به گزارش اصفهان زیبا؛ آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد حدود ۹۷درصد سقطهایی که در کشور اتفاق میافتد، غیرقانونی است و تنها ۳درصد آنها به دلایل پزشکی و بهصورت قانونی انجام میشود.
وزارت بهداشت آمار سقطجنین را سالیانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار مورد تخمین زده است که با یک حساب سرانگشتی این عدد معادل روزانه هزار مورد میشود؛ اما برخی کارشناسان این رقم را روزانه تا دوهزارو500 مورد نیز برآورد کردهاند.
همانطور که آمارها نشان میدهد، تلاش برای کاهش این حجم از سقط میتواند تأثیر بسزایی بر منحنیهای جمعیت و جلوگیری از پیری جمعیت داشته باشد. دلایل سقطجنین عمدتا اقتصادی و فرهنگی هستند.
بسیاری از افراد به دلیل مشکلات مالی، نگرانی از آینده و فشارهای اجتماعی تصمیم به سقط میگیرند؛ همچنین عواملی مانند سن بالا، فاصله کم بین فرزندان و مسائل و مشکلات همسران بر این تصمیمگیریها تأثیرگذارند.
دراینباره ریحانهسادات جزایری، ماما و فعال حوزه جمعیت، درباره عوامل سقطجنین و گرایش خانوادهها به انجام چنین کاری میگوید: «مسائل مختلفی در این امر مؤثر است. بهانه بیشتر خانوادهها مشکلات اقتصادی است؛ اما وقتی بیشتر بررسی میکنیم و وارد جزئیات گستردهای از زندگی افراد میشویم، معمولا با چالشهای فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی روبهرو میشویم. کمبود آگاهی و اطلاعات موردنیاز، ترسها و نگرانیهای اجتماعی، مشکلات زوجین و حتی مسائل اعتقادی ازجمله چالشهایی هستند که برخی خانوادهها در اولینمواجهه با بارداری سقط را برمیگزینند.»
قبحهای دردسرساز
این فعال جمعیت از تجربههای خودش در مواجهه با مادران و خانوادههای مختلفی میگوید که تصمیم به سقط داشتند. او از دلایل آنها برای اقدام به چنین عملی میگوید: «مثلا برخی زوجها بارداری و بچهدارشدن در دوران عقد را قبح میدانند که البته بیشتر به خاطر خانوادهها و فامیل است. معمولا چنین زوجهایی برای فرار از نکوهش خانوادهها یا حرفهای اقوام دور و نزدیک تصمیم به سقط میگیرند. در این زمینه قبح اجتماعی دیگری که فرزندآوری را دچار چالش کرده و خانوادهها به دنبال آن تصمیم به سقط میگیرند، نگاهها و نگرشهای غلط اجتماعی به داشتن فرزند سوم و بیشتر است. بهدنبال این نگرشهای اشتباه خانوادهها برای فرار از نگاههای سرزنشآمیز اطرافیان تصمیم میگیرند فرزندشان را از بین ببرند. نکته جالبی که بسیار شاهد بودهایم، این است که متأسفانه بسیاری از افراد هنوز نمیدانند سقطجنین تفاوتی با قتل نفس ندارد و کشتن فرزندی که در بطن مادر است، با قتل فرزندی که کنار آنها نفس میکشد و صحبت میکند، فرقی ندارد.»
جزایری سن مادر، اختلاف سنی فرزندان و رفاهطلبی را عمدهترین دلایل خانوادهها برای اقدام به سقط میداند و میگوید: «معمولا مادرانی که زیر 20 سال و بالای 40 سال سن دارند، نگران بارداریهای پرخطر هستند یا نگراناند که نتوانند مادر خوبی برای فرزندشان باشند. بعضی مادران به دلیل تفاوت سنی کم فرزندانشان ابراز نگرانی میکنند و میترسند که نتوانند آنگونه که باید نقش مادری را برای همه فرزندانشان ایفا کنند. در مواردی مادر شاغل یا در حال تحصیل است و فرزند را مانع ادامه تحصیل یا فعالیت اقتصادی خود میداند؛ همچنین رفاهطلبی و ناتوانی در فراهمکردن ملزومات زندگی در حد اعلا از دیگر موارد خانوادهها برای اقدام به سقطجنین است. ما در چنین مواردی اقدام به آگاهیبخشی و حمایتهای معنوی میکنیم. خانواده و مادر را با مشاوران خوب و متعهد مرتبط و سعی میکنیم همه نگرانیهایشان را درک کنیم و برای رفع این اضطرابها از هیچ تلاشی دریغ نمیکنیم. جالب است بدانید مواردی داشتیم که بررسیهای دقیق و صحبت مشاور نشان داده مادر از اعتمادبهنفس پایینی برخوردار بوده یا درگیر افسردگی بوده است. ضعف اعتمادبهنفس یا افسردگی مادر منجر شده او خودش را مادر توانمندی نداند و احساس ناتوانی در برابر نوزاد موجب تصمیم او برای سقط شده است.»
کوچولوهایی که برکت به خانه میآورند
او در ادامه موارد دیگری را بیان کرد که خانواده یا مادر را به فکر ازبینبردن فرزندشان میاندازد: «اعتیاد، طلاق، بیکاری پدر و ناسالمبودن روابط زوجین ازجمله این دلایل است.» در این شرایط مادر احساس امنیت و آرامش کافی برای حفظ فرزندش نمیکند و همین مسئله فکر سقطجنین را در سرش میپروراند. در برخورد با افرادی که چنین چالشهایی دارند، حمایت مادی و معنوی مانند ارجاع به مشاور، همدردی و همدلی، کمک به ترک اعتیاد، کمک به اشتغال پدر و مواردی ازایندست بهترین راهحل است.
بسیاری از خانوادههایی که با اینگونه چالشها درگیر هستند، با حمایتهای معنوی نهتنها از سقط انصراف دادهاند، بلکه مسئله اعتیاد، طلاق یا بیکاریشان نیز حل شده است و زندگی خوبی را به برکت آن نوزاد شروع کردهاند.
این فعال اجتماعی در ادامه از میزان تأثیر مستقیم مسائل اقتصادی میگوید: «در رابطه با فرزندپروری یا اقدام به سقط، مسائل مالی جزو عواملی است که اهمیت کمتری دارد؛ برای مثال، توجه کنید به میزان زادوولد اتباع غیرایرانی. این خانوادهها با وجود وضعیت مالی ضعیفتر، فرزندان بیشتری دارند. جالب است بدانید مناطق پایین شهر نسبت به مرفهان جامعه تمایل بیشتری برای فرزندآوری دارند. این مسئله نشان میدهد وضعیت اقتصادی تأثیر چندانی بر باروری یا اقدام به سقط ندارد؛ البته در مجموعه اگر با مواردی مواجه شویم که واقعا دچار مشکلات مالی باشند، درزمینه حمایت مالی کوتاهی نمیکنیم. حمایتهای ما تا جایی که منابعمان کفاف دهد، شامل بستههای معیشتی، کمکهزینههای درمانی، کمکهزینه خرید وسایل موردنیاز کودک و ملزومات گذران زندگی خانواده است.»
داوطلبان نجات زندگی
جزایری درباره مشارکت پزشکان و مشاوران داوطلب در این زمینه بیان میکند: «برای پیشبرد راحتتر مسائل مختلف به برخی تخصصها در این زمینه نیاز داشتیم؛ ازاینرو با پزشکان و مشاوران مختلف صحبت و رایزنی کردیم تا در ادامه راه ما را یاری کنند؛ به این صورت که بسیاری از این متخصصها با هزینه بسیار کمتری مراجعان مجموعه ما را پذیرش میکنند.»
او در رابطه با حمایتهای مادی و معنویشان میگوید: «همانطور که گفتم از زمانی که فرد متقاضی سقط را شناسایی میکنیم، حمایتهای ما شروع میشود. ارجاع به پزشک و مشاور، اطلاعرسانی و صحبت درباره عواقب سقط، حمایتهای مالی و همه تلاشهای ما به انصراف از سقط ختم نمیشود؛ یعنی اینگونه نیست که مادر و خانواده پس از انصراف از سقط رها شوند. سعی میکنیم تا دو سال پس از به دنیا آمدن نوزاد با مادر و خانواده همراه باشیم. ماهی یک بار با آنها تماس میگیریم و جویای احوال مادر، نوزاد و خانواده میشویم و اگر نیاز به حمایت بیشتری داشته باشند، در حد توانمان دریغ نمیکنیم. شایان ذکر است؛ ما یک گروه مردمی هستیم و منابع مالی ما از طریق خیرین و مردم تأمین میشود.»
این فعال حوزه جمعیت در رابطه با راهحلهای کاهش آمار سقط اظهار میکند: «اطلاعرسانی و آگاهیبخشی بهترین راهحل برای کاهش آمار اقدام به سقط است. کاری که من و دوستانم در مجموعه میکنیم، همین است؛ اما ظرفیت و منابع ما بسیار محدود است؛ بهطوریکه جامعه بسیار کوچکی را تحت پوشش قرار میدهیم؛ اما اگر همین فعالیتها در سطح وسیع انجام شود و حمایتهای دولت محدود به حمایت مالی، اعطای وام یا مسکن نباشد و از نظر معنوی حمایت کافی انجام شود، شاهد کاهش چشمگیر سقط خواهیم بود.
وقتی در روایت داریم نجات یک نفر مانند نجات یک نسل است، باید متوجه اهمیت این امر باشیم؛ همچنین کاهش سقط در مقیاس بزرگ میتواند تأثیر فوقالعادهای بر جلوگیری از روند پیری جمعیت داشته باشد.»