛ اما پرسش اصلی اینجاست كه بعد از گذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی ایران به چه دلیل همچنان مسئله مردمیسازی و مشاركت مردم در اقتصاد به نقطه مطلوب نرسیده است. پاسخ به این مسئله در سطوح مختلف قابلبررسی است.
به نظر میرسد فقر سواد اقتصادی و كارآفرینی جامعه یكی از گلوگاههای مهم مردمیسازی اقتصاد كشور بوده است. یكی از مهمترین راهکارها كه ضرورت آن برای كشورهای توسعهیافته نیز روشن شده، ایجاد بینش و درك صحیح از اقتصاد كشور و آشنایی با علم اقتصاد از طریق آموزش سواد اقتصادی و كارآفرینی است.
ازجمله مثالهای بیتوجهی به سواد اقتصادی در جامعه را میتوان اینگونه بیان کرد: از سالهای دور در كشور ما همواره زیست كارمندی یك ارزش تلقی میشد؛ ازهمینرو به آموزش مفاهیم اقتصادی و كارآفرینی در خانوادهها چندان نیازی حس نمیشد؛ حال آنکه بر اساس تعالیم دین اسلام شغلهایی كه مزدبگیر و به تعبیر امروزی، كارمندی بهحساب میآیند، نكوهش شدهاند.
ازطرفی، سیاستگذار نیز آموزش مفاهیم اقتصادی مناسب با سیاستگذاریهای اصولی را در عمل، ضرورتی برای موفقیت در حكمرانی كشور تلقی نمیکرد؛ به همین دلیل، مشاهده میشود در برنامه درسی آموزشوپرورش بهرغم اینكه مفاهیم اقتصادی از نیازهای دانشآموزان بهحساب میآید، بهصورت مستقیم و بهعنوان سرفصل جداگانه به آن پرداخته نشده است. چنین فضایی باعث شد نسل دهه 60 و 70 بهعنوان یك ظرفیت نیروی انسانی مهم برای كشور با فقر سواد اقتصادی تربیت شود؛ درصورتیکه با اهمیتدادن به تربیت اقتصادی و آموزش مفاهیم كارآفرینی این امكان فراهم میشد كه با ایجاد بینش صحیح بسیاری از چالشهای ساختار اقتصادی كشور را به شكل مطلوبی اصلاح کرد.
اما در شرایط فعلی بهنظر میرسد چنین نیازی در سطح حاكمیت كشور بهخوبی درك شده و از همین رو در سند تحول آموزشوپرورش كشور به ساحت تربیت اقتصادی پرداخته شده است؛ هرچند هنوز بعد از گذشت حدود یك دهه همچنان اقدام جدی در این خصوص مشاهده نمیشود. در استانی همانند استان اصفهان كه استان صنعتی بهحساب میآید، ضرورت پرداختن به تربیت اقتصادی بیش از هر جای دیگر احساس میشود؛ ازهمینرو در این شماره از ویژهنامه تیمچه سعی شد اولا، ضرورت آموزش سواد اقتصادی بیان شود؛ ثانیا، در حد ظرفیت این ویژهنامه به برخی از مفاهیم پایه در تربیت اقتصادی و كارآفرینی اشاره شود. امید است با جریانسازی و تبیین اهمیت این موضوع در سالهای آینده در سطح استان اصفهان شاهد تحول چشمگیری باشیم.