به گزارش اصفهان زیبا؛ بیش از هفت دهه است که منطقه غرب آسیا، با فعالیتهای تروریستی و مجرمانه رژیم اشغالگر قدس بهعنوان یک رژیم تجاوزکار و اشغالگر، دستوپنجه نرم میکند.
این رژیم با الهام از ایدئولوژی خطرناک و غیرانسانی خود (صهیونیسم) ثابت کرده که تهدیدی جدی نهفقط برای منطقه خاورمیانه، بلکه کلیتِ جهان بشری است. بیراه نیست که میبینیم بیشترین قطعنامههای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد علیه صهیونیستها تصویب میشود یا این رژیم سمبل تروریسم دولتی در جهان است؛ البته در بیش از 10 ماه اخیر نیز جهان شاهد فجیعترین جنایات ممکن از سوی صهیونیستها علیه مردم بیگناه غزه بوده است، جنایاتی که تاکنون منجر به شهادت قریب به 40هزار غیرنظامی فلسطینی و البته زخمی و مفقودشدن دهها هزار تن دیگر شده است؛ بااینحال، رژیم صهیونیستی بهتازگی پردهای جدید از تروریسم دولتی خود را به نمایش گذاشته است.
ماجرا از این قرار است که این رژیم با انجام عملیاتی تروریستی در تهران، موجب به شهادت رسیدن اسماعیل هنیه، رئیسدفتر سیاسی حماس شده است؛ رویدادی که با بازتابهای گسترده منطقهای و بینالمللی همراه شده و تحلیل و تفسیرهای مختلفی با محوریت آن ارائه شده است؛ ازاینرو، به نظر میرسد در خوانش رویداد تروریستی منجر به شهادت اسماعیل هنیه، بایستی چهار نکته و پیام مهم را موردتوجه داشت: اول اینکه، ترور شهید هنیه در تهران در شرایطی به وقوع پیوست که او برای شرکت در مراسمی رسمی، یعنی برگزاری تحلیف رئیسجمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، در تهران حضور داشت. او پاسپورت دیپلماتیک داشت و طبق مقررات بینالمللی، مقامهای سیاسی و دیپلماتها دارای مصونیت دیپلماتیک هستند؛ ازاینرو، ترور اسماعیل هنیه در تهران نقض صریح قوانینومقررات بینالمللی است.
بگذریم که صهیونیستها این اقدام را در خاک ایران انجام دادهاند که حرکتی کاملا غیرقانونی و نامشروع است و البته حق پاسخ متقابل را برای ایران محفوظ میدارد؛ ازاینرو، در واقعه ترور شهید هنیه، بار دیگر ماهیت و ذات حقیقی صهیونیستها در حوزه تروریسم و بیاحترامی به قوانین بینالمللی خود را آشکار کرد؛ دوم اینکه، ترور شهید هنیه تا اندازه زیادی تابعی از بنبستهای جدی رژیم اشغالگر قدس در میدانهای جنگ غزه است. صهیونیستها بیش از 10 ماه است که جنگی گسترده را علیه ملت و مقاومت فلسطین در نوار غزه به راه انداختهاند؛ بااینحال، تاکنون به هیچیک از اهداف اعلامی خود دست نیافتهاند.
حال ترور چهرههای برجسته محور مقاومت از نگاه صهیونیستها راهکار و راهبردی است که میتواند آنها را تا اندازهای از بنبستهای جدی که در آنها گرفتار شدهاند، خارج سازد؛ البته رژیم اشغالگر قدس در ماههای اخیر در قالب دیگر عملیاتهای تروریستی خود برخی از فرماندهان و چهرههای مهم محور مقاومت را هدف قرار داده است؛ بااینحال، نکته اصلی در این معادله این است که توجه داشته باشیم این قبیل اقدامات صهیونیستها نه از موضع قدرت، بلکه کاملا برخاسته از ضعف آنهاست؛ سوم اینکه، صهیونیستها سعی دارند به هر نحو ممکن با انجام اقدامات اینچنینی علیه کشوری نظیر ایران بهعنوان حامی اصلی محور مقاومت، این نکته را برای این کشور برجسته کنند که حمایتهای آن از محور مقاومت بیهزینه نیست.
به بیان سادهتر، رژیم اشغالگر قدس این تصور را دارد که میتواند با انجام اقدامات تروریستیِ اینچنینی، ایران را از تداوم حمایتهایش از محور مقاومت برحذر دارد. این در حالی است که این تصور نیز خام و پوچ است؛ زیرا ایران در سالهای گذشته بارها در قالب رویدادها و تحولات مختلف نشان داده است در حمایت از محور مقاومت، دچار سستی نیست و البته گاه هزینههای زیادی را نیز در این رابطه داده است؛ چهارم اینکه، باید توجه داشته باشیم وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی در سطح منطقه غرب آسیا بههیچعنوان مناسب نیست.
این رژیم با ضعفهای جدی دستوپنجه نرم میکند و در مدت اخیر نیز شاهد بودهایم اشغالگران صهیونیست در جبهههای مختلف، ضربههای سنگینی را از محور مقاومت دریافت کردهاند؛ ازاینرو، به نظر میرسد اقدام تروریستی اخیر صهیونیستها در به شهادت رساندن رئیسدفتر سیاسی جنبش حماس تا حدی معطوف به این مسئله بوده است که در برابر محور مقاومت، دست به کنشهای پیشدستانه بزند و بهنوعی با این قبیل اقدامات، خود را از موضع ضعف و موقعیتِ رو به فروپاشی خارج سازد؛ البته محور مقاومت نیز به این قبیل دستورکارهای صهیونیستها واقف است و به نظر میرسد با توجه به پاسخهای احتمالی که ایران و دیگر اعضای محور مقاومت به رژیم صهیونیستی خواهند داد، وضعیت برای صهیونیستها بهمراتب بدتر از شرایط فعلی خواهد شد؛ موضوعی که بازهم این گزاره را که صهیونیستها در بنبستهای جدی بهسر میبرند و روند فروپاشی آنها تسریع شده است، تقویت و تأیید میکند.