به گزارش اصفهان زیبا؛ شهادت امامحسین(ع) و یاران بابصیرت ایشان، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخی شیعیان بوده و نقش «هنر» در بزرگداشت این واقعه در تاریخ ایران بسیار پررنگ است. تعزیه یکی از این هنرهاست که توانسته نقش مهمی در تبیین واقعه بزرگ عاشورا و دهه محرم ایفا کند. در ادامه، به بررسی این سبک از هنرهای نمایشی اصیل ایرانی، با نگاهی به کتاب دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، کتاب تأملی بر کارکردهای روان ـ اجتماعی تعزیهخوانی از علی بلوکباشی، کتاب نمایش در ایران از بهرام بیضایی، کتاب درباره تعزیه و تئاتر در ایران از جلال ستاری و یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدینشاه از دوستعلی خان معیر الممالک خواهیم پرداخت.
تعزیه در اصفهان؛ اصیل و محبوب
قدمت این سبک از نمایش به دوران صفویه بازمیگردد. در آن زمان نمایشهای مذهبی شیعیان در میدان شاهعباس قدیم برگزار میشد که از آن با عنوان تئاتر مذهبی ملی یاد کردهاند. «تعزیه» در اصفهان تاریخچهای ثبتشده دارد و تحقیقها نشان میدهد استقبال عمومی بسیار زیادی از این سبک نمایش وجود داشته است. «کنت دو گوبینو»، تاریخنگار فرانسوی ،تعداد تماشاگران آن را در حدود 20 تا 30هزار نفر تخمین میزند!جهانگرد هلندی، «کورنلیوس دبروین» (۱۶۵۲ ـ ۱۷۲۶ م) در ۱۷۰۴ میلادی (برابر با ۱۱۱۵ ه.ق) به سوگوارههای عاشورایی در اصفهان میپردازد و ضمن توصیف، از ارابههای بزرگی نام میبرد که در هر یک از آنها، شهادت امامحسین(ع) را به نمایش میگذاشتند. بررسی سفرنامه دو سیاح اروپایی به نامهای «سالامون» و «وان گوخ» در دوره شاه سلطان حسین و نیز چند سند معتبر ایرانی نشان میدهد تعزیه در اواخر دوره صفویه قوت گرفته است.
فرازونشیب تاریخی تعزیه اصفهان
نقطه اوج تعزیهخوانی در اصفهان نیز مانند تمامی شهرهای بزرگ ایران در اواسط عصر قاجاریه بود. پس از آن، با افول تدریجی این آیین مذهبی روبهرو شدیم. در ۱۳۲۴ قمری، همزمان با صدور فرمان مشروطیت در ایران، علیاکبر شیخالاسلام، یکی از روحانیون پیشرو، خانه بزرگ خود را به تعزیهخوانی اختصاص داد و بهدلیل ذوق هنری و نوگرایی او، تحولاتی در تعزیه اصفهان اتفاق افتاد.
یکی از این تحولات، بهدلیل تأثیرپذیرفتن از دوران مشروطه و واردشدن مسائل سیاسی و اجتماعی روز در این نمایش کهن بود؛ اتفاقی که در تاریخ تعزیه ایران کمتر دیده میشد. در دوره پهلوی اول، رضاشاه مانند نادرشاه در مقابل عزاداری و بهخصوص تعزیه ماه محرم ایستاد و از برپایی آن جلوگیری کرد؛چنانکه از ۱۳۱۰ه.ش به بعد، هر نوع اجرای تعزیه در اصفهان تعطیل شد. در زمان محمدرضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، ممنوعیت تعزیه در اصفهان مانند دیگر نقاط ایران عملا از بین رفت؛ ولی با وجود تحولاتی که در این مقطع رخ داد، عملا از دوره پهلوی، تعزیه از شهرها به روستاها منتقل شد و روستاها امانتدار امین این هنر ناب ایرانی شدند. بدون شک، عمده تحولات چشمگیری که درزمینه شبیهخوانی معاصر در اصفهان شکل گرفته است، بیشتر باید در حومه اصفهان و بعضی از شهرستانها و روستاهای استان جستوجو کرد.
اصفهان؛ صاحب سبکهای متنوع تعزیه
تعزیهخوانی در نواحی گوناگون اصفهان از اهمیت ویژهای برخوردار است و اجراهای تعزیه در بعضی از مناطق مانند گزوبرخوار، دولتآباد، حبیبآباد، خمینیشهر و… از بهترین اجراها در تاریخ تعزیه ایران محسوب میشود. در منطقه حبیبآباد شاهد تعزیهخوانان برجستهای همچون مرحوم نبیالله فقیه (بهعنوان یکی از بهترین مخالفخوانان صاحب سبک در ایران) و مصطفی فقیه هستیم. در منطقه گز میتوان به رزاق اعظمیان (معروف به رزاق گزی) و ملاآقاجان، بهعنوان دو تعزیهخوان برجسته اشاره کرد. رزاق گزی صدایی بسیار زیبا و رسا داشت، به ردیف موسیقی ایرانی مسلط بود و گوشه «رزاقی» در ردیف موسیقی مکتب اصفهان از ابداعهای اوست.
حسینیه خولنجان مهم در تعزیه ایران
مهرشاد متینفر، از پژوهشگران تئاتر و هنر تعزیه، درباره جایگاه این سبک نمایش در اصفهان نکتههای جالبی را بیان میکند. او معتقد است؛ یکی از وقایع مهم و قابلتأمل تاریخ تعزیه در ایران در حسینیه خولنجان روی داده است. این حسینیه به همت مرحوم حاج عبدالرزاق مؤمنزادهخولنجانی و برخی ساکنان خولنجان در اوایل دهه ۴۰ ساخته شد. در حسینیه خولنجان، هرسال در اولین جمعه پس از عید فطر، تعزیهای به نام «۷۲ تن» به همت مرحوم عبدالرزاق مؤمنزاده برگزار میشد و بهترین تعزیهخوانان اصفهان و ایران در این روز برای اجرای تعزیه در این مکان تاریخی گرد هم جمع میشدند. این تعزیه از صبح تا شب بدون وقفه اجرا میشد و وقایع آن، کل داستان کربلا از ورود امام تا شهادت تکتک شهدا و حرکت اسرا در شام را دربر میگرفت.
اصفهان؛ مهد شبیهخوانان برجسته
مهرشاد متینفر در بخشی دیگر از پژوهش تاریخی خود اینگونه مینویسد: «در یک سده اخیر، سه شبیهخوان برجسته که اهمیت و تأثیر زیادی در شکلگیری، تحول و گسترش تعزیه در استان اصفهان داشتند، سیدعبدالباقی بختیاری، عبدالرزاق مؤمنزاده خولنجانی و حسینعلی مؤمنزاده بودند. سیدعبدالباقی بختیاری را میتوان پایهگذار مکتب تعزیه اصفهان دانست؛ هنرمند برجستهای که به بسیاری از رموز تعزیه واقف بود. از مرحوم عبدالرزاق مؤمنزاده نیز میتوان بهعنوان پدر «مکتب تعزیه نوین اصفهان» نام برد که با ایجاد حسینیه خولنجان و برگزاری تعزیه ۷۲ تن، باعث همکاری، ارتباط، شناسایی استعدادها و درنهایت، تحول در این زمینه شد و بعد از درگذشت او، فرزندش، حسینعلی مؤمنزاده در چند دهه پس از انقلاب، میراثدار و ادامهدهنده راه پدر و حامی اجرای تعزیه اصیل و سنتی در استان اصفهان شد.»
آداب و مفاهیم مشهور در تعزیه
نمادها و نشانهها در تعزیه بسیار مهم است. دلیل این پدیده این است که بیننده بتواند تا حدود زیادی روز واقعه و اتفاقهای آن را درک کند؛ بهعنوانمثال، در نمایشهای تعزیه قدیمی، با آب و چند شاخه گیاه، شط فرات و نخلستان را یادآوری میکردند. منظور از چند بار چرخیدن دور صحنه، پیمودن راه و فاصله دراز و سفر طولانی بود. آرام یا بهتاخترفتن با اسب یا پیاده، نشانه رفتن از جایی به جای دیگر بود و با چرخزدن به دور خود، تغییر جا و محل را به بینندگان القا میکردند.
لباس و رنگ مهمترین ابزار نمادسازی
از شکل تا رنگ لباسها، در تعزیههای اصیل گذشته معنا داشته است. لباس و چکمه قرمز و آستینهای بالازده و خونآلود، نماد شمر یا یکی از قاتلان و دشمنان امامحسین(ع)، جامه ترمه و عمامهای از پارچه قیمتی، معرّف خلفا و حکام غاصب و جامه بلند سبزرنگ، نماد امام(ع) بود. پوشیدن پیراهن سفیدرنگ و زره و کلاهخود روی جامه سبز، هنگام نبرد در صحنه جنگ را نشان میداد و پیراهن مشکی و پوشاندن صورت بهطوریکه فقط چشمان از آن بیرون باشد، معرف زنان تعزیه بود؛ همچنین شیطان کلاهبوقی بر سر میگذاشت و لباسی به شکل دلقکان میپوشید.
مرثیهسرایی؛ سرآغاز تعزیهنامه
تعزیهنامه به متنی گفته میشود که هنرمندان آن را به نمایش میگذارند. مهمترین متون بهکاررفته در تعزیهنامهها، مرثیههایی است که بهصورت شعر توسط هنرمندان خوشصدا خوانده میشود. ازجمله مرثیهسرایان نامدار میتوان به رفیعای قزوینی، کمال غیاث شیرازی، ابنحسام قهستانی، باباسودایی ابیوردی، تاجالدین حسن تونی سبزواری، لطفالله نیشابوری و کاتبی ترشیزی اشاره کرد؛ اما محتشمکاشانی با ترکیببند خود از جایگاه و شهرت ویژهای در این خصوص برخوردار است؛ زیرا او با سرودن ترکیببند مشهور خود سبب شد مرثیهسرایی در ایران رواج بیشتری پیدا کند و در عهد قاجار به اوج خود برسد.
ازجمله شاعرانی که در این زمینه تلاشی ارزشمند کردهاند میتوان میرزا نصرالله اصفهانی (شهاب) را نام برد که در دوره ناصرالدینشاه و به تشویق امیرکبیر به جمعآوری و تکمیل اشعار تعزیه پیش از خود پرداخت و تعزیههایی نیز به نگارش درآورد که تعزیه مسلم، ازجمله آنها بهشمار میرود. از دیگر شاعران میتوان به محمدتقی نوری و سیدمصطفی کاشانی (میرعزا) نیز اشاره کرد. کاشانی خود تعزیهگردانی بنام بود و «تعزیه حر» به او نسبت داده شده است.