یادداشت؛ از دوران لیسانس میشناسمش. از همان زمان که در همایشها و برنامههای دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، در سِمت مجری پشت تریبون میایستاد و برنامهها را هدایت میکرد. از همان زمان که دانشجوی رشته حقوق بود؛ اما در انجمنهای ادبی دانشگاه شرکت میکرد. همیشه برایم جالب بود که بدانم این بچهزرنگ بمی، دوران کودکی و نوجوانیاش را چگونه گذرانده است. در پیاش بودم تا آنکه در نمایشگاه امسال با نشر مهرستان آشنا شدم و «گُدار» را هدیه گرفتم. مجلدی با طراحی خاص و جذاب در 184 صفحه.
گردنه و راه سخت و پرپیچوخم کوهستانی. این جمله معنی کلمه «گُدار» است. اسمی که حامد عسگری برای اثرش انتخاب کرده و در آن در طی چهار فصل و 57 عنوان با قلمی شیوا و زبانی طنزگونه به بیان پریشانیها و دلمشغولیهای دوران کودکی تا نوجوانی خود پرداخته است. به قول خودش بدون اندکی کمفروشی و گرانفروشی.
نویسنده خوشذوقی کرده و در ابتدای هر فصل تصاویری را ثبت کرده که حس نوستالژی را برای مخاطب دهه شصتی زنده میکند. تصاویری چون نوار کاست، آدامس خروسنشان و … . در واقع «گدار» با ارائه این تصاویر مخاطبش را به سفری در کوچهپسکوچههای دهه ۶۰ میبرد؛ سالهای قبل از اینترنت و روزهایی که تلویزیون خانهها دو تا شبکه بیشتر نداشت. زمانی که کسی دستور پخت پیتزا را نمیدانست و صفحههای ساده دفتر مشق ارزش طلا را برای ما داشت.
بهمحض خواندن اولین جملات کتاب، خواننده متوجه میشود که با نویسندهای شاعرمسلک روبهروست. نویسندهای که طنازی و شاعرانگی، از اولویتهای اوست. پس باید خودش را برای تشبیههای شاعرانه و پروبال دادن به قوه تخیل آماده کند. تشبیهاتی که در قالب تصاویری بکر و دقیق آمده است: «موهای تنباکویی بلندی داشت؛ تنباکوی اصیل در شراب خوابیده. این را وقتی فهمیدم که کنار تنور بیبی از حال رفت و روسریاش که گلهای درشت و سرخ داشت، شل شد و آب به گونههای مهتابیاش زدند. موهایش به قاعده دم اسب بود؛ لاکردار براق و انبوه و رها! شکوه زیبای هجومیاش، هر شوالیه مغروری را از اسب پیاده میکرد. سه دسته بافته بود و بر شانه چپش پله کرده بود و کش مویی قرمز، انگار سیبی غلتان بود در منتهیالیه فرود این آبشار زلال.»
زاویهدید کتاب اول شخص است. انتخاب چنین زاویهدیدی این امکان را به نویسنده داده که هیجانات و احساسات درونی شخصیت اصلی داستان یعنی خودش را به شکل محسوس و باورپذیری به مخاطب منتقل کند و خواننده با خواندن اثر با نویسنده یا قهرمان اثر احساس صمیمت و همزادپنداری کند.
«گُدار» کتاب شلوغ و پرسروصدایی است. درواقع کتاب قصه است. قصه یک خانواده، قصه غیرت یک مرد، قصه صبر و دلنگرانیهای یک مادر، قصه شیطنتها و بزرگ شدن یک پسر. عسگری در این اثر با خلق فضایی خانوادگی از منظرهای متفاوت به شرح داستان زندگی خود از دوران کودکی تا نوجوانی پرداخته است؛ اگرچه در پرداختن به این وقایع شاهد درهمریختگی توالی زمانی هستیم. شاید این درهمریختگی یکی از تکنیکهای نویسندگی او باشد. اللهاعلم.
درنهایت دو ایراد بر «گُدار» وارد است. یکی استفاده نکردن نویسنده از لغات و اصطلاحات بمی در متن کتاب به این سبب که خواننده با گویش و زبان محلی بم آشنا میشد و دیگری نبود عکسهایی از دوران کودکی و نوجوانی، خانه آباد و اجدادی، کوچه و بازار بم برای شناخت هرچه بیشتر خواننده با سبک زندگی و ساختار شهری و معماری شهر بم در دهه شصت.
البته ناگفته نماند که «گُدار» اولین و آخرین اثر منثور حامد عسگری نیست. اولین اثرش «پریدخت» است و آخرین اثرش سفرنامهای از حج به نام «خال سیاه عربی». بنابر گفته مدیر نشر مهرستان قرار است بهزودی شاهد سفرنامه دیگری از او درباره سفرش به بلاد کفر باشیم.