به گزارش اصفهان زیبا؛ نگوییم بیبرنامگی؛ بگوییم برنامهریزی دورهمی! دقیقا کاری که در پیشرفتهترین انجمنهای اولیا و مربیانِ ما انجام میشود، همین است. در بهترین حالت مدیر مدرسه در همان جلسه اول، هر یک از کارویژههای انجمن را به یکی از اعضا میسپرد و از او میخواهد که پس از بررسی دقیق، پیشنهاد سالانه خود را در جلسه دوم بیاورد.
کاش حداقل همین کار انجام شود؛البته نه در مهرماه، بلکه حداکثر در شهریور. برخی دیگر از مدارس اما مانند مجتمع آموزشی پیام غدیر تهران به تأسیس یک مرکز ویژه برای اولیا و مربیان اقدام کردهاند که در پایگاه مجازی آن، کتب و کلیپهای مفید را در دسترس میگذارند و تجربههای قابلاستفاده آنها را در قالب دو پروژه «معلمان خوشفکر» و «اولیای خوشفکر» جمعآوری میکنند و به اشتراک میگذارند.حالا میخواهیم خیال همه مدارس را راحت کنیم و برای سه کارویژه اول انجمن (طبق دستورالعمل وزارت آموزشوپرورش) که از همه نیز مهمتر است، برنامه ارائه کنیم. این کارویژهها عبارت است از همسویی و مشارکت خانه و مدرسه، جلسههای عمومی والدین و نشستهای دانشافزایی خانوادهها. برخی از کارگاهها و نشستهایی که این سه کارکرد را عملیاتی میکنند، واجب هستند و برخی دیگر مستحب؛ البته مستحب مؤکد.
واجبات
نشست ارائه نظام آموزشی مدرسه و نقش خانواده در آن
یک ابتکار جالب که در اصفهان دیدم، این بود که والدین دبستان میتوانستند ماهانه یک روز در روال عادی مدرسه حضور داشته باشند و در کلاس فرزند خود شرکت کنند. بههرحال هر مدرسه ویژگیهایی در نظام آموزشی خود دارد که والدین علاوه بر آشنایی با آن باید نقش خود را نیز ایفا کنند. چه خوب است که نشستهایی با حضور مشترک معلمان و والدینِ یک پایه برگزار شود.
آموزش روشهای پرورش فکر و مهارت و پیشگیری از اختلالهای یادگیری
مخاطب آموزشهای مدرسه، مغز و دست دانشآموز است؛ پس والدین نیز باید در همین مسیر با سازوکارهای پرورش فکر و مهارت فرزند خود آشنا شوند و از رویههایی که منجر به اختلال یادگیری میشود، پیشگیری کنند.
نشست ارائه نظام تربیتی مدرسه و نقش خانواده در آن
امور پرورشی و تربیتی مدرسه قرار است شاخصهایی را در دانشآموز ما تقویت کند. خانواده یکی از مهمترین نقشها را در این زمینه ایفا میکند؛ پس باید هم با نقش خود و هم با کلیت این نظام و اهداف آن از دید مدرسه آشنا شود. طبیعتا بخشی از این موضوعها باید پیش از ثبتنام در اختیار اولیا قرار گیرد.
اصول تعامل با کودک و نوجوان
فرزند را خدا به والدین داده است؛ اما معلوم نیست اصول تعامل با او را یاد گرفته باشند. واقعیت آن است که عملکرد عادی دانشآموز در روزهایی که شب گذشتهاش تعامل بدی از والدینِ خود دیده، به هم میریزد. حالا فرض کنید مدرسه نیز قرار است فشار درسی بر او وارد کند. این وسط چیزی از کودک و نوجوان ما باقی میماند؟ خوب است یک ابتکار ویژه از مجتمع پیام غدیر تهران را مطرح کنیم که مرکزی را با عنوان «مدرسه عالی تربیتی مادران» تأسیس کرده و از والدین فعال دعوت میکند در کارگاهها و دورههای همخوانی کتب شرکت کنند.
مستحبات
مبانی فکری
یک ابتکار جالب که با آن آشنا شدم، همخوانی تفسیر یکجلدی استاد بهرامپور از قرآن کریم است که طی سه سال انجام شده و مباحثه پیرامون آن نیز در بخشی از جلسههای ماهانه والدین صورت میگیرد. اصلاح مبانی فکری هم به همراستایی والدین با مدرسه میانجامد و هم آنها را در گفتوگو با فرزندشان توانمند میکند. بنا به علاقه والدین در سایر مدارس نیز میتوان نشستهای فکری را به سایر کتب معرفتی (مانند کتب شهید مطهری یا مجموعه بینهایت) اختصاص داد.
بهبود روابط زناشویی
اصولا مشاور مدرسه در مشکلات روابط زوجین ورود نمیکند؛ اما میتواند شرط بهبود وضعیت فرزندشان را مراجعه خودشان به کلینیک قرار دهد. فراتر از این در برخی مدارس، کارگاههایی با حضور روانشناسان خبره در روابط زناشویی برای والدین برگزار میشود؛ چون علاوه بر مبانی فکری، رفتار والدین با یکدیگر تأثیر بسزایی بر رشد سالمِ کودک و نوجوان دارد؛ از همین رو مدارس سعی میکنند به والدین متذکر شوند کمک مدرسه در این زمینه، راهنمایی آنها به کلینیکها و برگزاری نشستهایی در مدرسه با حضور روانشناس یک اقدام مفید و اثربخش هم برای خانه و هم برای مدرسه است.
احکام کودکان و نوجوانان
تصور کنید وقتی فرزندتان 20ساله شد، تصادفا بفهمید هنوز برخی از احکام اولیه را نمیداند! اکثر والدین تصور میکنند مدرسه مسئولیت دارد احکام موردنیاز کودک و نوجوان را به او بیاموزد؛ بهویژه اگر مدرسه از یک روحانی برای نمازهای ظهر بهرهمند باشد؛ درصورتیکه مدرسه فقط سهم خود را ایفا میکند و بسیاری از این احکام، بهویژه در دوره بلوغ باید توسط والدِ همجنس به دانشآموز آموزش داده شود و حتی در رعایت آن احکام نیز، همراهیاش کنند.
سواد رسانهای
سه دهه پیش تلویزیون بلای جان دانشآموز بود. تلویزیون یکطرفه بود و برنامههایش را سر موقع قطع میکرد؛ اما به سالهای میانی تحصیل که رسیدیم، بازیهای کامپیوتری که با پیسیهای شخصی انجام میشد، وقت خیلی از همکلاسیها را میگرفت (میگویم «کامپیوتر» چون آن زمان «رایانه» متولد نشده بود). یادم هست پدرم اول مهر پارچهای روی کامپیوتر میکشید که ما هم به احترام ایشان تا آخر خرداد به آن دست نمیزدیم. وقتی از تحصیل فارغ شدیم، شنیدیم که مدارس با ارائه تکالیف در قالب یک لوح فشرده توانستهاند کامپیوترهای شخصی را در امر آموزش به بازی بگیرند. یا للعجب! الان البته نحوه استفاده مفید از گوشی و فضای مجازی مهمترین و مؤثرترین موضوعی است که باید در زمینه سواد رسانهای به والدین و فرزندانشان آموزش داده شود.
آسیبهای اجتماعی
تعجب نکنید اگر میگویم آشنایی دقیق و نزدیک با برخی از بازیهای برخطِ رایج و شبکههای اجتماعی مختلف باید بخشی از نشست والدین را به خود اختصاص دهد. اگر پیشتر نیاز بود پدر و مادر بر روابط ما در کوچه و خیابان نظارت کنند تا چیزی از کسی دریافت نکنیم، الان اعتیادهای جدید، یعنی همین بازیهای برخط و شبکههایی که چندین ساعت در آن میتابید و دستآخر هم دست خالی برمیگردید، به آن اضافه شده است.
مسیرهای شغلی
آخرین موضوعی که حتی از دوره دبستان خوب است در دستورکار نشستها قرار گیرد، آشنایی با مسیرهای شغلی است. یک ابتکار جالب این است: والدین هر یک در حوزه خاصی اشتغال دارند؛ پس در یک نشست، یکبهیک برای سایر والدین توضیح میدهند که فرزندشان با داشتن چه ویژگیهایی و از چه مسیری در آن شغل موفق میشود؛سپس برگههایی بین والدین توزیع میشود تا با توجه به انتخابشان تقسیم شوند و در همان یکیدو هفته، گروهگروه به همراه فرزندانشان مهمان فضاهای شغلی منتخب خود در محل کار سایر والدین باشند. ببینید چه کارهایی از انجمن برمیآید و ما دست روی دست میگذاریم!