به گزارش اصفهان زیبا؛ در نخستین ساعات بامداد شنبه گذشته، رژیم اسرائیل حملههایی را علیه برخی سایتهای نظامی ایران انجام داد؛ رویدادی که در نوع خود با بازتابهای بینالمللی فراوانی روبهرو شد و بسیاری از صاحبنظران سعی در واکاوی ابعاد مختلف آن دارند. با این همه، اینطور به نظر میرسد که حمله اخیر اسرائیل به ایران، بیش از آنکه برای این رژیم ایجاد اعتبار کند، حامل خسارتهایی برای آن بوده است.
در این رابطه، توجه به سه نکته مهم است: اول اینکه، این حمله نشان داد که تا چه اندازه «دکترین آیزنکوت» در راهبردهای کلان نظامی و امنیتی رژیم اسرائیل بیارزش و بیاعتبار شده است. ژنرال اسرائیلی گادی آیزنکوت که تا همین چند وقت قبل عضو کابینه امنیتی اسرائیل بود و در اعتراض به نتانیاهو از آن خارج شد، زمانی در موضعگیری تأکید کرد که کوچکترین اقدام علیه اسرائیل از سوی غزه و لبنان باید با پاسخی ویرانگر و چند ده برابری روبهرو شود.
به بیان سادهتر، اسرائیل باید با ایجاد یک جو وحشت و انتقال این پیام به بازیگران مختلف بینالمللی مبنی بر اینکه هر حرکت آنها علیه اسرائیل با واکنشی سهمگین روبهرو خواهد شد، برای خود امنیت بخرد؛ با این حال، جهان شاهد بود که ایران در بحبوحه اجرای عملیاتهای وعده صادق 1 و 2، سیلی از موشکهای نقطهزن و فراصوت را به سمت اراضی اشغالی شلیک کرد و این موشکها به اهداف خود اصابت کردند؛ اما اسرائیل در واکنش به این حرکت ایران، یک اقدام محدود و بسیار ضعیفتر را انجام داد. گویی مقامهای ارشد سیاسی و نظامی اسرائیلی و تئوریسینهای این رژیم صرفا سعی داشتهاند خود را از زیر بار فشار فراوانی که عملیات موشکی وعده صادق2 برای آنها ایجاد کرده بود، برهانند.
درست در همین نقطه است که دکترین آیزنکوت فرومیپاشد و این نکته آشکار میشود که قدرت موشکی و پهپادی و نیروی هوایی اسرائیل صرفا برای مردم غزه و لبنان و حمله به بیمارستانها و خانههای مردم و دیگر اهداف غیرنظامی کاربرد دارد. این مسئله از حیث وزنکشی منطقهای ایران و رژیم اسرائیل از اهمیت زیادی برخوردار است. نکته دوم اینکه، باید از خود بپرسیم که چرا اسرائیل دست به یک اقدام بزرگ علیه ایران نزد؟ یعنی مثلا چرا این رژیم اقدام به هدف قرار دادن تأسیسات اتمی یا تأسیسات گازی و نفتی ایران نکرد؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش را باید در توان بازدارندگی ایران جست.
اسرائیل بهخوبی به این مسئله آگاهی دارد که هرگونه اقدام علیه ایران میتواند پیامدهای وحشتناکی را برای این رژیم به دنبال داشته باشد. ایران زرادخانهای غنی از انواع موشکها در اختیار دارد، موشکهایی که میتوانند اسرائیل را با ابربحران هایی جدی روبهرو کنند. درعینحال، ایران از عمق راهبردی چشمگیری نیز برخوردار است؛ همان چیزی که اسرائیل از آن بیبهره است. حال از منظر راهبردی اینکه اسرائیل بخواهد با چنین کنشگری وارد نبرد و درگیری گسترده شود، بیش از همه غیرواقعبینانه است؛ بااینحال، صهیونیستها همواره سعی داشتهاند تا در میدان تبلیغات و کارهای رسانهای یک تصویر برجسته و قدرتمند از خود نشان دهند؛ موضوعی که آنهم در قالب حمله اخیر اسرائیل علیه ایران تضعیف شد. کار بهجایی رسیده که آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه سابق اسرائیل میگوید: «حمله اسرائیل علیه ایران نمایشی بود و باید آن را مایه آبروریزی تلقی کرد!»
یائیر لاپید، نخستوزیر سابق اسرائیل هم اقدام تلآویو علیه ایران را بسیار ضعیف توصیف میکند و آن را مایه ضعف بازدارندگی اسرائیل در برابر تهران میداند. قابلتأمل اینکه، ژنرال مکنزی، فرمانده سابق سنتکام، بهصراحت میگوید: «حمله اسرائیل به ایران شرمآور بود.» او تأکید میکند که ایران ازنظر پدافندی بسیار قدرتمند است و اینکه حمله اخیر اسرائیل علیه ایران ناکام مانده، بههیچوجه او را شوکه نکرده است. البته که شمار فراوانی از چهرههای سیاسی و رسانهای غربی نیز بهجای ستایش از حمله اسرائیل علیه ایران، آن را مایه تحقیر خودِ این رژیم توصیف کردهاند؛ ازاینرو، کلیت معادله حمله صهیونیستها به نحوی نبوده که آنها بتوانند از آن بهرهبرداری تبلیغاتی کنند.
نکته سوم اینکه، اسرائیل با اقدام اخیر خود علیه ایران، اگرچه نتوانست به این کشور آسیب جدی وارد کند، بااینحال، مناطقی را در خاک ایران ازجمله در پایتخت این کشور هدف قرار داد. این مسئلهای نیست که ایران در خصوص آن بیتفاوتی پیشه کند. درست به همین دلیل است که میبینیم ایران تأکید کرده پاسخ به این حرکت را حق خود میداند. درواقع، عملکرد ایران در دفع حمله صهیونیستها علیه منافع خود چشمگیر بود؛ بااینحال، اسرائیل درکلیت این حمله یک خط قرمز بزرگ را نقض کرده است که این مسئله از سوی تهران بیپاسخ نخواهد ماند؛ ازاینرو، تهران نگاهی واقعبینانه به معادله مذکور دارد و به نظر میرسد اقدامات لازم را در برخورد با صهیونیستها انجام خواهد داد؛بااینهمه نکته مهم این است که اسرائیل پس از اقدام علیه ایران نهتنها اعتباری کسب نکرده، بلکه با انتقادهای جدی نیز از سوی دوستان و متحدان خودش هم روبهرو شده است. این موضوع به عینه توضیح میدهد که چرا نباید عملکرد اسرائیل را در جایگاه یک اقدام موفقیتآمیز علیه ایران ارزیابی کرد و دید.