به گزارش اصفهان زیبا؛ رژیم اشغالگر قدس بهتازگی دست به جنایتی بزرگ زده است. در این راستا، این رژیم با استفاده از بمبهای سنگرشکن و البته انجام بیش از 40 حمله هوایی به ضاحیه بیروت، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان را به همراه تنی چند از دیگر فرماندهان جریان مقاومت به شهادت رسانده است.
منابع دولتی لبنان اعلام کردهاند که بیش از 300 غیرنظامی لبنانی نیز در جریان حمله رژیم اشغالگر قدس به ضاحیه بیروت به شهادت رسیدهاند و البته که صدها تن دیگر هم زخمی شدهاند. رژیم صهیونیستی نام عملیات تروریستی اخیر خود در لبنان را عملیات «نظم جدید» گذاشته و ارتش این رژیم اعلام کرده که در قالب عملیات مذکور بیش از 80 تن بمب بر سر ضاحیه بیروت ریخته شده است.
در این رابطه، بسیاری از تحلیلگران مسائل راهبردی بر این باورند که ترور دبیرکل حزبالله لبنان، با پیامها و پیامدهای قابل تأملی همراه است که خوانش دقیق آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. بهعنوانمثال، فرمان ترور شهید نصرالله و عملیات تروریستی اخیر رژیم اشغالگر قدس در ضاحیه بیروت از طرف نتانیاهو و زمانی که او در نیویورک به سر میبرد، صادر شده است.
در حقیقت، تنها اندکی پس از پایان سخنرانی نتانیاهو در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، او فرمان ترور سیدِ مقاومت را در بیروت صادر کرد. معادلهای که نشان میدهد خونخواری همچون نتانیاهو حتی از درون سازمان ملل متحد نیز دستورکارهای تروریستی خود را دنبال میکند و نهادهای بینالمللی از هیچ توان و ظرفیتی جهت برخورد با او و رژیم متبوعش برخوردار نیستند. جدای از اینها، دولت آمریکا نیز اعلام کرده که رژیم اسرائیل پیش از انجام حمله تروریستی اخیر هیچ هماهنگی با واشنگتن انجام نداده است.
این در حالی است که ترور شهید نصرالله با جنگندهها، تسلیحات و البته اطلاعات آمریکایی محقق شده است. معادلهای که عملا موضعگیری دولت آمریکا مبنی بر عدم اطلاع آن در موردحمله تروریستی اخیر صهیونیستها به بیروت را به یک گزاره مضحک تبدیل میکند. بااینهمه، آنچه تقریبا اغلب ناظران و تحلیلگران به آن اشاره داشتهاند، این بوده که تحولات منطقهای شرایط متفاوتی را در ساعات و روزهای آتی تجربه خواهد کرد. تردیدی نیست که محور مقاومت و بهطور خاص ایران، واکنشهای مقتضی را به جنایت اخیر صهیونیستها نشان خواهند داد.
ازاینرو، «اصفهانزیبا» در گفتوگو با فاروق ولی، نویسنده و تحلیلگر مسائل خاورمیانه به واکاوی چند پرسش مهم با محوریت این موضوع پرداخته است.
بسیاری از رسانهها و تحلیلگران به این نکته اشاره دارند که منطقه غرب آسیا پس از ترور شهید نصرالله به دست رژیم اشغالگر قدس، شرایط ملتهب و خطرناکی را پیش رو خواهد داشت. تحلیل شما از این مسئله چیست؟
رژیم اسرائیل عملا در حال عبور از تمامی خط قرمزهاست. این رژیم به نحوی عامدانه سعی در به اوج رساندن تنشها و درگیریها در منطقه غرب آسیا دارد و این مسئله را در راستای منافع خود ارزیابی میکند. به بیان سادهتر، اسرائیل سعی دارد تا به هر شکل ممکن، روند درگیریها در منطقه غرب آسیا را به نحوی تغییر دهد که بر شکستهای میدانی متعدد این رژیم در ماههای اخیر در جبهههای جنگ غزه یا نبرد با حزبالله لبنان و دیگر گروههای مقاومت در سطح منطقه سرپوش بگذارد و چهرهای متفاوت و بهزعم صهیونیستها قدرتمند را از این رژیم به جهانیان نشان دهد.
درست به همین دلیل است که آنها نام عملیات ترور شهید نصرالله را «نظم جدید» گذاشتهاند. در حقیقت، مایلم به این نکته اشاره کنم که رژیم اسرائیل سعی دارد از دل شکستهای متعدد میدانی خود، نظم و طرحی را برجستهسازی کند که مطلوب خودش است و البته در این رابطه از حمایتهای متعدد جهان غرب نیز سود میبرد.
موانع اصلی صهیونیستها در این مسیر چه هستند؟
بدون تردید اصلیترین مانع، خودِ محور و گروههای مقاومت هستند. درست است که دبیر کل حزبالله لبنان ترور شده، بااینحال جریان مقاومت، ماهیت ساختاری و نه فردی دارد. این مسئله و سازوکار تا حد زیادی با هدف هماهنگ شدن گروههای مقاومت با واقعیتهایی طراحی شده که هر آن امکان بروز و ظهور دارند. باید این نکته را مورد تأکید قرار دهم که شاید اسرائیل در انجام فعالیتهای جاسوسی اهرمهایی را داشته باشد که البته این اهرمها نیز ناشی از برتری و تفوق فناورانه آن در نتیجه ارائه کمکهای گسترده جهان غرب به این رژیم هستند، بااینحال جریان مقاومت نیز از نیروی انسانی گستردهای سود میبرد که در زمان لازم میتوانند سناریوهای خطرناکی را برای اشغالگران اسرائیل رقم بزنند.
کافی است توجه داشته باشیم که در روزهای اخیر نشریه اسرائیلی هارتض در گزارشی تأکید کرده که بیش از 40هزار رزمنده مقاومت در جوار مرزهای مشترک سوریه و اراضی اشغالی مستقر شدهاند و منتظر فرمان هستند تا به جنگ با صهیونیستها بپردازند. البته شمار رزمندگان مقاومت در سطح منطقه و جهان بهمراتب بیشتر از این حرفهاست. موضوعی که خود از یک مانع و چالش جدی پیش روی اسرائیل و ارتش خسته آن حکایت دارد. ارتشی که بیش از یک سال در باتلاق غزه گرفتار شده و اکنون نمیتواند بهصورت همزمان در چندین جبهه بجنگد.
به نظر شما جنس واکنش ایران و محور مقاومت به رژیم اشغالگر قدس چگونه خواهد بود؟
رهبری ایران در پیامی تأکید کردهاند که پیروزی نهایی با جریان مقامت است. ازاینرو، ایران و محور مقاومت نشان دادهاند که هیچ جنایتی را که اسرائیل انجام میدهد، بدون تاوان و تقاص باقی نمیگذارند. در این چهارچوب، باید انتظار واکنش قاطع ایران و محور مقاومت را داشت. این طیف از بازیگران گزینههای متنوعی را نیز برای مقابله با رژیم صهیونیستی دارند؛ موضوعی که اسرائیل بهخوبی از آن اطلاع دارد. ازاینرو، بیراه نیست اگر بگوییم که منطقه خاورمیانه وارد یکی از حساسترین دوران خود شده است.
دورهای که تنشها و درگیریها در قالب آن میتوانند سناریوهای متفاوتی را برای آینده منطقه نوید دهند. اسرائیل میداند که ایران و محور مقاومت دست به اقدامات انتقامجویانه میزنند، درست به همین دلیل است که دست به تهدید آنها میزند و سعی دارد از این رهگذر، آنها را از تصمیماتشان منصرف کند. بااینحال، بعید است این سناریوی مدنظر اسرائیل محقق شود؛ زیرا جریان مقاومت نیز میداند که اکنون زمان انفعال نیست.