زنگ هشدارهای دروغین!

زنگ‌ها پی‌درپی و پشت‌سرهم به صدا درمی‌آیند، زنگ‌هایی که هرکدام خبر از یک حادثه ناگوار و اورژانسی می‌دهند.

زنگ هشدارهای دروغین! - اصفهان زیبا

به گزارش اصفهان زیبا؛ زنگ‌ها پی‌درپی و پشت‌سرهم به صدا درمی‌آیند، زنگ‌هایی که هرکدام خبر از یک حادثه ناگوار و اورژانسی می‌دهند. اپراتورها همیشه گوشی به دست هستند و با شنیدن صدای هر زنگ، آماده اعزام می‌شوند؛ غافل از اینکه خیلی از زنگ‌هایی که در اورژانس به صدا درمی‌آید، بیهوده و از روی مزاحمت است.

مزاحم‌های تلفنی دست از سر اورژانس هم برنمی‌دارند؛ حتی اگر به قیمت جان دیگران تمام و مزاحمتشان مانع از امدادرسانی به‌موقع به بیماران دیگر شود که چشم‌انتظار هستند. آمار مزاحمان تلفنی اورژانس در اصفهان بالاست. سه سال پیش بود که فرهاد حیدری، رئیس سابق اورژانس اصفهان، در گفت‌وگو با رسانه‌ها اصفهان را جزو سومین استان‌هایی دانست که در آن‌ها آمار مزاحمت تلفنی بالاست؛ به‌طوری‌که در سال 1400، ۶۶۱ هزار و ۱۹۱ تماس با اورژانس اصفهان گرفته شده است که از این تعداد ۲۴هزار و ۵۷۵ تماس مزاحم تلفنی‌ها بوده‌اند.

ثانیه‌های طلایی اورژانس

هر ثانیه برای امدادرسان‌ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و هرکدام از این مزاحمت‌ها می‌تواند جان فرد یا افرادی را به خطر بیندازد و آن‌ها را راهی دیار باقی کند. گوش مزاحمان اما به این مسئله بدهکار نیست و برخی‌هایشان هم پای ثابت تلفن و ایجاد مزاحمت برای اورژانس هستند. به گزارش «عصر ایران»، آمارها نشان می‌دهد سالانه ۱۰درصد تماس‌ها با اورژانس به قصد مزاحمت است؛ البته این عدد در تهران ۸درصد و در دزفول به ۱۷درصد رسیده است. برخی از این مزاحمان فقط خطوط تلفن را اشغال می‌کنند و برخی دیگر هم آدرس و اطلاعات دروغ می‌دهند و نیرو‌های امدادی را به محل حادثه می‌کشند. این مزاحمت‌ها در شرایطی رخ می‌دهد که می‌تواند به قیمت جان یک بیمار تمام شود.

همین چند وقت پیش بود که رئیس مرکز اورژانس استان تهران نیز از آمار عجیبی سخن گفت: «از تعداد ۶۲هزار و ۸۸۴ تماسی که طی این مدت با مرکز دیسپچ اورژانس تهران برقرار شد، متأسفانه سه‌هزار و ۲۴۹ تماس مزاحم با این مرکز گرفته شد.» او همچنین گفته بود که یک نفر فقط در شش ماه ۴۱هزار بار تماس تلفنی مزاحم با اورژانس داشته است. اما بابک یکتاپرست، معاون روابط‌عمومی سازمان اورژانس کشور می‌گوید که «اجازه نداریم تلفن مزاحمان را مسدود کنیم؛ چراکه شاید روزی نیازمند کمک باشند.»

دردسرهای تلفنی!

مزاحمت‌های تلفنی دردسرهای زیادی را برای مأموران اورژانس ایجاد می‌کنند. یکی از امدادگران به «اصفهان‌زیبا» می‌گوید که بارها گزارش‌هایی به مرکز فوریت‌ها ارائه شده است که دروغین بوده و مأموران با مراجعه به اورژانس متوجه این موضوع شده‌اند: «مأموریت‌های متعددی رفته‌ایم و بعد متوجه شده‌ایم که تلفن‌ها سرکاری بوده‌اند؛ برای مثال، چند وقت پیش فردی با اورژانس تماس گرفت و گزارش یک تصادف را داد و حتی شرح‌حالی از دو بیمار بدحال را بیان کرد.

مأمورها به محل اعزام و متوجه شدند که اصلا چنین اتفاقی رخ نداده و تلفن فرد تماس‌گیرنده هم بعد از آن خاموش شده است.» او می‌گوید برخی از مزاحمت‌ها هم از روی ناآگاهی رخ می‌دهد؛ مثلا اینکه «ساعت سه نیمه‌شب با اورژانس تماس گرفته شد. به محل اعزام شدیم. وقتی به محل اعلام‌شده رسیدیم، دیدیم پیرزنی دم در ایستاده است. به داخل رفتیم. از او پرسیدیم که چه اتفاقی افتاده است؟ او گفت: همسرم در اتاق است و شما بروید ببینید که چه مشکلی دارد و خودش هم خوابید! از پیرمرد پرسیدیم که چه اتفاقی برایش افتاده است و او گفت: از سرشب تا به الان، دندان‌هایم را گم کرده‌ام و هرچه به همسرم می‌گویم، به من توجهی نمی‌کند!

خلاصه اینکه همسر پیرمرد که از دستش عصبانی شده بود، با اورژانس تماس گرفته و شرح‌حال دروغ داده بود.» مزاحمت‌های افراد با اورژانس اما پیامدهای بسیاری دارد. این امدادگر می‌گوید: «زمانی که افرادی با اورژانس تماس می‌گیرند و گزارش دروغ می‌دهند، ممکن است کسانی به کمک فوری امدادگران نیاز داشته باشند؛ مثلا شاید کسی دچار ایست قلبی شده باشد؛ بنابراین در اورژانس حتی ثانیه‌ها هم مهم است و می‌تواند به قیمت جان‌هایی تمام شود!» مزاحمت‌های بسیار با اورژانس باعث شده است مجازات‌هایی برای مزاحمان در نظر گرفته شود. به گفته سخن‌گوی مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی اصفهان، فردی که برای اورژانس ۱۱۵ اصفهان مزاحمت ایجاد می‌کرد، به ارائه خدمت در زندان محکوم شد. آن‌طور که عباس عابدی می‌گوید، در پی شکایت اورژانس از فردی که در مدت یک ماه بیش از ۲۱۰ مزاحمت تلفنی برای مرکز فوریت‌های پزشکی اصفهان ایجاد و روند امدادرسانی در آن را دچار اختلال کرده بود، موضوع در دستور کار دستگاه انتظامی و قضایی استان قرار گرفت. پس از طرح شکایت در دادگاه و پیگیری واحد امور حقوقی اورژانس پیش‌بیمارستانی استان، او به اتهام مزاحمت تلفنی به ۱۲۰ ساعت ارائه خدمات عمومی در قسمت امور بهداشتی زندان‌های اصفهان محکوم شد.

جرم مزاحمت!

براساس قانون، مزاحمت تلفنی جرم به‌شمار می‌آید. مطابق ماده 641 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده) هرگاه کسی به‌وسیله تلفن یا دستگاه‌های مخابراتی دیگر برای اشخاص ایجاد مزاحمت کند، علاوه بر اجرای مقررات خاص شرکت مخابرات، مرتکب به حبس از پانزده روز تا سه ماه محکوم خواهد شد؛ بااین‌حال، این قانون نتوانسته است از مزاحمت‌های تلفنی ممانعت کند. نجمه باقری، حقوق‌دان نیز در گفت‌وگو با «اصفهان‌زیبا» به این ماده قانونی اشاره می‌کند و می‌گوید: «در رابطه با مزاحمت تلفنی در قانون جرم‌انگاری شده است؛ اما درعین‌حال، ایراد قانونی وجود دارد که تفاوتی بین مزاحمت تلفنی بین افراد با نهادهای حساس مثل اورژانس، آتش‌نشانی و… قائل نشده است.

جایی این موضوع بغرنج‌تر می‌شود که دستگاه‌هایی که وظیفه نجات جان انسان‌ها را به عهده دارند، با مصالح عامه درگیر هستند؛ بنابراین این جرم‌انگاری سبک است و نباید با سایر مزاحمت‌های تلفنی، مجازات یکسانی داشته باشد.» به گفته این حقوق‌دان، قانون تأسیسات مخابرات نیز به این شرکت اجازه می‌دهد برای بار اول یک هفته و مراتب بعدی شش ماه تلفن مزاحم را قطع یا به‌طورکلی ضبط کند؛ با این حال، با توجه به پیامدهایی که مزاحمت‌های تلفنی می‌تواند ایجاد کند، این مجازات کافی نیست.» او معتقد است: «از سوی دیگر، جرم انگاری در رابطه با تماس‌هایی که منجر به مرگ فرد دیگری می‌شود، نشده است؛ اما شاید با دشواری از طریق ایجاد خسارت (البته اثبات آن نیز سخت است) بتوان طرح دعوی کرد؛ ولی بسیار پیچیده و نادر است.»

محمدعلی الستی، جامعه‌شناس ارتباطات هم در این رابطه به میزان می‌گوید: «صحبت در خصوص بیماری‌های روانی به روان‌پزشکان، روان‌شناسان و مشاوران مربوط می‌شود؛ اما ممکن است در شرایطی عارضه‌ای در جامعه ایجاد شود که بی‌توجهی به آن بتواند آسیبی را ایجاد کند. ممکن است برخی از آزاردادن خود لذت ببرند که به آن مازوخیسم می‌گویند یا از آزاررساندن به دیگران لذت ببرند که معروف به سادیسم است و در خصوص این بیماری‌ها باید روان‌پزشکان و روان‌شناسان اظهارنظر کنند؛ اما در افراد سالم گرایش اندکی از این موارد وجود دارد و برای مثال، افراد با هزینه خودشان فیلم ترسناک می‌بینند یا سوار وسایل دلهره‌آور شهربازی می‌شوند و فریاد می‌زنند که تا حدی با لذت‌بردن از خودآزاری همراه است و چنانچه این شرایط به‌گونه‌ای باشد که برای مثال فرد از کتک‌خوردن لذت ببرد، بیماری است؛برای مثال، همه ما با دیدن کودکی بامزه دوست داریم لپش را بکشیم و ممکن است او گریه کند که این اقدام طبیعی است؛ اما اگر میل به شکنجه و آزار دیگران داشته باشیم، عارضه روانی است. در فرهنگ ما سربه‌سر دیگری گذاشتن به شوخی و سرگرمی تبدیل شده است و عده‌ای عادت دارند با این کار تفریح کنند و اگر این کار به عادت تبدیل شود، موجب می‌شود افراد به این شوخی خطرناک روی آورند و با مراکز امدادی هم شوخی کنند؛ ازاین‌رو باید در حوزه روابط اجتماعی دیگران را از انجام کارهایی که موجب آزار سایر افراد می‌شود، نهی کنیم.»

این جامعه‌شناس ارتباطات ضمن اشاره به اینکه این امر بسیار مهم است که ما از آزاردیدن کسی لذت نبریم و نگذاریم فرزندانمان از آزاردادن دیگران لذت بردن را یاد بگیرند، ادامه می‌دهد: «کودکان و نوجوانان آینه اعمال بزرگ‌ترها هستند و هنگامی‌که بزرگ‌ترها با یکدیگر شوخی می‌کنند، کودکان متوجه نمی‌شوند که این شوخی ممکن است چه خطرهایی را به‌همراه داشته باشد و برای مثال، ممکن است بزرگ‌ترها با دوستان خود تماس بگیرند و با آن‌ها شوخی کنند؛ اما کودک تصور کند که می‌توان این اقدام را با تلفن یک مرکز امدادی هم انجام داد و متصور شوند که اگر آمبولانس یا ماشین آتش‌نشانی به مکانی بروند که در آنجا اتفاقی رخ نداده، بسیار بامزه است.» او می‌افزاید: «این نوع تفریح‌ها از جایی شروع می‌شود که تفریح‌های بی‌مزه و خطرناک را انجام می‌دهیم و متوجه نیستیم که ممکن است چه تأثیراتی بر سایر افراد داشته باشد؛ ازاین‌رو مانع این‌گونه تربیت‌شدن و عادت‌کردن افراد سالم به این رفتارها شویم.»