به گزارش اصفهان زیبا؛ «ای اهل حرم میر و علمدار نیامد/ سقای حسین (ع) سید و سالار نیامد» صدای مداح میپیچد در میدان امام علی (ع). صبح روز تاسوعا گوشه میدان که منتهی شده به خیابان هاتف، پارکینگ موتور میشود و مردم از لابهلای موتورها خودشان را میرسانند به عزاداری مرکزی اصفهان.
سمت راست مردها و سمت چپ زنها ابتدای خیابان هاتف را قرق کردهاند. دو سوی خیابان با پرچمها، علمها و شالهای ترمه مزین شده است؛ دیگر نه بانک کشاورزی دیده میشود نه بانک سپه. آسمان داغ تیرماه هم با سایهبان کنفی منقش به گلدوزیهای محرم پوشانده شده و سایهبانی سترگ ساخته است برای خانوادههایی که در دو سوی خیابان حصیر انداخته و نشستهاند تا نظارهگر دستههای عزاداری باشند.
میلههای سبز فلزی استوار، ستونی شده است برای سایهبان تا تن عزاداران در آفتاب دمکرده ظهر نسوزد. شالهای ترمه سبز و مشکی و قرمز هم آویزان شده به میلهها تا اندکی بر سایه گسترده بیفزاید.
ورودی مراسم، موکب شربتخانه با تلاش چند مرد جوان، میانسال و نوجوان مهیاست. آنها در داغی روز تاسوعا دل در گرو حضرت عباس(ع) دادهاند تا کام تشنه عزاداران را با شربت خیار سکنجبین سیراب کنند.
در این میان، مردی از منبع آبی که آنجا مستقر است دیگی پر از آب کرده و خیارها را روانه دیگ میکند تا تازهتر شوند. چهار جوان هم نشستهاند خیار رنده میکنند و آنها را داخل دیگی دیگر میریزند و با سکنجبین آغشته میکنند. حالا بر روی میز لیوانها را داخل جالیوانی میچینند و از عزاداران با شربت خیار سکنجبین پذیرایی
میکنند.
سطلهای زباله هم در دو سوی خیابان گذاشته شده است و دو پاکبان مدام دولا میشوند و لیوانهای مچالهشده را برمیدارند و داخل سطلها میاندازند تا پاکیزگی در مراسم حفظ شود.
«هرچند یکی از اعضای شورای شهر تذکر داده بود کاری نکنید که پاکبانان دولا شوند و شهر را نظافت کنند.»
آبنمای سنگی وسط مراسم در جوار مسجد علوی مأمنی میشود برای شستوشوی صورت عزاداران تا در این گرمای جانسوز نفسی تازه کنند و چه تقارن زیبایی است با روز سقا. روز تاسوعا. روز عموی عطشان. روز ابوفاضل حضرت عباس علیهالسلام.
اینجا گرمای هوا ذرهای از پایبندی به عقاید مردم اصفهان نکاسته است. همه آمدهاند تا روایت غمنامه دومین امام و آنچه بر او و خاندانش گذشت، از بیان پیرغلامان و محدثان اصفهانی بشنوند.
ساعت ۹ صبح است. قافله شترسواران وارد جمعیت میشود. برخی شترها بر گردن کنفهای آویزان قرمز و طلایی با زنگولههای بزرگ دارند و کوهان برخی دیگر با پارچههای سبز پوشانده شده است و این نشانی از سپاه حسین (ع) و یزید میدهد.
عزای امام حسین (ع) تعطیلی نمیشناسد
دستههای عزاداری از گوشهگوشه اصفهان به اینجا آمدهاند تا در کنار مسجد علوی متحد و منسجم عزاداری کنند. حال و هوای این محدوده با روزهای دیگر فرق دارد. بانکها و مغازهها تعطیل است. همهجا تعطیل است؛ اما عزای امام حسین (ع) تعطیلی نمیشناسد.
سالهاست که روز تاسوعا و عاشورا دستههای عزاداری به این مکان میآیند و شور و حال خاصی به خیابان هاتف میبخشند. در کنار من زن سالخوردهای بر روی ویلچر نشسته است و تماممدت مجذوب عزاداریهاست. نگاهش را که به سمت من میچرخاند، از او میپرسم چند سال است در این مراسم شرکت میکنید.
میگوید: «منزل ما همین محدوده است. در کوچه نمکی و بیش از ۱۰ سال است که صبح تاسوعا و عاشورا در این مراسم شرکت میکنم. عزاداریهای مردم اصفهان با یکدیگر متفاوت است و من صبح زود میآیم تا بتوانم همه مراسمها را ببینم.»
در همین هنگام هیئت مسجد علوی میاندار میشود و یکی از پیرغلامان پشت میکروفون میایستد و به عزاداران حسینی خوشامد میگوید. جوانها دورتادور آبنما میایستند و با نوای مداح بر سر و سینه میزنند. اتحاد عزاداران در مدحخوانی به مراسم جذابیت میبخشد و مردم مجذوب چنین هماهنگی و یکنواختخوانی میشوند.
میایستم و شور و حال عزاداران را نظاره میکنم. نظم در خوانش با صدای یکی از پیرغلامان در این مطلع به اوج میرسد: «علم افتاده و نیست دگر یار حسین/ یک طرف دست، یک طرف مشک، دیده پرخون، دیده پراشک، یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین»
سپس پیرمردها و جوانها در کنار هم میایستند، دستهایشان را بالا میآورند و با این ابیات به سینه مینشانند: «گاهی مجنون اباالفضل، گاهی مجنون حسینم، جانم حسین جانم حسین/ دلم از شوق دو دلبر، میزند سوی حسین پر ،سلطان عشق سلطان عشق.»
عزاداری امام حسین (ع) پیر و جوان نمیشناسد همه در کنار هم یکصدا میشوند. بیش از ۵۰ دسته عزاداری از صبح تا ظهر در این مکان میایستند و برای امام حسین(ع) و خاندانش عزاداری میکنند. درباره سقای دشت کربلا مرثیه میخوانند و یادآوری میکنند که آب، این عنصر حیاتبخش چقدر ارزشمند است و باید قدرش را بدانیم. اواسط مراسم پیرغلام متذکر میشود که نماینده آبفای استان اصفهان در جلسه حضور دارد تا نکاتی را برای شما بیان کند.
او حاضران را از صحنه کربلا میکشاند به دنیای امروزی و جنگ آب و چه خوب عجین میشود مناسبت این روز با هشدار به مردم درباره مصرف آب.
اجرای طرح«شهروند سقا»در اصفهان
نماینده آبفا پشت میکروفن میایستد و پس از قرائت شعری درباره حضرت مهدی (عج) و عرض تسلیت به حاضران سخنانش را اینگونه بیان میکند: «تاسوعا به نام “روز سقا” نامگذاری شده است. طرح “شهروند سقا” نیز به همین مناسبت برای شهروندان اجرا میشود. من از همه شهروندان قدردانی میکنم که مسئولیت اجتماعی مصرف بهینه آب را به عهده دارند و هرکدام یک سقا هستند. در طرح “شهروند سقا” هر خانوادهای بتواند مصرف آب را مدیریت کند، هدیهای از سوی آبفا دریافت میکند. از هیئت علوی اصفهان که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تشکر میکنم. با وضعیت پیش رو ضروری است مداحان در جلسات درباره مصرف بهینه آب صحبت کنند و مشوق مردم در این زمینه باشند.»
پس از صحبتهای نماینده آبفا باز هم شور عزا بالا میگیرد و نوحهسرایی مرثیهخوان به اوج میرسد. در این هنگام یکی از هیئتهای عربی با نواختن سنج، طبل، دهل و زنجیرزنی حال خاصی به مراسم میبخشد. زنان و دختران جوان هم کنار پرچمها و بیرقها میایستند و عزاداری میکنند.
دختری جوان شکلات و شمع به حاضران نذری میدهد. از او میپرسم نذر شمع برای چیست؟ میگوید:«روز تاسوعا به “چهلمنبر” میروم و در کنار چهل سقاخانه به مردم شکلات میدهم و شمع روشن میکنم. از همین مکان هم شروع کردهام.»
پشت سرم را که نگاه میکنم یک گروه زن و دختر جوان میبینم که با کیسههای شمع و شکلات ایستادهاند برخی هم پابرهنهاند.
در بین عزاداران، جوان بلندقامت سیاهپوستی که شال مشکی دور گردنش انداخته و یک پارچ آب در دست دارد، توجهم را جلب میکند. نزدیکتر میروم و از او میپرسم از کجا آمدهاید؟ چشمهای درشت طوسیاش را جمع میکند. سری تکان میدهد و میگوید: اندونزی.
هرازگاهی که به میدان امام علی (ع) میآیم این چهرهها را میبینم. آنها از مؤسسه جامعه المصطفی العالمیه که در خیابان عبدالرزاق است به اینجا میآیند و مبلّغان دینی هستند.
به نظر میرسد زیاد فارسی بلد نباشد. این بار با زبان انگلیسی از او میپرسم نذری دارید؟ Do you have a vow?
پاسخ میدهد: yes!
فرصت اینکه با او بیشتر صحبت کنم را ندارم. او مسلمان است و همعقیده با همه مردمی که دلشان برای امام حسین (ع) میتپد.
باید برگردم میان دسته عزاداری و نوجوانانی را نظارهگر باشم که به عشق مولا حسین (ع) گردههایشان را با زنجیر سرخ میکنند.
از نوجوانی که زنجیر میزند، میپرسم با چه هدفی آمدهای؟ میگوید: «امام عشق است. روح است در تن من. نامش به من قوت و توان میدهد. از کودکی در هیئت زنجیر میزدم. امام حسین(ع) نهایت هدف است. مگر میشود محرم باشد و بیخیال عزاداری برای امام حسین(ع) شویم.»
مراسم عزاداری هیئتهای مذهبی اصفهان تا ظهر ادامه دارد و هر دستهای که میآید، پیشینهای دارد با پیشکسوتانی که میاندار هیئت هستند.
وجود هفتهزار هیئت مذهبی در اصفهان
امسال حجتالاسلاموالمسلمین مهدی فوقی، مدیرکل تبلیغات اسلامی استان اصفهان از وجود هفت هزار هیئت مذهبی در استان اصفهان خبر داده و گفته است از این تعداد حدود پنج هزار هیئت بهصورت فعالانه و آموزشدیده وارد تعظیم شعائر حسینی(ع) شدهاند.
روز گذشته هم همزمان با عاشورای حسینی گردهمایی بزرگ هیئات مذهبی اصفهان برای سومین بار در میدان امام حسین (ع) اصفهان با حضور مردم و هیئتهای مذهبی برگزار شد. این آیینهای مذهبی، ریشهدار و همیشگی است؛ اما ممکن است نوع و مدل آن با یکدیگر متمایز باشد عزاداریها در اصفهان تعطیلبردار نیست؛ هرچند امسال کمرنگتر شده بود.
از طرفی بهنظر میرسد برنامه تازهپاگرفته «یوم الحسین» نیز نیازمند این است که در سالهای آینده کیفیت بهتری پیدا کند و خدمات بیشتری را شامل شود؛ از جمله مترو شهری که باتوجه به موقعیت مکانی میدان امام حسین جای خالی آن در تسهیل رفتوآمد شهروندان دیده میشد.