تعارضات با مردم سازمان را شکل می‌دهد

مردم با سازمان‌ها و سامانه‌ها چه نسبتی برقرار‌می‌کنند؟ هر سازمانی بر اساس کاری که برای آن تعریف‌ شده کارکردی دارد.

تاریخ انتشار: 13:01 - دوشنبه 1403/07/9
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
تعارضات با مردم سازمان را  شکل می‌دهد

به گزارش اصفهان زیبا؛ مردم با سازمان‌ها و سامانه‌ها چه نسبتی برقرار‌می‌کنند؟ هر سازمانی بر اساس کاری که برای آن تعریف‌ شده کارکردی دارد. به هر سازمان یا سامانه‌ای مأموریتی محول شده که باید تلاش کند از عهده آن بر آید. برای سازمان‌های بزرگ و عریض و طویلی مثل شهرداری‌ها نیز مأموریت‌های زیادی تعریف شده‌است که شهرداران باید با به‌کار‌گرفتن نیروها و امکانات، تلاش کنند این مأموریت‌ها را به سرانجام برسانند.

از انضباط بخشیدن به ساخت‌وسازها و تأمین خیابان و راه برای عبورومرور شهروندان تا فعالیت‌های خرد و کلان فرهنگی و هنری در ردیف مأموریت‌های شهرداری‌ کلان‌شهرها گنجانده شده‌است.

در کشور ما نگاه خوشایندی به بعضی از سازمان‌ها در میان مردم وجود ندارد و مردم در عمل در برخی موارد سازمان‌ها را مانع زندگی خود می‌دانند؛ مثل خانه‌سازی. در شهر‌ها شخصی که زمین دارد و می‌خواهد برای خود خانه‌ای بسازد، باید برای خانه ساختن مجوز بگیرد؛ باید از شهرداری‌ محل با دادن پول ‌و مدت‌ها دوندگی جواز ساخت بگیرد تا بتواند در زمین خودش برای خودش خانه‌ای بسازد. بدیهی است که برای ساختن خانه باید اول زمین را تهیه کرد و خرید؛ سپس شهرداری را راضی کرد و پس‌ازآن به ساختن پرداخت. از اینجاست که شهرداری مانعی جدی برای ساختن تلقی می‌شود؛ هرچند واقعیت ماجرا چیز دیگری باشد و… شهرداری در قبال خدماتش پول دریافت می‌کند، بااین‌وجود کارکرد سازمان‌ها به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ بلکه سازمان‌ها آدم‌ها را نیز ساماندهی می‌کنند و نسبت‌ها را تغییر می‌دهند. مناسبات حاکم بر سازمان‌ها در رفتار و کردار آدم‌ها تأثیر زیادی دارد و ای کاش در این موارد که به‌تدریج رخ می‌دهد نیز تأمل و تحقیق و پژوهش می‌شد.

به این مثال توجه کنید: چندی پیش یکی از اهالی محترم محل که از بازنشستگان شهرداری بود، سوالی داشت. ظاهراً پسری به خواستگاری دختری رفته بود. اوضاع مالی و خانه و زندگی پسر خوب بود. خانواده دختر به سبب آشنایی که ایشان با آن پسر داشتند، آمده‌بودند که تحقیق کنند. اما سوالش از من این بود که «من چیزی از این پسر می‌دانم که نمی‌دانم به خانواده دختر بگویم یا نه»؟ گفتم چه می‌دانی؟ گفت: «این پسر عیبش این است که دست روی پدر و مادرش بلند می‌کند و مرتب آن‌ها را می‌زند!»

با تعجب پرسیدم: چنین چیز مهمی را تردید داری به خانواده دختر بگویی؟
با همان نگاه سنتی‌اش گفت: «این پسر شغل پرتنشی دارد، گفتم شاید اگر زن بگیرد، سربه‌راه شود و دست از این تندخویی بردارد.»
گفتم: بگذار این تصمیم را خود خانواده دختر بگیرند. شما حقیقت ماجرا را به آن‌ها بگو. این حق آن‌هاست که از چنین مسئله مهمی باخبر باشند.
پرسیدم: شغل پرتنش این پسر چیست؟ گفت: «در قسمتی از شهرداری کار می‌کند که روزانه حجم زیادی تعارض با مردم دارد.»
ما معمولاً به مناسبات شهرداری‌ها با مردم فکر می‌کنیم؛ به نحوه کارکرد آن‌ها و کارآمدی آن‌ها نظر می‌کنیم؛ اما کمتر به نیروهای شهرداری فکر شده‌است. نیروی شهرداری یعنی انسانی که با امید برای خود در آنجا شغلی دست‌وپا کرده تا چرخ زندگی‌اش بچرخد. حال سؤال این است ساختار شهرداری و نحوه اداره آن، چه بر سر نیروهایش می‌آورد و چه نسبتی میان این نیروها و مردم ایجاد می‌شود؟

البته هر شغلی پیامدهایی دارد؛ برای غسّال، دیدن انسان متوفی عادی می‌شود؛ قصاب و پزشک و… هم به همین صورت. کارمندان و نیروهای شهرداری هم در قسمت‌های مختلف از این قاعده مستثنا نیستند. همه این را می‌دانیم که در همین مجموعه شهرداری، انسان‌های بسیار شریفی وجود دارند که درنهایت ادب با پدر و مادر و دیگران روبه‌رو می‌شوند. اما این‌ها دلیل نمی‌شود که از کنار چنین ماجراهایی به‌سادگی عبور‌کنیم. بنابراین وقتی از تعارض شهرداری با مردم سخن می‌گوییم، باید به پیامدهای مناسبات حاکم بر سازمان شهرداری بر نیروی انسانی خودِ شهرداری و مردم تأمل و فکر کرد تا کارمندان از دایره انسانیت فاصله نگیرند و میان مردم سوءظن حاکم نشود.

اینجاست که باید مرتب از مفهوم شهرداری و نسبت آن با مردم و پیامدهای مناسبات رایج در شهرداری بر نیروهای شهرداری و مردم سوال کرد و در برنامه‌ریزی‌ها و در تغییر مناسبات، این پیامدها را که اتفاقاً بسیار مهم ولی تدریجی و ناپیدا هستند ملاحظه کرد.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

17 + 1 =