خانه سپرو، حلقه اتصالی میان معماری و جامعه!

نجات پنجره‌ها با دست‌ها

حتی عکسش هم حس خوبی منتقل می‌کرد. خانه‌ای کاه‌گلی با پنجره‌های قدی که با ترکه‌های ارغوان پوشیده شده بود؛ خانه‌ای که نامش بود «سپرو». خانه سپرو، تقدیر ویژه هیئت‌داوران در جایزه ملی خانه را گرفت …

تاریخ انتشار: 08:44 - پنجشنبه 1403/08/17
مدت زمان مطالعه: 8 دقیقه
نجات پنجره‌ها با دست‌ها

به گزارش اصفهان زیبا؛ حتی عکسش هم حس خوبی منتقل می‌کرد. خانه‌ای کاه‌گلی با پنجره‌های قدی که با ترکه‌های ارغوان پوشیده شده بود؛ خانه‌ای که نامش بود «سپرو». خانه سپرو، تقدیر ویژه هیئت‌داوران در جایزه ملی خانه را گرفت؛ همچنین فینالیست هفتمین دوره جایزه معماری و مردم هم شد. آخرین پلاک روستاست در جوار کوه‌های روستای سپرو، نزدیک نائین. سپرو، سرزمینی است گرم و خشک.

در معماری خانه‌ها و حمام‌های قدیمی، سقف‌های منحنی دیده می‌شود و دیوارهای کاه‌گلی. سقف‌هایی که به خاطر سایه‌اندازی مناسب بر سطوح خارجی و دوپوسته‌بودن، از هرم آفتاب می‌کاهند. خانه سپرو هم با الهام از بوم روستا، طاق‌های منحنی دارد. ترکه‌های ارغوان با دستان هنرمندان صنایع‌دستی درهم‌تنیده و پوششی شده برای پنجره‌ها تا جلوی آفتاب گرم روستا را بگیرد و دل هنرمندان حصیربافی را گرم کند تا حلقه اتصالی شود میان معماری و اجتماع.

بر اساس مقالات، مفهوم پایداری در دهه 1970 میلادی، نتیجه آگاهی بشر نسبت به مسائل محیط‌زیست و مشکلات فرهنگی‌اجتماعی و اقتصادی است. یکی از مهم‌ترین اهداف توسعه پایدار، حفظ طبیعت و اصلاح نگاه به آن و همچنین اهمیت نقش اقلیم در معماری است. اگر صنایع‌دستی نیز با این معماری ترکیب شود، نقش بنیادینی در زیبایی و طراحی معماری اسلامی فراهم می‌کند.

در مقاله «نقش بنیادین صنایع‌دستی در زیبایی و طراحی معماری اسلامی ایران با عنوان رمزهای زیبایی: اثرات انگشت چاپ کاشی‌کاری بر معماری اسلامی ایران» از قاصدک‌ برداری، عنوان شده است که معماری اسلامی ایران نمایانگر تلاش برای ادغام فرهنگ‌ها و هنرهای پیش از اسلام ایران با اصول و مبانی اسلامی است و هنر صنایع دستی، به‌ویژه کاشی‌کاری و ادغام آن با معماری سبب به‌وجودآمدن تنوع و طرح‌های هنری، تنوع بصری و زیبایی و کاربرد آن، هم در داخل فضا و هم در بیرون فضای معماری شده تا بیان کند صنایع‌دستی بدون قرارگرفتن در فضای واقعی و کادر و معماری صرفا به‌عنوان یک فضای خالی در داخل و بیرون و بدون عنصر، معنا و مفهومی نخواهند داشت. تلاش‌های هنرمندان و معماران برای ایجاد روش‌ها و تکنیک‌های جدید در کاشی‌کاری و استفاده از آن‌ها در معماری اسلامی ایران، انعکاسی از پویایی بسیار این هنر است.

با الهام از این مقاله می‌توان گفت، تلاشی که در خانه سپرو برای به‌کارگیری هنر فراموش‌شده حصیربافی شده، توانسته معنای بیشتری به معماری بنا بیفزاید؛ چراکه معماری سنتی ایران تجلی نمادین جهانی ابدی و ازلی است که این جهان را محلی گذرا و واسطه‌ای برای رسیدن به مرتبه‌ای والاتر برای آرامش درونی می‌داند. معماری ایران که به صورت‌های گوناگون در بناهای مختلف متجلی شده، جایگاه خاصی دارد که در آن عقاید، رسوم و آیین‌ها در شرایط جغرافیایی و اقلیمی نمود بارزی دارد و حاصل دسترنج هنرمندانی است که همراه با اساتید معماری، استادان صنایع‌دستی نیز با همان تفکر فوق، اما تجلی‌یافته، در هنرِ خاص خویش، تکامل‌بخش و اثرگذار بر معماری سنتی ایرانی بوده‌اند. تزیین و آرایش ساختمان که جزء لاینفک معماری محسوب می‌شود در آجرکاری، کاشی‌کاری، گچ‌بری و سایر هنرها و صنایع‌دستی نمود یافته است. معماری با سایر هنرهای ایرانی، تارهای به‌هم‌تنیده یکپارچه‌ای است که از یکدیگر تأثیر پذیرفته‌اند؛ به‌ویژه صنایع‌دستی که علاوه بر تزیینی‌بودن و جنبه‌های زیبایی‌شناسانه، نقش کاربردی در زندگی روزمره افراد جامعه دارد.

صنایع‌دستی و معماری همواره مکمل یکدیگر بوده‌اند و دارای ویژگی‌های مشترک‌اند. تنوع اقلیم آب و هوایی در ایران موجب گوناگونی بسیار در معماری و تزیین آن شده و درنتیجه انواع و اقسام صنایع‌دستی در تزیین معماری، نقشِ عمده‌ای دارند؛ برای مثال، پنجره که نور و روشنایی را به فضای داخلی وارد می‌کند با چوب، گره‌چینی می‌شود و گاه با شیشه‌های رنگی، رنگین‌کمانی از نور را در فضای داخل ایجاد می‌کنند؛ مثل خانه سپرو که با صنایع‌دستی حصیربافی، معماری آن را تکمیل کرده است؛ خانه‌ای که حسن اسناوندی و نسترن نصیری، معمارانش هستند.

نشانه‌های کهن‌الگویی در معماری

حسن اسناوندی، معمار، در خصوص این خانه به «اصفهان زیبا» می‌گوید: «طراحی پروژه خانه سپرو سال 1401 آغاز شد. کارفرما اصالتا اهل روستای سپرو بود و دوست داشت خانه‌ای در روستای آبا و اجدادی‌اش داشته باشد. درواقع دهیاری روستا بر اساس طرح توسعه، زمین‌هایی را به ساکنان وام داده بود تا بسازند. سپرو روستایی است در ۳۰ کیلومتری نائین. برای تأمین آب آشامیدنی درگیر مسائل جدی هستند؛ حتی الان در همه خانه‌ها آب‌انبار وجود دارد و تانکرهایی آب را تخلیه می‌کنند و مردم آب را می‌خرند. روستای سپرو مقداری از معماری شهرنشینی فاصله گرفته و معماری بومی خود را در بخش‌های قدیمی حفظ کرده؛ ولی با بخش‌های جدید در طرح توسعه دهیاری روستا، فضای بافت روستایی در حال ازبین‌رفتن است.»

او درخصوص مشاهدات میدانی قبل از شروع کار، بیان می‌کند: «مطالعه میدانی انجام شد؛ مطالعاتی که به جنبه‌های فرمی، متریالی و مشخصه‌های آرکی‌تایپی (کهن‌الگویی) توجه داشت. در این مطالعات به نشانه‌هایی از معماری برخوردیم که الهام‌بخش ما در طراحی خانه سپرو بود. بافت قدیمی روستا شامل خانه‌های کاه‌گلی یک‌طبقه با سقف‌های گنبدی بود. بیشترین چیزی که توجه ما را در مطالعات میدانی جلب کرد، سقف‌های ناصاف یا گنبدی بود. با الهام از این سقف‌ها، در خانه سپرو سقف‌های طاقی طراحی شد. در رنگ هم از کاه‌گل استفاده شد که هم‌رنگ و هم‌فرم روستا باشد و در بافت روستا گم شود تا ساختمان جدید در این بافت، جلب‌توجه نکند و معماری ارتباط نزدیک‌تری با روستا برقرار کند. یکی از چالش‌های پروژه این بود که کارفرما می‌خواست از منظر طبیعی بهره ببرد؛ برای همین از پنجره‌های بزرگ که دید مناسبی داشت، استفاده کردیم؛ اما باعث می‌شد آفتاب شدید دمای داخلی ساختمان را بالا ببرد.»

دست به دامان ارغوان

اسناوندی و تیم همکارش برای حل این مشکل بعد از مطالعات، به این نتیجه رسیدند که از صنایع‌دستی محدوده استان اصفهان و فلات مرکزی استفاده کنند و به حصیربافی با ترکه‌های ارغوان پناه ببرند. ارغوان درخت خودرویی است که در دامنه کوه‌ها رشد می‌کند. این تیم معمار از این چوب‌ها به‌عنوان پنل‌هایی که روی پنجره نصب می‌شود و می‌تواند دمای داخل را کنترل کند و باعث سایه‌اندازی مناسبی در تابستان شود، استفاده کردند.

این معمار درخصوص پنجره‌ها و نحوه رسیدن به این ایده این‌گونه توضیح می‌دهد: «پنجره‌ها را متحرک درنظر گرفتیم که امکان دید و کنترل نور را هم‌زمان با هم داشته باشند. جایی که معماری می‌تواند با اجتماع و مردم ارتباط برقرار کند، جایی است که صنایع‌دستی وارد می‌شود و آدم‌ها و مردم با صنایع‌دستی ارتباط برقرار می‌کنند و گاهی منبع درآمدشان است. ما از این امکان صنایع‌دستی در معماری خانه سپرو استفاده کردیم. به این نتیجه رسیدیم که به دلیل تابش شدید آفتاب باید پوسته‌ای روی پنجره‌ها بگذاریم و بعد از جست‌وجو و مطالعه به این نتیجه رسیدیم متریالی سازگار با محیط، می‌تواند در خود منطقه قابلیت زیست داشته باشد. چوب ارغوان در تابش شدید آفتاب بیرون، خراب نمی‌شود و حتی در باران هم این مقاومت را در برابر رطوبت دارد؛ برای همین یک نفر که کارگاهش در نجف‌آباد بوده، پیدا کردیم که این چوب‌ها را می‌خرید و حصیرها را می‌بافت. البته کارشان ساخت این پنل‌ها نبود.»

صنایع‌دستی در خدمت صنعت ساختمان

اسناوندی درخصوص اهمیت حضور صنایع‌دستی در معماری، بیان می‌کند: «در حوزه صنایع‌دستی، دنیا به مرحله‌ای رسیده که این هنر به فراموشی سپرده شده و آدم‌هایی که این کار را انجام می‌دهند، به یک سری کارهایی که جنبه تزیینی دارد محدود شده‌اند. وقتی سبد می‌خرید یا به جنبه تزیینی‌اش فکر می‌کنید موضوعی جامع و تأثیرگذار در خدمت صنعت نیست. صنایع‌دستی در خدمت صنعت نیامده. ما فکر کردیم صنعت ساختمان با اتصال به صنایع‌دستی امکان رشد صنایع‌دستی و آدم‌هایی که در این هنر فعالیت دارند را می‌تواند فراهم کند؛ چون ساختمان‌سازی صنعت بزرگ‌تری است که اقتصاد بیشتری را درگیر می‌کند؛ ولی صنایع‌دستی با اقبال کمتری مواجه است و با آدم‌های کمتر و اقتصاد کوچک‌تری روبه‌رواست. اتصال این دو، می‌تواند صنایع‌دستی را زنده نگه دارد و باعث ‌شود آدم‌هایی که در این حرفه کار می‌کنند درگیر موضوع ساختمان شوند و بتوانند در کارهایی که می‌کنند خلاقیت به خرج دهند و کارهای جدید به وجود بیاورند. از طرفی، اگر برای مثال 150میلیون هزینه حصیربافی باشد، باید چند تا سبد ببافیم تا این مقدار را دربیاوریم؟ می‌تواند درآمد بیشتری را نصیب هنرمندانی کند تا هنر فراموش نشود و آن‌ها را بیشتر درگیر کند.»

او در پاسخ به این سؤال که چرا کارفرما می‌خواست معماری این خانه بر اساس کهن‌الگوها دربیاید، می‌گوید: «ما به این طرح به‌صورت رفت‌وبرگشتی با کارفرما رسیدیم. پس از مطالعات، پیشنهاد‌های خود را در قالب کانسپت و پیش‌طرح به کارفرما تحویل می‌دادیم و با دلایل مختلف قانعش کردیم و ایشان موافقت کردند و چون با روحیاتشان سازگار بود، استقبال کردند.»

معماری، تاریخ را زنده می‌کند

این معمار با بیان اینکه این پروژه، اولین پروژه ما برای ایجاد حلقه اتصال میان معماری و اجتماع بود و این امکان را به ما داد تا معماری ایران و گذشته و تاریخ آن منطقه را بهتر درک کنیم، می‌افزاید: «تاریخ فقط یک سری ساختمان نیست. تاریخ می‌تواند هنرهای دیگری را شامل شود که قبلا زنده بودند؛ ولی الان از بین رفته‌اند. امکان اینکه بشود توسط معمار احیا شوند برای ما فراهم بود. اینجا جایی بود که می‌توانستیم مقداری به گذشته‌مان فکر کنیم، صنایع‌دستی و خلاقیت‌هایی را به خرج دهیم که این مسائل را زنده نگه دارد. ساختمانی که روحیه معماری دارد اما مثل قدیم خودش کهنه نیست، مقداری به‌روز شده؛ ولی به‌اندازه‌ای به‌روز نشده که احساس کنیم در این موقعیت، غریبه است.»

او در پاسخ به این سؤال که چگونه می‌شود مردم را نسبت به معماری‌هایی که از گذشته الهام می‌گیرند، آگاه کرد و به این سمت‌وسو کشاند، می‌گوید: «باور عمومی بر این است که این ساختمان‌ها با شکل و شمایل متفاوتی که با الهام از معماری گذشته، ساخته می‌شوند، هزینه و بودجه زیادی نیاز دارند؛ درحالی‌که این تصور غلط است. ما در خانه سپرو، درگیر موضوعات بودجه نبودیم. نگاه متفاوت طراح توانست کار دیگری را با همان بودجه انجام دهد. مسئله دیگر موضوع قانون‌گذاری در روستاهاست که بنیاد مسکن پایه‌گذارش است و می‌تواند پیش‌طرح‌هایی به روستاییان بدهد که متناسب با بافت روستا باشد. آدم‌ها باید نگاهشان به معماری گذشته تغییر کند و فکر نکنند که این معماری گران است. بنیاد مسکن باید این موضوع را برای مردم جا بیندازد.»

قدیم اما جدید

نسترن نصیری، دیگر معمار پروژه خانه سپرو، نیز درخصوص این خانه به «اصفهان زیبا» این‌طور توضیح می‌دهد: «آرکی‌تایپ، از ترکیب دوکلمه آرک به معنی ریشه‌داربودن و قدیمی‌بودن و تایپ به معنی تیپ یا الگو تشکیل شده که در معادل‌سازی فارسی می‌توانیم به کلمه کهن‌الگو اشاره کنیم. در بررسی‌های میدانی که در ابتدای پروژه در روستا سپرو انجام دادیم، به دنبال کهن‌الگوهایی بودیم که در بافت روستا قابل مشاهده بود. وقتی در روستا قدم می‌زدم، متوجه مرزی می‌شدم که از جایی به بعد ساختمان‌ها کم‌کم شکل مدرن به خود می‌گیرند؛ چون دیگر نشانه‌ای از آرکی‌تایپ‌های قدیمی روستا در آن‌ها دیده نمی‌شود، سقف‌های منحنی ندارند و متریال نو برای جداره بیرونی ساختمان انتخاب شده که به نظر می‌رسد ساختمان، سرد و بی‌روح است. این مرز و دوگانگی که در روستا احساس می‌شد، برای ما آزاردهنده بود و بافت قدیمی‌تر روستا حس بهتری به کسی که قرار بود از شهر تهران یک‌روز، دو روز یا چند روز در ماه را برود و در آرامش زندگی کند، منتقل می‌کرد. درواقع ما با انتخاب این طرح قدیمی‌تر به شخصی که می‌خواست برود و چند روزی در بافت روستا در کنار خانواده‌اش زندگی کند، توانستیم حس بهتر و گرم‌تری انتقال دهیم. به نظر می‌رسد در ساختمان‌های یک‌طبقه‌ای که کاملا از متریال روز مدرن برایشان استفاده شده، این حس دست‌یافتنی نیست.»

او در ادامه خاطرنشان می‌کند: «به این نتیجه رسیدیم که بیشتر ساختمان‌های قدیمی روستا در گذشته کاربری‌های متفاوتی با سقف‌های منحنی داشتند؛ به همین دلیل سقف منحنی را به‌عنوان یک کهن‌الگو برای طراحی پروژه خودمان انتخاب کردیم. انتخاب متریال کاه‌گل، رنگ خاکی و روشن را به ساختمان داد. در ادامه بررسی دو موضوع بود؛ موضوع اول در ادامه کهن‌الگوها بود که ساختمان‌های قدیمی با سقف‌های منحنی‌شکل در بافت روستا، اغلب متریال کاه‌گل داشتند که با انتخاب این متریال حس و حال قدیمی را توانستیم در این ساختمان زنده کنیم. موضوع دیگر این بود که ساختمان ما به‌عنوان آخرین پلاکی در مجاورت کوه‌های بلند روستا قرار گرفته بود. کوه‌ها رنگ خاکی و قهوه‌ای داشت و ما با انتخاب متریال کاه‌گل و رنگ خاکی روشن توانستیم هم‌رنگ بافت اطراف شویم که به‌نوعی ساختمان در بافت اطراف خودش گم شد. درواقع با انتخاب متریال کاه‌گل، نخواستیم تضادی در بافت ایجاد شود. درنهایت با یک بافت کویری روبه‌رو بودیم که خیلی از روزهای سال را ممکن بود با تابش شدید آفتاب روبه‌رو باشیم؛ بنابراین باید راه‌حلی برای موضوع سایه‌اندازی روی پنجره‌ها پیدا می‌کردیم. به دنبال این نبودیم که از یک متریال مدرن استفاده کنیم که در تناقض با خود ساختمان باشد؛ به دنبال صنایع‌دستی که در روستاها یا شهر اصفهان استفاده می‌شد، بودیم. مطالعات نشان داد می‌شود از پنل‌های چوبی که با ترکه‌های ارغوان بافته می‌شوند استفاده کرد. ترکه‌های ارغوان در حصیربافی برای سبدهای حصیری یا پوشش سقف آلاچیق‌ها استفاده می‌شد. به فکرمان رسید که می‌توانیم پنل‌های چوبی با شاسی محکم داشته باشیم. ترکه‌ها روی شاسی محکم بافته شدند و توانستند تابش آفتاب به داخل ساختمان را کنترل کنند.‌»

مشورت با معمارها

نصیری با اشاره به زندگی شهرنشینی می‌گوید: «معمولا افراد برای فرار از شهرهای بزرگ، در روستای آباواجدادی‌شان به دنبال ساخت خانه‌ای هستند تا یک یا چندروز از شلوغی شهر آرامش پیدا کنند؛ اما آن‌ها دردسترس‌ترین راه‌ها را برای ساخت خانه انتخاب می‌کنند. فرصت فکرکردن به این موضوعات که چگونه خانه می‌تواند بهترین نوع خودش باشد را به خود نمی‌دهند؛ ولی پروژه خانه سپرو در سایت‌های مختلف موردبازدید و استقبال قرار گرفت؛ حتی از طرف مردم عادی که شناخت درستی از معماری ندارند. شاید یکی از راه‌های دیده‌شدن این موضوعات در روستاها همین کارهای کوچکی باشد که توسط معمارهای مختلف انجام می‌شود و هرچه بیشتر نشر پیدا کند، آگاهی مردم نسبت به اینکه چطور کار بهتری در روستاها انجام بدهند، بیشتر می‌شود. راه‌هایی که فکر می‌کنند هزینه زیادی دارد؛ ولی با مشورت با معمارها می‌فهمند کار گرانی نیست.

با این تفاصیل، می‌توان گفت هر منطقه‌ای بافت منحصربه‌فردی دارد. بافتی که از ترکیب آداب‌ورسوم، فرهنگ، معماری و… تشکیل شده و در کنار هم حس منطقه را منتقل می‌کند. با الهام از پروژه خانه سپرو، می‌توان نتیجه گرفت که معماری در کنار صنعت، مکمل یکدیگرند و سازمان‌های مسئول، وظیفه اطلاع‌رسانی به مردم و حمایت از هنرمندان را برعهده دارند و باید نقش مؤثری در این زمینه و پیوند معماری و صنایع‌دستی ایفا کنند.»

برچسب‌های خبر
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

18 − یک =