امروز همچون 25 آبان، چگونه مقاومت را زندگی کنیم؟

مقاومت؛ مأموریت یا پروژه؟

بحث را در ادبیات نگرش سیستمی و به‌طور مشخص، سیستم‌های طبیعی مطرح‌کرده و در ابتدا یک تعریف ساده از سیستم ارائه می‌کنم.

تاریخ انتشار: 10:04 - پنجشنبه 1403/08/24
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
مقاومت؛ مأموریت یا پروژه؟

به گزارش اصفهان زیبا؛ بحث را در ادبیات نگرش سیستمی و به‌طور مشخص، سیستم‌های طبیعی مطرح‌کرده و در ابتدا یک تعریف ساده از سیستم ارائه می‌کنم. سیستم حداقل از دو جزء مرتبط، متعامل و مؤثر بر همدیگر و بر کل، تشکیل شده که دارای هدف، رفتار و مرز است. سیستم، ماهیتا مستقل از اجزای خود نیست؛ اما هویتا مستقل از اجزاست.

یک تقسیم‌بندی از سیستم، تقسیم‌بندی لازلو است. لازلو سیستم‌ها را به سیستم‌های مصنوعی و طبیعی و سیستم‌های طبیعی را به سیستم‌های دون ارگانیک، ارگانیک و فوق ارگانیک تقسیم می‌کند. سیستم طبیعی، حیات دارد و مدام در حال تغییر است. در سیستم‌های طبیعی نمی‌توان از روابط خطی علی-معلولی سخن گفت. تعادل ایستا به شکل مکانیکی در خصوص این سیستم‌ها الزاما کاربرد ندارد و سیستم‌های طبیعی تا زمانی که به‌صورت متوقف و ایستا نرسیده، زنده است. در سیستم‌های مصنوعی به دنبال تعادل و ثبات هستیم. در سیستم طبیعی، این سکون و ثبات، مرگ سیستم است. گاهی تلاش می‌کنیم این ثبات مصنوعی را به سیستم‌های طبیعی تزریق کنیم. این تزریق‌ها معمولا زمینه‌ساز وقوع رخدادهای بزرگ مخرب است.

به سیستم‌های طبیعی باید اجازه مواجهه با چالش‌ها را دارد. در بحث سیستم‌های پیچیده، نسیم طالب در کتاب قوهای سیاه یا پوست در بازی، مثالی می‌زند که اگر خس و خاشاک کف پارک یلستون را اجازه بدهیم هرازچندگاه آتش بگیرد، اتفاق خطرناکی نمی‌افتد؛ اما اگر مانع این سوختن شدیم و توان پاک‌سازی جنگل را هم نداشتیم، این‌ها انباشته می‌شود و به یک خطر جدی برای جنگل تبدیل می‌شود. در مسئله تربیت، پدر و مادری که خیلی بچه‌اش را می‌پاید، یک جا ضربه می‌خورد یا در کرونا می‌گفتند که اگر دوز پایین ویروس، وارد بدن شما شود، اتفاقا ایمن‌تر می‌شوید.

در کل، نباید به دنبال تزریق ثبات تحمیل‌شده به سیستم‌های طبیعی بود. سیستم‌های مصنوعی با استفاده‌شدن و تحت تنش قرارگرفتن، فرسوده و مستهلک می‌شوند؛ اما سیستم‌های طبیعی، بیش از کارکردن، با کارنکردن و نبودن تنش و ابتلا، پیر و فرسوده می‌شوند؛ چراکه رشد در مسیر تلاش برای غلبه بر تنش‌ها حاصل می‌شود. اساسا در سیستم‌های طبیعی، مفهوم رشد در بطن تنش اتفاق می‌افتد. برای عموم جوامع انسانی، بالأخص جامعه انقلابی، وجود تنش و دشواری نه‌تنها مضر نیست، بلکه عامل و شرط حیات و پیشرفت است؛ برای همین، انتظار می‌رود جوامع به‌ظاهر توسعه‌یافته و مرفه، چون تجربه کمتری از تنش را در سطح فردی و اجتماعی و سیاسی تجربه می‌کنند، در ادوار آتی، در معنای حقیقی رشد، وضعیت مناسبی نداشته باشند.

بااین‌وصف، شرط رشد، ابتلا و تنش و سختی است؛ ولی باید توجه داشت که هر سختی و تنشی به رشد منجر نمی‌شود. ابتلا و تنش در صورت وجود پنج شرط می‌تواند عامل رشد باشد: اول اینکه رشد، معنادار بوده و فضا و عرصه برای آن فراهم باشد. پرنده داخل قفس، امکان رشد ندارد؛ دوم اینکه، این تنش، از آستانه شکست سیستم بیشتر نباشد؛ سوم اینکه، میزان تنش این‌قدر پایین نباشد که برای سیستم، ظرفیت آزاد ایجاد کند؛ بنابراین در مسیر رشد مستمر، امکان ندارد تنش‌ها تشدید نشود. اگر در مسیر رشد باقی بمانیم، در برابر تنش‌های 50 سال آینده ما، تنش‌های امروز شوخی هستند. ویژگی چهارم این است که فاصله زمانی اعمال تنش‌ها این‌قدر کوتاه نباشد که سیستم، فرصت بازیابی و بازآفرینی نداشته باشد. شرط آخر هم اینکه سیستم دارای عامل فسادی نباشد که ظرفیت ایجادشده را تباه کند.

رهبر انقلاب مقاومت را این‌گونه معنا می‌کنند: «معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق می‌داند، راه درست می‌داند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف و او را متوقف کند؛ این معنای مقاومت است.»

اگر فلسفه وجودی انسان را رشد بدانیم، مقاومت یک راه وجودی برای ما خواهد بود. مقاومت مأموریت ما مبتنی بر این فلسفه وجودی است. باید توجه داشت که مسیر رشد، مسیر همواری نیست. اصلا مسیر رشد با همین موانع ساخته شده است؛ نه اینکه در مسیر رشد موانعی هم وجود دارد. از قضا، قسمت‌های تنفس و بدون مانع، قسمت‌های بازیابی است. در این نگاه، مقاومت یک رویداد یا اتفاق مقطعی یا تاکتیک مواجهه با موانع نیست؛ بلکه زیست ماست. اگر رشد را از فلسفه زندگی جدا کرده و رفاه را جایگزین کنیم، مقاومت تبدیل به یک رویداد می‌شود؛ اما با محوری‌شدن رشد، مقاومت تبدیل به زیست می‌شود. نکته بعدی این است که مقاومت یک مأموریت است یا پروژه؟ پروژه بازه‌مند است؛ اما مأموریت استمرار دارد. در نگاهی که عرض شد، مقاومت یک مأموریت است. مقاومت در نگاه پروژه، قابل‌واگذاری است. می‌شود برای آن نیروی نیابتی گرفت. اتفاقی مثل «ایران همدل» نباید منجر به این نگاه شود که عده‌ای «به ‌جای ما »می‌جنگند و ما باید از آن‌ها حمایت کنیم.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

19 − 13 =