به گزارش اصفهان زیبا؛ هنگامیکه صحبت از اصفهان و عظمتش میشود، تمام نگاهها متوجه دوره صوفیه میشود؛ حالآنکه اصفهان در دو دوره دیگر نیز پایتخت بوده است؛ دوران آلبویه و سلجوقیان.
در این نوشتار میخواهیم به حضور باشکوه مشاهیر دوره آلبویه در اصفهان اشارهای داشته باشیم. پیش از هر چیز باید اعتراف کنیم که دوره آلبویه، دوره ظهور دانشمندانی برجسته است. بیگمان عواملی ویژه در آن دوره بودند که سببساز ظهور و بروز این حجم از علما و دانشمندان شده است. در این میان به دو دلیل عمده اشاره میکنیم.
دلیل اول
اولین دلیل را باید در رفتار و منش حاکمان آن دوره دانست. آن چیز که برای ایشان مشهور است، حدی از تساهل و تسامح است. هنگامیکه این آسانگیری از جانب پادشاهان خود را نشان میدهد، فرصتی پیدا میشد که اندیشمندان از گرایشها و سلایق مختلف، بتوانند خود را ارائه کنند.
آلبویه اگرچه شیعه بودند؛ اما اینگونه نبوده که سایر مذاهب را سرکوب و منکوب کنند. آنها چون بنا را بر روابط با عالم تسنن و دستگاه خلافت میگذارند، اساسا نمیتوانستند سرکوبگر باشند و سیاست فکری مذهبی آنان به نحوی بوده است که برای گروههای گوناگون فرصت ظهور و بروز پیدا شود.
دلیل دوم
دلیل دوم را باید در مذهب آلبویه جستوجو کرد. آلبویه شیعه بودند و با این گرایش خود به ترویج علم کمک کردند. البته تشیع آلبویه دقیقا شبیه تشیع امروزین ما نبود و حد دافعه و برائت آن مانند امروز نبود؛ اما اساس تشیع که اعتقاد به امامان معصوم صلواتالله علیهم اجمعین بود، برپا و مستحکم بود.
اما آن حقیقت که کمکرسان علم و علمآموزی بود، جوهری از عقلگرایی است که در نزد امامیه موجود است. منظور از عقلگرایی لزوما فلسفهورزی نیست؛ هرچند که تشیع همواره خاستگاه خوبی برای پرورش فلسفه و فلاسفه بوده است. منظور کلی آن است که رویکرد تشیع به عناصر مذهب، دگم، خشک و ظاهرگرایانه نیست و با توجه به غیرتقلیدیبودن اصول دین، همواره باب عقلورزی باز بوده است. درمجموع باید گفت رواج تشیع به فرصتیافتن دانشمندان دینی کمک کرده و این مسئله قطعا با عقلگرایی امامیه نسبت داشته است.
در پایان اگر بخواهیم مقایسهای هم بردورههای نزدیک به آلبویه داشته باشیم، متوجه میشویم که در دوره غزنویان و سلجوقیان، چه از حیث تعداد و چه از حیث کیفیت علم و علما اینقدر منزلت نداشتهاند. درواقع میتوان گفت ترکان سلجوقی و غزنوی بیشتر در امر سختافزاری توانستهاند توانمندی خود را آشکار کنند؛ اما آلبویه علاوه بر فتوحات خود، دورهای سرشار از عالمان و دانشمندان نامی داشته است. بخشی از این مشاهیر حیات خود یا حداقل بخشی از حیات خود را در شهر اصفهان گذراندهاند که در این میان نام چند چهره بیشتر از سایرین میدرخشد.
ابن مسکویه
این دانشمند شیعهمذهب، در قرن چهارم میزیسته است. او را به ادیببودن و مورخبودنش میشناسند؛ هرچند که در فنون مختلف استاد بوده و گرایشهای عقلی و فلسفی هم داشته است. ابن مسکویه نویسنده کتاب «تجاربالامم» است و او را با این اثرش از پیشتازان تاریخنویسی به روش علمی میدانند. ابنمسکویه کتابهایی هم در علم اخلاق دارد؛ مانند تهذیبالاخلاق و جاویدان خرد و … .
اما بیشک مهمترین اثر او «تجاربالامم» در علم تاریخ است. محتوای این کتاب، علاوه بر جنبههای سیاسی، تاریخی، اجتماعی، اداری و تمدنی، شامل مباحث اقتصادی در زمینههای کشاورزی، تأثیرات قیمت، ضرب سکه، ثروتها و هزینهها و… است. «تهذیب الاحکام» دومین اثر مهم اوست. ابن مسکویه در زمانهای که آلبویه و شیعیان بر مدری از قدرت قرار گرفتند، به این نتیجه رسید که اکنون نیز زمان داشتن علم مدون اخلاق است و برای همین کتابی در علم اخلاق نوشت و در آن اثر، عدالت را نقشی محوری و کلیدی داد.
مبانی موردبحث در آن کتاب بعدها بر روی خواجهنصیرالدین طوسی اثر گذاشت.عظمت شخصیت ابن مسکویه در حدی است که او را معلم سوم هم نامیدهاند. او در دربار آلبویه در شهرهای ری، بغداد و اصفهان خدمت کرده و سرانجام در اصفهان دفن شده است. زندگی شخصی او چندان برای ما مهم نیست و دو کتاب او و محتوایش ارزشمند است.
صاحب ابن عباد
این دانشمند شیعه، وزیر و سیاستمدار موفق دوره آلبویه بود که به دلیل کاردانی و توانایی صاحب در انجام امور، زمانی که رکنالدوله، فرزندش مؤیدالدوله را به حکومت اصفهان منصوب کرد، صاحب در مقام دبیری او به زادگاهش، اصفهان، بازگشت تا از موضع قدرت بتواند مردم را هدایت و ارشاد کند.
او اقدامات عمرانی و اصلاحی فراوانی در زمان وزارتش انجام داد؛ بهخصوص به مناطق شیعه مانند قم، خدمات ارزندهای داشت. اقتصاد را بسامان کرد و در راستای ترویج عدالت کوشید؛ همچنین صاحب ابن عباد، مسجد جورجیر را ساخت.
او شیفته علم و ادب بود و در دانشهایی چون علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبی، تاریخ و طب تسلط و تبحر داشت و تا آخرین لحظات حیات از علمآموزی غافل نشد و در راه علم و فضیلت شاگردان بسیاری را تعلیم داد.
دوران سیاستورزی او مانع علمآموزی او نشد.او را مؤسس اولین کتابخانه عمومی جهان اسلام خواندهاند. در اصفهان و ری کتابخانههایی بسیار بزرگ تأسیس کرد و مهمتر از تأسیس کتابخانهها گشودن درهای آن به روی اهل علم است؛ چراکه پیش از او، پادشاهان و وزیران کتابهای خود را مانند جواهر و زر و سیم در خزانهای مینهادند و اهل علم را از مطالعه آنها محروم میکردند.
صاحب در تمامی فنون شعر چون مدح، وصف، رثا، هجا، هذل و مواعظ اشعاری سروده که ازنظر معانی نو و مضامین بینظیر است. صاحب در مدح امیرالمؤمنین (ع)، ۲۷ قصیده سرود که در هر یک از قصیدهها یکی از حروف به کار نرفته است. قصیده بیستوهشتم که از حرف واو خالی بود، ناتمام ماند. مقبره صاحب در طوقچی قرار دارد و بسیار مورداحترام عامه مردم است و حتی ارادتمندانی از هند و پاکستان دارد. مهمترین اثر او یک واژهنامه بزرگ ادبی، به نام «المحیط» است.
راغب اصفهانی
راغب یک لغتشناس است که در قرن چهارم و دوره آلبویه زندگی میکرده. مشخص نیست که راغب اصفهانی شیعه بوده است یا نه؛ اما از محتوای آثارش کاملا مشخص است که پایبند محبت امیرالمؤمنین (ع)بوده است.
راغب اصفهانی را با کتاب «مفردات الفاظ قرآن» میشناسند. اصل کتاب در لغتشناسی قرآن به عربی است که به فارسی هم ترجمه هم شده است. راغب اصفهانی یکی از قرآنپژوهان بنام ایرانی در بیش از هزار سال پیش است که هنوز مانند او نیامده است. او دارای آثار فراوان قرآنپژوهی بوده و بزرگترین اثر او یعنی «مفردات الفاظ القرآن»، یکی از مهمترین آثار ماندگار قرآنی بوده که در همه کتابخانههای شخصی و عمومی حضورش نمایان است . به گفته برخی، کتابی است که در معناشناسی مانند ندارد و راهی برای رسید به معنای ظاهری و فهم باطنی قرآن است.
حقیقتا برخی افراد در تاریخ هستند که با یک اثر خود مشهور میشوند و به نیکی از آنان یاد میشود. راغب اصفهانی یکی از این افراد است و ماندگاری نام او بهرغم آثار علمی فراوان، به سبب کتاب مفردات است.
ابنسینا
در طول تاریخ مسلمین هیچ دانشمندی بهاندازه ابنسینا در جهان علم شهرت پیدا نکرد. او کسی است که به معنای واقعی یک همهچیزدان بوده و در علوم مختلف در عالیترین سطح زمان خود پیش رفته بوده است.
اما از میان تمامی دانشها، ابنسینا را باید در دو دانش بسیار برجسته و متمایز بدانیم: نخست دانش پزشکی است که بر مبنای تجربه بوده و تا سالها در مجامع علمی اروپا نوشتههای او تدریس میشده است. این دانشمند شیعهمذهب آثاری در پزشکی دارد که مهمترین آن، کتاب «قانون» است که برخی معتقدند در طب قدیم همه آثار دیگر باید به آن سجده کنند.
دومین دانشی که در عالیترین سطح نزد ابنسینا بوده، فلسفه بوده که اروپاییها ابنسینا را عقلگراترین شخصیت مسلمان میدانند. دو اثر اصلی ابنسینا در فلسفه امروز نیز تدریس میشود و «شفا» و «اشارات» نام دارد. علاوه بر شخصیتهای نام برده در آن دوره، دانشمندان دیگری نیز حضور داشتند؛ مانند: حافظ ابونعیم در علم حدیث، حمزه اصفهانی در ادبیات عرب و ابوالفرج اصفهانی در علم تاریخ.