به گزارش اصفهان زیبا؛ حاشیه همیشه حاشیه است و با مشکلات اجتماعی و اقتصادی بسیاری همراه است؛ حاشیههایی که معمولا جایی برای میزبانی مهاجران داخلی و خارجی و همچنین طبقات پایین جامعه هستند. حاشیهنشینی در سالهای اخیر با رشد همراه بوده و روزبهروز بر تعداد ساکنان این مناطق افزوده شده است. با افزایش جمعیت در این نقاط، خیریهها و سازمانهای مردمنهاد بسیاری بهمنظور حمایت و تسهیل زندگی در این مناطق شکل گرفتهاند؛ درحالیکه با مرور بر عملکرد آنها میتوان گفت، آنطور که بایدوشاید نتوانستهاند اقدامات مؤثر و کارآمد در این بافتها انجام دهند. امیرحسین خیری، فعال و تسهیلگر اجتماعی، در گفتوگو با «اصفهانزیبا» به چرایی این مسئله و همچنین مشکلات حاشیهها و حاشیهنشینها پرداخته است. او با اشاره به اینکه حاشیهنشینها همواره احساس طردشدگی از جامعه میکنند، میگوید: «از سوی دیگر به نظر میرسد، جامعه هم توجهی به حاشیهنشینها ندارد و آنها را کنار گذاشته است.»
رشد نامتوازن شهری و افزایش حاشیهنشینی
خیری با اشاره به رشد نامتوازن شهری، آن را یکی از مشکلات مختلف در حاشیهها میداند و میافزاید: حاشیهها معمولا به دلیل ناهمگونبودن جمعیت، انواع آسیبها و جرائم مثل اعتیاد و سرقت و… را در خود جای دادهاند. بدمسکنی، فقر، ترک تحصیل، بیکاری، فقر فرهنگی و… ازجمله مشکلاتی است که در این بافتهای شهری بهوضوح مشاهده میشود و هرکدام از اینها مانند دانههای زنجیری هستند که به یکدیگر متصل شدهاند. متأسفانه اقدامات یا طرحهایی هم که در این مناطق صورت میگیرد، متناسب با نیازهای مردمی که در آنجا هستند نیست و برخیشان هم بدون اصول و کارشناسینشده است؛ مثلا فرهنگسرا ایجاد میشود؛ اما افراد توانمندی در آن حضور ندارند که بتوانند به ساکنان این بافتها آموزشهای لازم را بدهند.
این فعال اجتماعی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به جزیرهای و سلیقهای عملکردن سمنها و سازمانهای مردمنهاد خاطرنشان میکند: بیشتر خیریهها و سمنها تمرکز خود را بر حمایتهای مالی گذاشتهاند و از حمایتهای فرهنگی و اجتماعی غافل شدهاند. هرچند برخی از خیریهها کارهایی انجام دادهاند؛ اما به دلیل مهیانبودن زیرساختهای لازم، آنها هم نتوانستهاند آنطور که بایدوشاید در این زمینه موفق عمل کنند؛ این درحالی است که تا توسعه اجتماعی رخ ندهد، توسعه فیزیکی نیز محقق نخواهد شد.
دفاتر تسهیلگری را بستند!
این تسهیلگر در ادامه با اشاره به تعطیلی دفاتر تسهیلگری در مناطق حاشیهای میگوید: این دفاتر درحالی تعطیل شدند که تنها چندسال از راهاندازی آنها میگذشت. حالا و در شرایطی که تنها سه سال از فعالیت این دفاتر که قرار بود بهعنوان پل ارتباطی بین مردم حاشیهنشین و دستگاههای مختلف فعالیت کنند، میگذشت ای
ن دفاتر یکییکی تعطیل شدند و مردم حاشیهنشینی را که کمکم با آنها خو گرفته بودند و در جاده پرپیچوخم مطالبهگری گام برداشته بودند، سرگردان و مأیوس کردند.
به گفته او، از وزیر کشور خواسته بودند کاری انجام دهند تا به این افراد رسیدگی و مشکلات آن برطرف شود. نتیجه هم آن شد که محلههای کمبرخوردار شناسایی شدند؛ مثلا در حاشیه شهر اصفهان 100 محله شناسایی شد و پسازآن، این محلهها رتبهبندی و دفاتر در آنها تأسیس شدند و شرکتی هم بهطور واحد در تهران فعالیت این دفاتر را تحت نظارت خود قرار داد و دستورالعملهای واحد را برای فعالیت این دفاتر تدوین کرد. هزینه این دفاتر نیز از طریق بودجه عمومی کشور تأمین میشد که سازمان امور اجتماعی وزارت کشور آن را به استانداریهای سراسر کشور اختصاص میداد. تأسیس این دفاتر از سال 1397 آغاز شد و در اصفهان نیز سال 1398 بود که این دفاتر در چهار محله حصه، ارزنان، امیرعرب و همچنین خمینیشهر راهاندازی شدند.
به گفته خیری، هدف از راهاندازی این دفاتر این بود که تسهیلگرانی که در آنجا مشغول به فعالیت بودند ظرف مدت سه تا پنج سال به توانمندسازی آن محلهها بپردازند و پسازآن به سراغ محلههای دیگر بروند؛ اما به خاطر مشکلاتی که پیش راه این دفاتر بود، این اتفاق بهطورکامل رخ نداد؛ ضمن اینکه در این بازه زمانی، دوسال نیز این دفاتر درگیر کرونا بودند و امکان ارتباط چهرهبهچهره با حاشیهنشینان را هم به سختی داشتند. او میگوید اینها به این معنا نیست که دفاتر تسهیلگری نتوانسته باشند گامهای مثبتی در راستای اهداف خود بردارند: شاید مهمترین اقدامی که این دفاتر انجام دادند، اشتغالزایی پایدار بود. برگزاری دورههای فنی و حرفهای و برنامههای فرهنگی، ارائه آموزش و مشاوره در زمینههای مختلف و… ازجمله اقداماتی است که این دفاتر در طول عمر کوتاه خود انجام دادند. بههرحال این دفاتر تنها سهسال فعالیت کردند و امکانات محدودی داشتند؛ اما در همین مدت کم هم توانستند مردم را با بسیاری از حقوق شهروندی خود که تا پیشازاین با آن بیگانه بودند آشنا کنند.
دستگاههای مرتبط به میدان نمیآیند
این فعال و تسهیلگر اجتماعی در ادامه با اشاره به سلیقهای و جزیرهای عملکردن دستگاههای مختلف در رفع مشکلات حاشیهنشینی تصریح میکند: خیلی از دستگاهها وظایف خود را انجام نمیدهند یا اینکه بهصورت موازی با سایر دستگاهها فعالیت میکنند. برخی کمبود بودجه را بهانه میکنند و بعضی دیگر هم حاشیهنشینی را در اولویت خود قرار نمیدهند. البته کار در مناطق حاشیهای بسیار سخت است؛ برای مثال زمانی که «تیسی»ها در این بافتها مشغول به کار شدند، خیلی از اهالی بومی با فعالیت آنها مخالفت کردند؛ چراکه معتقد بودند این مسئله باعث رفتوآمد بسیار معتادان و تبدیلشدن آنجا به پاتوق میشود یا اصلا افرادی در این بافتها زندگی میکنند که فاقد هرگونه مدارک هویتی هستند. اگرچه برخی از سمنها و سازمانهای مردمنهاد درزمینه گرفتن مدارکی برای آنها تلاش کردند؛ اما موفق نشدند. مسلما هویتنداشتن این افراد باعث میشود که آنها از حضور در فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی منع شوند و برای دیگران نیز مشکلاتی به وجود آورند.