به گزارش اصفهان زیبا؛ «کتاب دَه» یک مجموعه داستانک عاشورایی است. «داستانک» یکی از قالبهای ادبی به شمار میآید که از داستان کوتاه، کوتاهتر است.
درباره تعداد کلمات داستانک نظریات گوناگونی مطرح شده؛ ولی بهطور میانگین میتوانیم بگوییم داستانک بین شش تا دویستوپنجاه کلمه است. داستانک نامهای دیگری هم دارد، مانند داستان مینیمال، داستان برقآسا و داستان کارتپستال. از ویژگیهای داستانک میشود به موارد زیر اشاره کرد:
۱. کمحجم و دارای ایجاز و فشردگی؛
۲. پیرنگ بدون پیچیدگی؛
۳. شخصیت ساده و کم تعداد؛
۴. سادگی زبان و روشنی پیام؛
۵. نداشتن مقدمهچینی؛
۶. توصیف اندک و محدودیت صحنهپردازی.
به قول ادگار آلنپو: «اگر داستان کوتاه در یک نشست خوانده میشود، پس داستانک باید بین سه تا پنج دقیقه خوانده شود.»
نوشتههای این کتاب حاصل جشنوارهای به نام «داستانهای عاشورایی ده» است که با همکاری انجمن کوچکنویسان، کانون بانوی فرهنگ و حوزه هنری برگزار شد. از بین آثاری که برای جشنواره ارسال شد، صدوپنج داستانک در این کتاب چاپ شده است. داستانکهای ده شامل روایتهاییاند که به عاشورا مرتبطاند.بیایید چند داستانک از کتاب ده بخوانیم:
شمر میگرید
شمر تازیانهاش را بلند کرد. عرق، صورتش را پوشانده بود. نفسش به شماره افتاد. ناگهان پایش به زمین چسبید. نگاه کرد. دخترکی سهساله پایش را چسبیده بود و گریه میکرد:«تمام عروسکهایم مال تو، رقیه را نزن!» شمر لرزید، دیگر تاب ایستادن نداشت. بساط تعزیه کردند؛ اما شمر هنوز در میانه میدان میلرزید و میگریست.
قول
بچههای روستا از او میترسیدند و فرار میکردند. بزرگترها هم با سردی جواب سلامش را میدادند. هیچکدام از دخترهای ده هم حاضر نبودند زنش شوند. چارهای نبود؛ به امام حسین قول داده بود نقش شمر را در تعزیه خوب بازی کند.