ازدست‌دادن‌های مدام

اینکه می‌گویند جنگ یک سرباز را نمی‌کشد، بلکه یک خانواده را می‌کشد، واقعیتی است که شاید درک آن برای آن‌ها که دوران نبرد و دفاع را ندیده‌اند، سخت‌تر باشد.

تاریخ انتشار: 09:39 - پنجشنبه 1403/07/5
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
ازدست‌دادن‌های مدام

به گزارش اصفهان زیبا؛ اینکه می‌گویند جنگ یک سرباز را نمی‌کشد، بلکه یک خانواده را می‌کشد، واقعیتی است که شاید درک آن برای آن‌ها که دوران نبرد و دفاع را ندیده‌اند، سخت‌تر باشد.

آنچه از خاطره‌های خانواده‌ها، به‌خصوص همسران و مادران شهدا روایت می‌شود، تنها بخشی از رنج‌های قابل‌گفتن آن‌هاست؛ وگرنه کیست که نداند دردهایی هست که به کلمه و زبان نمی‌‌آید؟ زخم‌هایی که نمی‌توانند با هیچ‌کس از آن سخن بگویند و در دل با خود به جهان دیگر می‌برند.

«اشک حوا» روایت سیده کلثوم موسوی است از همسرش شهید حسین شاه‌حسنی، که توسط سیده معصومه حسینی تدوین و نوشته شده است. کتاب یک مقدمه و پیشگفتار و 9 فصل دارد و نویسنده توانسته است با انتخاب عناوین زیبایی حال و هوای هر فصل را برای خواننده بازگو کند.

فصل اول به کودکی راوی پرداخته است و از همین ابتدا مانند داستانی دلنشین ما را با زندگی دخترکی در یکی از محروم‌ترین روستاهای ایران در استان فارس همراه می‌کند.

در این بخش خواننده از حجم سختی و رنج‌های زندگی روستائیان و تا این حد از فقر و محرومیت از ابتدایی‌ترین امکانات دچار حیرت می‌شود؛ اما حکایت‌های راوی از خوردن ملخ و کاه‌گل و گیاهان صحرایی، آمدن سیل در زمستان و بی‌آبی در تابستان، خوشه‌چینی از خرمن دیگران، جمع‌کردن نمک از رودخانه، زخم‌ها و تاول‌های همیشگی دست و پا و… همه واقعیت دارد.

خانوادۀ او برای به دست آوردن لقمه‌ای نان و رها شدن از چنگ قحطی، تن به هر سختی و مشقتی می‌داد؛ قحطی و فقری که حتی فرصت سوگواری برای عزیزان را هم از آن‌ها گرفته بود.

فصل‌های دوم تا ششم به ازدواج و فرزنددارشدن، خوشی‌ها و مشکلات زندگی خانوادگی اختصاص دارد. این بخش‌ها شرح روزهای عاشقی و سختی‌های دوری، قناعت و سروسامان دادن به اوضاع است و آخرش اتفاق‌های سال 57 و وقوع انقلاب اسلامی، که زندگی راوی را به نحوی دگرگون کرد.

در فصل هفتم صحنه‌های رویارویی با جنگ و تجاوز دشمن به خاک کشور، از زبان و نگاه زنی است که تمام زندگی و هستی‌اش را به وجود مردی گره زده.

زنی جوان با دو دختر خردسال برجا می‌مانند تا مرزهای سرزمین که مرزهای خانه است، از دشمن متجاوز پاک شود؛ او باید به جدایی رضایت بدهد تا سنگر دفاع از میهن از مردان شجاع خالی نماند.

حکایت شهادت مرد خانه در همان اولین‌باری که به جبهۀ جنگ اعزام می‌شود و رنج و مشکلات نبودن او، به‌اضافۀ از دست دادن فرزندان یکی پس از دیگری، صحنه‌هایی دردناک است که قلم نویسنده به‌خوبی از عهدۀ انتقال حس‌وحال آن برآمده است.

«اشک حوا» حکایت از دست دادن‌های مداوم زنی ساده و روستایی است که توقع زیادی از دنیا و زندگی ندارد و تمام وجودش مملو از عشق به خانواده و عزیزانش است؛ ولی ارادۀ الهی بر این قرار می‌گیرد که آن‌ها را یک‌به‌یک از او بگیرد.

این فقدان‌های مستمر به‌علاوۀ سختی‌هایی که از همان سال‌های اول زندگی با این زن مقاوم همراه و همزاد است، گاه چنان غیرقابل باور است که مخاطب را به مکث و تأمل وادار می‌کند.

داستان از زبان اول‌شخص روایت می‌شود و زاویه دید او بر متن روایت غلبه دارد. لحن داستانی و استفادۀ نویسنده از لهجۀ خاص منطقه در گفت‌وگوها و آوردن دوبیتی‌های دشتستانی خصوصا در فصل‌های عاشقانه، در برقراری ارتباطی صمیمانه با مخاطب موفق بوده است.

به کار گرفتن کلمات و اصطلاحات بومی، خواننده را به فضای روایت نزدیک‌تر و احساس همدلی بیشتری برایش ایجاد می‌کند؛ خصوصا اینکه معنی کلمات و نام‌های مکان‌ها و هر توضیح لازم دیگر در پاورقی هر صفحه آمده است. این کتاب در 1402 و در 332 صفحه توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

دو × دو =