به گزارش اصفهان زیبا؛ شگفتی لیگ بیستو سوم تنها به تغییر سرنوشت قهرمانی در هفته پایانی لیگ محدود نمی شود و سقوط تیم پیکان را هم میتوان یکی از اتفاقات پیش بینینشده لیگ دانست؛ این در حالی است که طی چند فصل گذشته پیکان با جوانانی که به لیگ معرفی کرده بود، به عنوان نماد تیم کمهزینه با سازندگی بالا در فوتبال باشگاهی ایران شناخته میشد، اما در لیگ تازه پایانیافته، شرایط طور دیگری رقم خورد و این تیم به دسته پایین تر سقوط کرد که این موضوع بهانهای شد تا گفتوگویی با امیر عطابخش، مدیرعامل سابق این باشگاه داشته باشیم و نظر این مدیر ورزشی را درباره این اتفاق و البته چند موضوع دیگر جویا شویم.
لیگ بیستوسوم را چطور ارزیابی میکنید؟
پرحاشیه ترین لیگ فوتبال تاریخ ایران را سپری کردیم. دلایل مختلفی داشت که مهمترین آن سقف قراردادها بود که موجب دور زدن قانون توسط شش، هفت تیم شد. این تیم ها بدون تردید با ترفندهای مختلف مانند هوادار متمول، شرکت اقماری زیر مجموعه شرکت مادر و موارد دیگر قرارداد کلان بالاتر از سقف قرارداد هزینه کردند.
سقف قرارداد را قانون درستی برای فوتبال ایران میدانید؟
سقف قرارداد قانون خوبی است؛ اما باید الزامات اجرای آن مشخص باشد. واقعیت این است فوتبالی که ما در ایران در معرض نمایش میگذاریم، نه در مقایسه با فوتبال اروپا کیفیت خاصی دارد و نه حتی در مقایسه با کشورهایی همچون قطر و عربستان، کیفیت و کمیت را دارد که دلایل آن نیز بسیار است؛ اما پولی که در آن هزینه میشود، از سطح آن بالاتر است. قانون سقف قرارداد به شرطی خوب است که نهادهای مرتبط بر اجرای آن نظارت کنند؛ در غیر این صورت این قانون دور میخورد، همانند قانون سقف قرارداد بازیکنان که دور خورد و در نهایت ملغا شد، تردیدی نیست اگر نظارت بهصورت مقتدرانه انجام شود، این قانون راه به جایی نخواهد برد.
بهعنوان فردی که در بطن فوتبال ایران بوده اید، فکر میکنید چرا نمیشود این روند دور زدن را متوقف کرد؟
پشت پرده این موضوع افرادی هستند که در فوتبال ایران ارتزاق میکنند، من کاری به مدیرعاملان، سرمربیان و مدیران میانی ندارم، بلکه منظور برخی ایجنت ودلالهاست که فضای فوتبال کشورمان را آشفته کرده اند، مثلا قرارداد بازیکن خارجی 150 دلار است، اما با او 600 هزار دلار قرارداد بسته اند که در این افزایش قیمت، مربی، ایجنت و برخی مدیران هم شریک هستند. خوشبختانه نهادهای نظارتی به این موضوع ورود کرده اند و نظارت بر روند خرج تیم ها در مباحث صنعتی و دولتی شروع شده و امیدوارم به خوبی ادامه پیدا کند تا این باند فساد در فوتبال ایران که اژدهای هفت سر نه، بلکه اژدهای هزار سر منهدم شود.
با وجود حاشیههایی که اشاره کردید، کیفیت فوتبالی لیگ بیستوسوم رضایت بخش بود؟
در واقع هیچ همدلی واتحادی بین ارکان فوتبال ما وجود ندارد و عمر مدیریتی در باشگاه ها کم است و مدیران به جای اینکه آینده را مدنظر داشته باشند، تصمیمات موقت و کوتاهمدت اتخاذ میکنند. از سوی دیگر تلاش همه باشگاهها نتیجه گرفتن در این آشفتهبازار است که نتیجهاش این میشود که باشگاهها با هم درگیر میشوند و بر علیه هم بیانیه صادر میکنند.
مربیان هم خارج و داخل زمین به این موضوعات ورود میکنند و برخی از مربیان افرادی را استخدام میکنند که با نیمکت حریف درگیر شود. در لیگ بیستوسوم حاشیه بر متن غلبه کرد و ما فوتبالی ندیدیم، علاقهمندان به فوتبال شاید به ندرت هفت هشت مسابقه خوب تماشا کردند که این موضوع حتی در لیگهای ضعیف هم دیده نمیشود. وقتی حاشیه در فوتبال حاکم شود، تردیدی نیست باید بیرون زمین برنده شوید و در این وضعیت مربی با مدیرعامل بحث میکند که در چند تیم این موضوع نمایان شد یا مربیان با مربیان دیگر تیمها درگیر میشوند. البته در لیگ بیستوسوم، برخی جوانان در تیم های سپاهان و ذوبآهن، شمس آذر و ملوان ظهور کردند و نشان دادند فوتبال ایران آینده خوبی دارد؛ اما متأسفانه زیر سایه حاشیهها کیفیت این بازیکنان نیز به چشم نیامد.
فکر میکنید چه عواملی باعث سقوط ناباورانه تیم پیکان شد؟
موفقیت یک مجموعه در گرو ثبات داشتن آن است و اگر ثبات را از یک مجموعه بگیرید، نمی توان از آن انتظار نتیجه خوب داشت. برای دو فصل قبل که مسئولیت مدیرعاملی باشگاه پیکان را برعهده داشتم، با تیمی که آماده کردیم، در لیگ رتبه نهم را کسب کردیم، آن هم با وجود اینکه فکر میکنم کمترین هزینه بین تیمهای لیگ برتری را داشتیم، تیم برای فصل خوب هم طوری مهیا شد که انتظار نتیجه خوب میرفت و میتوانستیم امیدوار باشیم این تیم هر سال عملکرد بهتری داشته باشد.
پیکان یک تیم نیست و درواقع یک باشگاه است و زیرساخت های خوبی دارد، فقط ورزشگاه اختصاصی ندارد؛ با این حال ثبات ابتدای لیگ بیست وسوم از بین رفت و مدیران وقت پیکان به دلیلی که هنوز برای من هم سوال است، عذر مجتبی حسینی را خواستند. با حضور کادر فنی جدید، برخی بازیکنان قبلی رفتند و تیم عملکرد خوبی هم نداشت، تا اینکه با رفتن رسول خطیبی، رضا عنایتی جایگزین شد؛ اما در نهایت تیم سقوط کرد؛ البته ربطی به این موضوع ندارد که بگوییم مربیان بد کار کردند؛ زیرا عنایتی و خطیبی جزو بیست مربی شاخص ایران هستند، اما آن ثبات که نیاز است، مورد توجه قرار نگرفت و اگر مدیریت صحیحی برای این تیم اعمال شده بود، شک نکنید جزو شش تیم برتر میشد، نه اینکه سقوط کند.
باور میکردید این اتفاق تلخ رخ بدهد؟
تیم های خوزستانی شرایط محتمل تری برای سقوط داشتند، اما قرعه پیکان در هفتههای پایانی سخت بود و اتفاقی که تصور نمیکردیم، رخ داد. با این حال اصلا نه تصور میکردم و نه دوست داشتم. مانند یک برادر بزرگ تر با همه همکاران مجموعه ارتباط داشتم و از موفقیتهای پیکان در همه رشتهها شاد میشدم و با ناکامیهای آن دلگیر، همان طور که تیم فوتسال پیکان طی دو سال قهرمان لیگ ایران شد، به دلیلی که مشخص نشد، منحل شد یا تیم فوتبال بانوان که در زمان من قراردادها را بسته بودند را به یکباره تضعیف کردند وتیم قهرمان نزول کرد.
حتی تیم والیبال با سابقه قهرمانی آسیا؟
بله، بعد از قهرمانی تیم پیکان در جام باشگاههای آسیا، برنامهریزی خوبی شده بود که با یک باشگاه ایتالیایی اردوی مشترکی داشته باشیم و با تقویت تیم، در جام باشگاههای جهان روی سکو برود، اما پس از تغییر مدیریتی در باشگاه، برنامههای قبل دنبال نشد و یک تیم ضعیف به جام باشگاههای جهان رفت که بین شش تیم پنجم شد، وقتی این اتفاقات را دیدم سردرد گرفتم که چرا با آن اتفاق خوبی که رخ داد، این طور شد.
در مقطعی پیکان تیم بازیکنساز لیگ لقب گرفته بود. فکر نمیکنید با سقوط این تیم ذهنیتها نسبت به استفاده از بازیکنان جوان تغییر کند؟
همان طوری که اشاره شد، با توجه به میانگین سنی پیکان، این تیم جوانترین تیم در جمع لیگ آسیا محسوب میشد، البته در کنار بازیکنان جوان، بازیکنان با تجربه ای هم حضور داشتند که این ترکیب باعث حرکت رو به جلوی تیم شده بود. برای لیگ بیستوسوم، تغییراتی در تیم رخ داد و آن همیتی که باید وجود داشته باشد برای موفقیت تیم وجود نداشت و بازیکنان جوان هم در این فصل درخششی نداشتند.
به نظر شما اراده ای برای بازگشت تیم پیکان به لیگ برتر وجود دارد؟
اطلاعی ندارم مدیران بالادستی ایران خودرو چه برنامه ای دارند، اما امیدوارم همیتی وجود داشته باشد با نگاه موشکافانه سقوط این تیم آسیبشناسی شود و نقاط ضعف را برطرف کنند، البته صعود به لیگ برتر بسیار کار سختی است، اما پسندیده نیست که دو کارخانه خودروسازی در لیگ دسته یک هستند و در سطح اول تیمداری نمی کنند.
به عنوان مدیری که تجربه قهرمانی در سطح آسیایی والیبال را دارید، دلیل نتیجه نگرفتن بد این روزهای تیم ملی را چه میدانید؟
در والیبال پشتوانهسازی نکردیم، چون سالها تیم ملی با بازیکنان نسل طلایی خوب نتیجه میگرفت و تصور این را نداشتند که بعد از آن بازیکنان، تیم ملی چه وضعیتی پیدا میکند. تیم ملی جوانان در جهان قهرمان شده و بازیکنان این تیم باید چند سال دیگر در رده بزرگسالان بازی کنند و خوش بین هستم که این روند رشد بعد از پوستاندازی رخ بدهد. در سطح باشگاهی هم همینطور است، آخرین قهرمانی باشگاهی تیم پیکان بود، اما سخت است. با توجه به قدرتمندتر شدن لیگ ها، اگر بخواهیم تیم ملی خوبی داشته باشیم، باید لیگ پویایی پیدا کنیم. اگر بر روی بازیکنان سرمایهگذاری نکنیم و یک لیگ پویا نداشته باشیم، تیم ملی ضعیفی خواهیم داشت؛ زیرا از دل یک لیگ قدرتمند، تیم ملی قدرتمند حاصل میشود.
برای لیگ بیست و چهارم شاهدحضور شما هستیم؟
سعی کردم در کاری که تخصص دارم وارد شوم؛ در مواردی در صنعت پیشنهادهایی بود که آن را رد کردم؛ زیرا ورزشی بودم و تلاش داشتم در ورزش منشأ اثر باشم؛ اما شاهد هستیم در ورزش افرادی مدیریت میکنند که تخصص خاصی در این زمینه ندارند و در درازمدت تاثیرات این افراد مشخص میشود، از شهید چمران نقل است کسی که تخصصی ندارد و مسئولیتی را میپذیرد، بیتقواست و متأسفانه در ورزش کشورمان افرادی هستند که بیتقوا هستند.