رؤیاهای دست‌یافتنی در میدان عتیق

حوض‌های میدان آبی ندارند. خورشید بساط پهن کرده کف سنگفرش‌ها و برقشان توی چشم منعکس می‌شود. ردپایی از درختی که سایه گسترانده‌باشد و برای چنددقیقه‌ای هم که شده پناه آدم‌های گرمازده باشد، نیست.

تاریخ انتشار: 20:37 - دوشنبه 1403/07/9
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
رؤیاهای دست‌یافتنی در میدان عتیق

به گزارش اصفهان زیبا؛ حوض‌های میدان آبی ندارند. خورشید بساط پهن کرده کف سنگفرش‌ها و برقشان توی چشم منعکس می‌شود. ردپایی از درختی که سایه گسترانده‌باشد و برای چنددقیقه‌ای هم که شده پناه آدم‌های گرمازده باشد، نیست.

روز به نیمه رسیده و میدان خالی است و خبری از برووبیا و تردد در آن نیست؛ به غیر از سه چهار پیرمرد که روی نیمکت‌ها نشسته‌ و دستشان را سایه‌بان آفتاب کرده‌اند و با هم صحبت می‌کنند! جایی که تا همین چند سال پیش، مملو از آدم بود و کسبه‌های منصفش اسم در کرده بودند، حالا اما سوت‌وکور به نظر می‌رسد. خبری از مغازه‌های صنایع‌دستی نیست و تا چشم کار می‌کند این فروشگاه‌های لباس و پارچه است که عرض‌اندام می‌کنند. کسبه می‌گویند مدت‌هاست حضور گردشگران داخلی و خارجی در این محل، کم‌رنگ‌تر شده است.

گفته می‌شود بر اساس چشم‌انداز ۱۴۰۴ محدوده میدان عتیق قطب مهم تاریخی و گردشگری کشور خواهد بود ولی به اذعان برخی تا به اکنون و بنا به دلایل متعدد نتوانسته آن‌طور که بایدوشاید در جذب گردشگر موفق عمل کند؛ دلایلی همچون عدم ساماندهی و توجه به بافت پیرامونی آن و حضور گسترده اتباع خارجی و غفلت از یک نگاه فرهنگی غالب که علیرضا ایزدی، مدیرکل سابق میراث فرهنگی گردشگری و صنایع‌دستی اصفهان و مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی در گفت‌وگو با «روایت اصفهان» به آن اشاره کرده است. به اعتقاد او، بازآفرینی موفق نیاز به رویکردی همه‌جانبه دارد و صرف توجه به کالبد نمی‌تواند موجب پیشرفت یک بافت شود.

سال‌هاست که میدان عتیق درگیر پروژه بازآفرینی شده است؛ میدانی که مسئولان وقت وعده‌و‌وعیدهای بسیاری در رابطه با آن دادند و مدعی شدند پس از بازآفرینی تبدیل به یک قطب گردشگری در کشور خواهد شد. حالا و در شرایطی که بیش از یک دهه از این اتفاق می‌گذرد، به نظر شما چرا میدان جدید نتوانسته در جذب گردشگر موفق عمل کند؟

به نظر من، مقوله بازآفرینی تا میزانی باید مبتنی بر ریشه‌ و اصالت‌ باشد؛ به همین خاطر با نگاهی تک‌بعدی نمی‌توان اقدام به بازآفرینی مکانی کرد، حتی اگر آن مکان به بهترین شکل مرمت یا احیا شود. بازآفرینی یک مکان باید از حلقه‌های متصلی برخوردار باشد تا بتواند شکل واقعی خود را نشان دهد و از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مناسبی برخوردار شود؛ پس توجه صرف به یک بعد نمی‌تواند منجر به بازآفرینی موفق شود.

در برخی از نقاط شهری توجه به این مسئله فراموش شده و از دیرباز برخی از تصمیم‌گیران صرفاً بر یک نقطه تمرکز و سپس اقدام به بهسازی یا نوسازی و مرمت کرده‌اند؛ درواقع آن‌ها فقط به معماری و مرمت در حوزه شهرسازی توجه می‌کنند تا بتوانند به یک مکان رونق دهند. این درحالی است که در احیای یک مکان توجه به پیرامون و همچنین نحوه دسترسی اهمیت بسیار زیادی دارد. علی‌رغم این موضوع در بازآفرینی میدان عتیق توجهی به پیرامون و نحوه دسترسی به آن نشده است! بسیاری از فضاهای اطراف مسجد جامع اصفهان از دریافت خدمات لازم محروم هستند. به‌طورکلی می‌توان گفت توسعه پیرامونی به‌صورت متوازن صورت نگرفته و زمانی هم که توسعه متوازن نباشد، قاعدتاً رونق هم رونق مطلوبی نخواهد شد.

پس پیرامون به همان اندازه اهمیت دارد که خود متن مهم است.

قطعاً، پیرامون و متن همانند دانه‌های یک زنجیر به‌هم‌پیوسته‌اند و اتصال دارند. نگاهی به بافت‌های شهری نشان می‌دهد حتی در احیای آن‌ها بخشی از بافت،‌ رونق پیدا کرده و خدمات مناسب و مطلوب دریافت می‌کند؛ اما بخش دیگر دارای انفصال است و خدمات کامل به آن ارائه‌نمی‌شود. این اتفاق در همه بافت‌های شهری در شهرهایی مثل اصفهان و شیراز و… رخ می‌دهد که البته اگرچه نقاط بسیار خوبی هستند، خدمات به‌درستی به آن‌ها ارائه نمی‌شود و به همین دلیل بافت اصلی خود را از دست داده‌اند و به سمت‌وسوی ویرانی پیش می‌روند.

آیا این بافت ناکارآمد، قابلیت احیا و سامان‌دهی دارد؟

امکان احیای این بافت وجود دارد؛ البته احیای مجدد باید واقع‌بینانه و مبتنی بر خدمات مورد نیاز آن نقطه به‌عنوان یک مقصد گردشگری رخ دهد. اینکه انتظار داشته باشیم، میدان به محلی همچون 600 سال پیش تبدیل شود، قطعاً نه مطلوب مردم خواهد بود و نه با آنچه از توسعه گردشگری انتظار داریم مطابق است. اما اگر کاربری‌های مناسب تعریف شود، اتفاقات بسیار خوبی رقم خواهد خورد؛ برای مثال، زمانی برخی ایده ساخت دانشگاه نهج‌البلاغه را مطرح کردند؛ ایده‌ای که کلیت خوبی دارد، اما نباید به این سمت برود که در چنین بافتی نوسازی شکل بگیرد؛ در این صورت مکان نامناسبی را ایجاد کرده‌ایم که اتصال درستی با پیرامون خود ندارد و همانند یک وصله ناجور خواهد شد.

البته باید توجه داشت در میدان نقش‌جهان نیز در خیابان سعدی مردم فضاهایی ایجاد کرده‌‌اند که چون خدمات مناسب ارائه می‌دهند، آنجا رونق گرفته است. اما گذرهای دیگری وجود دارد که نتوانسته‌ آن‌چنان‌که بایدوشاید رونق بگیرد؛ مثل فضای پشت‌مطبخ که پارکینگ‌‌ها و کاروان‌سراهای قدیمی بوده‌اند و از حیز انتفاع خارج شده و اکنون نمی‌توانند خدمات مناسبی ارائه دهند.

همین هم باعث شده که این طرف میدان با طرف دیگر اصلاً قابل قیاس نباشد. در میدان عتیق نیز این اتفاق حاکم است؛ درحالی‌که بازآفرینی نیاز به حاکم کردن نگاهی چندبعدی دارد؛ رویکردی که در بازآفرینی میدان عتیق در نظر گرفته نشده‌است. اگر جامعه هدف در این طرح، مردم بومی بوده‌اند باید توجه کرد که اکنون بسیاری از این مردم از این بافت خارج شده و جایگاه خود را به مهاجران خارجی داده‌اند؛ اتفاقی که باعث شده این مناطق به محلی خالی از سکنه یا سکونتگاه‌های اتباع خارجی یا محلی برای بروز ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی تبدیل شوند. همه این‌ها دست‌به‌دست هم داده‌اند تا اصالت این مکان زیر سؤال برود. نگاه فرهنگی باید بر این منطقه غالب شود؛ نگاهی که البته باید درآمیخته با نگاه اقتصادی باشد که موجب رونق صنایع‌دستی و بازار و… شود؛ ضمن اینکه شکل پیرامونی نیز از انسجام لازم برخوردار باشد و به رونق میدان عتیق کمک کند.

اقتصاد فرهنگی چگونه می‌تواند در این منطقه شکل بگیرد و تقویت شود؟ ملزومات آن چیست؟

در این حوزه فقط شهرداری عهده‌دار مسئولیت نیست؛ بلکه اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی و سایر دستگاه‌ها باید اهداف خود را منطبق با یک طرح یکپارچه و جامع کنند. سال‌ها پیش قرار بوده در این مکان، موزه‌ای احداث شود اما هنوز این اتفاق رخ‌نداده‌است. یا اینکه قرار بوده فضای پیرامونی خدمات مناسبی ارائه دهند؛ درحالی‌که در فضای اطراف مسجد هنوز خرابی وجود دارد. کاربری‌ بدون استفاده فرهنگی نباید آنجا شکل بگیرد. حضور موتورسواران و پارکینگ‌ها به پیرامون این بافت آسیب می‌زند و آن را مشوش می‌کند.

همین بافت ناکارآمد و فرسوده و فاقد خدماتی که به آن اشاره کردید و همچنین حضور گسترده اتباع خارجی و ناهنجاری‌های اجتماعی تا چه میزان بر عدم تمایل حضور گردشگران داخلی و خارجی مؤثر است؟

نه به عنوان یک مسئول بلکه به‌عنوان یک گردشگر می‌گویم این مسئله یک عامل بسیار بازدارنده برای حضور گردشگران است؛ زیرا خدمات در پروپاگاندا و تبلیغات و تصویرسازی قبل از انتخاب مقصد گردشگری آیتم بسیار مهم و تأثیرگذاری است. زمانی که تصویر خوب و مناسبی از این مکان ارائه نمی‌شود، قطعاً گردشگران نیز رغبتی به حضور نخواهند داشت. مثلاً چرا باید موتور در مجاورت مسجد پارک شود؟ یا چرا باید برخی از مناطق این محله به انبار زباله تبدیل شود؟ اصالت آنجا را رفتار و برخورد شهروندان رقم می‌زند.

این منطقه تبدیل شده است به جایی خالی از ارائه محصولات فرهنگی و آکنده از آشفتگی مغازه‌های تریکو و پارچه‌فروشی! حضور فروشنده‌ها و اهالی غیربومی آن نیز تصویر جذابی به مسافران نمی‌دهد. گردشگری دارای تسلسل است و اگر امروز «ونیز» به مقصد جذاب گردشگری تبدیل شده صرفاً به دلیل یک‌بار مسافرت گردشگران به آن نیست؛ بلکه این مسئله حاصل سفر چندین و چندباره گردشگران به ونیز است.

وقتی سخن از کاربری‌های فرهنگی و جذاب می‌شود، ذهن بسیاری از افراد صرفاً به سمت‌وسوی ایجاد کاربری‌هایی همچون کافه‌رستوران تاریخی یا تبدیل خانه‌های تاریخی به چنین فضاهایی می‌شود. آیا برای جذب گردشگر صرف تعریف چنین کاربری‌هایی کافی است یا باید مدل‌های جدیدی ارائه شود؟

کافه و رستوران شرط لازم برای حضور گردشگر در بافت تاریخی هستند اما کافی نیستند. زمانی این بافت، سکونتگاه مردمانی بوده که به دلایل مختلف از آن کوچ کرده‌اند و امروزه تحت هیچ شرایطی حاضر به زندگی در آن نیستند و به آن باز نخواهند گشت؛ چرا که بافت برایشان از لحاظ اقتصادی مقرون‌به‌صرفه نیست و هزینه‌های بسیاری را ایجاد می‌کند و برای همین ترجیح می‌دهند در مناطقی زندگی کنند که دارای جذابیت‌های اقتصادی و اجتماعی باشد. پس انتظار ما دراین‌باره باید انتظاری منطقی باشد؛ اما باید توجه داشت که این خانه‌ها و بافتی که در آن قرار گرفته‌اند، قابلیت‌ تغییر کاربری و ایجاد جذابیت اقتصادی دارند و می‌توان آن‌ها را به فضاهای اقامتی تبدیل کرد که توان درآمدزایی دارند.

اما به‌هیچ‌وجه اعتقاد من این نیست که همه این بافت باید تبدیل به اقامتگاه یا سفره‌خانه و کافه شود؛ چراکه تبدیل شدن این بافت به فضایی اشباع‌شده می‌تواند آن را از رونق بیندازد. باید مقصد گردشگری را جذاب کرد؛ مثلاً ضمن ایجاد کافه و سفره‌خانه و اقامتگاه، مکان‌هایی نیز برای ارائه صنایع‌دستی و عرضه محصولات فرهنگی یا روایت تاریخ شفاهی یا تئاتر که یکی از خاستگاه‌های آن اتفاقاً اصفهان نیز بوده‌است، در نظر گرفته شود. درست است که توجه به نرم‌افزار مهم است، باید توجه داشت که اشباع نامیمون نیز نمی‌تواند این بافت را نجات دهد.

چطور می‌توان با حفظ هویت اما به‌صورت امروزی و بنا به نیازهای روز مردم، این بافت تاریخی را احیا کرد؛ به‌گونه‌ای که اقشار مختلف جامعه در آن تردد کنند؟

این مسئله ابعاد مختلفی دارد. باید ازلحاظ اقتصادی مردم را تشویق و ترغیب کرد؛ مثلاً درنظرگرفتن معافیت‌های مالیاتی و کمک‌های بلاعوض می‌تواند منجر به ترغیب سرمایه‌گذاری در بافت فرسوده شود. باید توجه داشت که نمی‌توان همچون 50 سال پیش در این بافت کار کرد بلکه داده‌ها باید به‌روز شوند. اصالت بناها را باید با فضای ناملموس قرین کرد تا فضای ملموس! همان‌طور که روح به انسان جان و معنا می‌دهد و انسان تهی از روح معنایی نیست، بافت تاریخی نیز بدون توجه به هویت و اصالت، مفهومی نخواهد‌داشت. اگر در این بافت‌ها تئاتر و موسیقی و… جریان یابند، شادی در آن هویدا خواهد شد و رونق می‌گیرد. در غیر این صورت، دچار چالش می‌شوند.

اصلاً به نظرتان این بافت حتی پس از احیا، این قابلیت را دارد تا میزبان تمامی اقشار جامعه شود و کارکردی همچون چهارباغ پیدا کند؟

کار سختی است اما قطعاً امکان‌پذیر است. میدان امام علی(ع) آیتم‌های قدرتمندی دارد که اگرچه از نظر اقتصادی و فرهنگی در سطحی پایین‌تر از میدان نقش‌جهان قرار دارند، اما می‌توانند در جذب گردشگر مؤثر باشند. به دلیل عدم برنامه‌ریزی دقیق و بلندمدت و بی‌توجهی به اقتصاد فرهنگی، این منطقه آرام‌آرام از نگاه مردم حذف شده‌است. وجود مسجد جامع در این منطقه می‌تواند بر جذب گردشگر بسیار مؤثر باشد؛ چرا که قطعاً این مسجد یکی از بی‌نظیرترین‌ و یونیک‌ترین ابنیه در سبک و سیاق معماری است و می‌تواند به برند بسیار خوبی تبدیل شود.

باید نقاط ضعف را شناسایی کنیم تا متوجه شویم که چرا این مکان را نتوانسته‌ایم به‌درستی به گردشگران معرفی کنیم. حتی در بازآفرینی میدان هم می‌توانستیم بهتر عمل کنیم. اکنون وقت اینکه به گذشته برگردیم نیست. حالا باید وضعیت موجود را ساماندهی کنیم تا بتوانیم رویکرد بهتری نسبت به این میدان به وجود‌آوریم. فرهنگ‌سازی با نگاهی آمیخته به تبلیغات و تعریف رویداد و رونق اقتصادی و ایجاد جذابیت‌های مختلف می‌تواند میدان را به مکانی برای حضور بیشتر گردشگران تبدیل کند.

با توجه به موضوعی که به آن اشاره کردید، آیا پس از بازآفرینی دیگر امکان تغییر یا حذف بعضی از المان‌ها یا بخش‌ها وجود ندارد؟

قطعاً امکان بازگشت وجود دارد؛ اما اول باید بافت پیرامونی اصلاح شود تا پس‌از آن بتوان بر روی خود میدان تمرکز کرد. در غیر این صورت از اقداماتمان نتیجه‌ای نخواهیم دید؛ همان‌طور که میدان عتیق پس از سال‌ها هنوز نتوانسته رؤیاهایی که درباره‌اش مطرح می‌شد، محقق کند و اجازه دهد تصمیم‌گیران به اهداف خود برسند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

یک × 2 =