ورزش؛ زبان مشترک شهرهای خواهرخوانده

عملکرد فعالیت‌های ورزشی به شکل مسابقات و رقابت‌های داخلی و خصوصا بین‌المللی، تعریف متفاوتی به ورزش داد و ورزش را از قالب تفریح، سرگرمی و صرفا تمرینات بدنی به فعالیت‌هایی با جنبه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل کرد.

ورزش؛ زبان مشترک شهرهای خواهرخوانده - اصفهان زیبا

به گزارش اصفهان زیبا؛ عملکرد فعالیت‌های ورزشی به شکل مسابقات و رقابت‌های داخلی و خصوصا بین‌المللی، تعریف متفاوتی به ورزش داد و ورزش را از قالب تفریح، سرگرمی و صرفا تمرینات بدنی به فعالیت‌هایی با جنبه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل کرد.

در این میان بین‌المللی بودن رقابت‌های ورزشی اما بستری برای تحقق اهداف دولت‌ها بود که جدای از تقویت ارتباط بین کشورها، زمینه‌ساز ارتباط مؤثر بین شهرها از سراسر دنیا را نیز به وجود آورد و با عنوان دیپلماسی ورزشی از مهم‌ترین مؤلفه‌های ارتباطی بین شهرها شناخته شد؛ ابزاری که توانست با بهره‌گیری از ظرفیت‌های ورزشی شهرها رشد و توسعه شهری را در حوزه‌های مختلف باعث شود و درعین‌حال سبب ارتقای تعاملات بین‌المللی شهرها شود.

در بررسی اهمیت استفاده از ظرفیت‌های ورزشی و تقویت دیپلماسی ورزشی اصفهان با هدف افزایش تعامل، همکاری و هم‌افزایی اصفهان با دیگر شهرها از سراسر جهان با احسان محمدی، معاون سابق دبیر کل مجمع شهرداران آسیایی و نخستین مشاور دیپلماسی ورزشی فدراسیون‌های ورزشی ایران گفت‌وگو کردیم. به گفته این استاد دانشگاه، اصفهان با بهره‌مندی از ظرفیت‌های ورزشی در رشته‌های مختلف از فوتبال و هندبال تا ورزش‌های ملی و باستانی و محلی، ظرفیتی بااهمیت و معنادار در دیپلماسی ورزش و فوتبال و ایفای نقشی برجسته در تصویر ایران دارد. محمدی همچنین معتقد است روابط خواهرخواندگی اصفهان امکان خوبی برای تقویت دیپلماسی ورزشی اصفهان در راستای تحقق اهداف شهری است.

نقش و جایگاه دیپلماسی ورزش در روابط بین‌الملل را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در بستر تحول در مفهوم قدرت، امروز تصویر مبتنی بر جذابیت و محبوبیت نزد افکار عمومی، یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قدرت نرم محسوب می‌شود. در این چارچوب، دیپلماسی عمومی یعنی فن اداره منافع ملی از رهگذر ذهن‌ها و قلب‌ها. در میان گونه‌های دیپلماسی عمومی، ورزش و دیپلماسی‌اش به‌واسطه ظرفیت‌ها، پیام‌ها، ویژگی مردمی و فراگیری‌اش، یکی از بااهمیت‌ترین و مؤثرترین دیپلماسی‌های عمومی است.

دراین‌ارتباط باور دارم ابرپدیده «فوتبال» به دلیل ماهیت استثنایی‌اش، دیپلماسی‌اش زیرمجموعه ورزش نیست و امروز دیپلماسی فوتبال، از حیث ماهیت و تأثیر، استثنایی است. اقبال فراگیر و روزافزون به دیپلماسی ورزش و فوتبال از سوی دولت‌ها و بازیگران غیردولتی، بیشتر شدن اعضای فیفا و المپیک از سازمان ملل متحد، همه (بازیگری همه) مخاطبی به‌ویژه در دیپلماسی فوتبال از رؤسای جمهور تا شهروندان، مؤید پیش‌گفته است. فرانسه‌ای که امروز میزبان المپیک است، بیش از صد سال پیش با درک اهمیت ورزش و فوتبال در وزارت خارجه‌اش بخش ورزش و گردشگری ایجاد کرده بود و ورزش و فوتبال را به‌عنوان یک دستور کار جدی در مرکز و سفارتخانه‌ها و سفرا دنبال می‌کرد.

با این توضیح ظرفیت دیپلماسی ورزشی و فوتبال اصفهان تا چه اندازه می‌تواند سطح تعاملات بین‌المللی شهر را بالا ببرد و تأثیر استثنایی بر این فضا داشته باشد و به اعتقاد شما الزامات استفاده از این ظرفیت‌ها به نحو صحیح چیست؟

اصفهان، با تاریخ، فرهنگ و میراثی باشکوه و برجسته و بهره‌مندی از ظرفیت‌های انسانی، فنی و ورزشی در رشته‌های مختلف از فوتبال و هندبال تا ورزش‌های ملی و باستانی و محلی، ظرفیتی بااهمیت و معنادار در دیپلماسی ورزش و فوتبال و ایفای نقشی برجسته در تصویر ایران است.

بستر خواهرخواندگی‌های اصفهان هم دراین‌ارتباط ظرفیت و امکان خوبی هستند. تلاش‌های خوبی هم تاکنون انجام شده است. برای این مهم، توجه به چند نکته می‌تواند مفید باشد:

دیپلماسی ورزش و فوتبال، درعین‌حال که مفاهیم و روش‌های نظری دارد، اقتضایی است؛ یعنی اینکه مخاطب، زمان انتقال پیام، مزیت‌ها و آسیب‌ها و… به اقتضا باید موردتوجه قرار گیرد تا بر اساس آن دیپلماسی اقتضایی در هر مورد بر اساس فرهنگ خود و هدف، مزیت‌ها و آسیب‌های خود و هدف، شناخت و توجه به اشتراکات، درک و لحاظ شبهات و ابهامات هدف، طراحی و اجرا شود.

دیپلماسی فوتبال و ورزش، همه بازیگری همه مخاطبی است پس ضروری است که تمامی این ارکان دولت به‌ویژه رئیس‌جمهور، استانداری، استاندار، شهرداری، شهردار، وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، وزارت امور خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، فدراسیون‌های ملی، اداره‌کل ورزش و جوانان استان، هیئت‌های ورزش استان، ورزشکاران، مربیان، هواداران، شهروندان، مدیران ورزشی، دانشگاهیان، جامعه مدنی، تشکل‌ها و انجمن‌ها، نخبگان، رسانه‌ها، خبرنگاران و… در طراحی و اقدام به‌مثابه یک «مسئولیت مشترک اما متمایز» در سطح ملی، استانی و محلی ایفای نقش کنند.

ایجاد پیوند میان دیپلماسی ورزش و فوتبال با دیپلماسی‌های ناظر بر مزیت نسبی‌های گوناگون و متعدد اصفهان ازجمله دیپلماسی شهری، دیپلماسی شهروندی و مردم‌مردم، دیپلماسی استانی، دیپلماسی گردشگری، دیپلماسی میراث فرهنگی و تاریخ، دیپلماسی غذا، دیپلماسی هنر و صنایع‌دستی، دیپلماسی زبان و ادبیات فارسی و … .

آیا روابط خواهرخواندگی اصفهان (با داشتن 15 خواهرخوانده) بهره‌برداری از ظرفیت ورزشی اصفهان را بالا می‌برد و درنهایت باعث تقویت دیپلماسی ورزشی، تحقق اهداف خواهرخواندگی و ارتقای جایگاه بین‌المللی اصفهان خواهد شد؟

تفاهم‌نامه‌های خواهرخواندگی توافق‌های ساده و غیرالزام‌آوری برای ابراز اراده و علاقه طرفین بر گسترش دوستی و همکاری است که معمولا در چارچوب محتوا و متنی کلی تدوین می‌شود؛ پس از یک سو ظرفیت دارد و از سوی دیگر، اجرای آن نیازمند فهم، درک، شناخت، اراده، دانش و توان سطوح عملیاتی و کارشناسی طرفین است؛ یعنی باید کارگروه‌هایی تخصصی باشند که در چارچوب‌های پیش‌گفته، در چارچوب اهداف ملی از رهگذر دیپلماسی فوتبال و ورزش، با لحاظ ظرفیت خواهرخواندگی‌ها به‌صورت موردی (هر موردی شرایط و اقتضای خود را دارد)، برنامه‌ها و اقدامات مقتضی را طراحی کنند.

به برخی از این برنامه‌ها و اقدامات لازم اشاره کنید

♦ کسب میزبانی تورنمنت‌ها، مسابقات رسمی یا دوستانه به‌ویژه دیدارهای نهایی جام‌های مهم از سوی اصفهان؛
♦ میزبان بازی‌های تیم و تیم‌های ملی فوتبال و ورزش؛
♦ میزبانی اردوهای تیم‌های فوتبال و ورزش تیم‌های ملی و باشگاه‌ها به‌ویژه تیم‌ها از شهرهای خواهرخوانده؛
♦ طراحی و برگزاری تورنمنت‌های چهارجانبه با عناوین صلح و دوستی با خواهرخوانده‌ها و دیگران ؛
♦ برگزاری اردوهای مشترک در اصفهان و طرف دیگر ؛
♦ اعزام و تبادل مربی در رده‌های مختلف به‌صورت کوتاه‌مدت و میان‌مدت ؛
♦ برگزاری دوره‌های دیپلماسی فوتبال (فوتلماسی) و ورزش برای مدیران، ورزشکاران و هواداران و شهروندان و خبرنگاران و تربیت فوتلمات (فوتبال-دیپلمات) ؛
♦ طراحی هدایای ویژه و مبتکرانه فرهنگی ؛
♦ به‌کارگیری و استقرار عناصر فرهنگ و هنر در تمامی فرایندهای دیپلماسی ورزش و فوتبال ؛
و …

آیا این راهکارها و پیشنهاد‌ها تنها با تمرکز بر ظرفیت‌های موجود اصفهان در حوزه ورزش قابل‌اجراست؟

ماهیت دیپلماسی عمومی مبتنی بر منافع ملی و اعمالی است و اقدامات مصداقی باید در زمان و جای خود به‌طور مقتضی از سوی کنشگران مربوطه طراحی و اعمال شود.لذا شایسته است کارگروه‌های مقتضی تشکیل شده و طراحی و اقدامات مقتضی از رهگذر آن انجام شود.

دیپلماسی عمومی در یک بیان، به‌مثابه ارکستر سمفونی است که باید نغمه خوش و تصویری باشکوه و جذاب از اصفهان و نهایتا ایران بسراید و مخابره کند. ارکستر سمفونی باشکوه ایران، مستلزم و در گرو شناخت، فهم و درک، علم، گفت‌وگو و اجماع بر سر منافع ملی است.