به گزارش اصفهان زیبا؛ در سالهای اخیر، تکفرزندی در ایران به یکی از مسائل مهم اجتماعی تبدیل شده است. عوامل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی و نگرشهای نوین به خانوادهها، باعث شده که زوجها به داشتن تنها یک فرزند تمایل بیشتری پیدا کنند.یکی از دلایل اصلی افزایش تکفرزندی، وضعیت اقتصادی است.
افزایش هزینههای زندگی ازجمله مسکن، آموزش و بهداشت، بسیاری از خانوادهها را مجبور به انتخاب یک فرزند کرده است. علاوه بر این، تغییرات فرهنگی و اجتماعی نیز در این روند مؤثر بودهاند؛ بسیاری از خانوادهها با توجه به تحصیلات بالاتر، شاغل بودن والدین و تغییر در اولویتهای زندگی، تصمیم به داشتن خانوادههای کوچکتر میگیرند.تکفرزندی میتواند تأثیرات منفی بر روی کودکان بگذارد. یکی از مهمترین مشکلات، کمبود مهارتهای اجتماعی است که ناشی از رشد در محیطهای کوچک و محدود است. علاوه بر این، فشار روانی روی والدین تکفرزند برای تأمین تمام نیازهای فرزندشان میتواند منجر به استرس و اضطراب در خانوادهها شود.از سوی دیگر، کاهش تعداد فرزندان در آینده ممکن است به بحرانهایی در تأمین نیروی کار و پیری جمعیت منجر شود. این تغییرات درنهایت میتواند بر رشد اقتصادی و ساختار اجتماعی کشور تأثیرات منفی داشته باشد.
برای مقابله با این چالشها، لازم است که سیاستهای حمایتی برای تشویق فرزندآوری و حمایت از خانوادهها اجرا شود. تسهیلات اقتصادی، خدمات آموزشی و بهبود شرایط زندگی میتواند به کاهش نگرانیها و افزایش تمایل به داشتن فرزند بیشتر کمک کند.در این خصوص به گفتوگو با اردشیر گراوند، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی میپردازیم.
به نظر شما چه عواملی باعث افزایش تکفرزندی در جامعه ایران شده است؟
در برخی کشورها مانند چین، تکفرزندی به دلیل یک اجبار سیاسی مطرح شد که البته با شکست مواجه شد. اما در جامعه ما، تکفرزندی بهطور عمده ناشی از اجبار اقتصادی و اجتماعی است. این نوع اجبار حتی خطرناکتر از اجبار سیاسی است؛ زیرا در اجبار سیاسی، ظرفیت خواستن مردم برای محدودیتها وجود داشت، اما در اجبار اقتصادی و اجتماعی چنین ظرفیتی وجود ندارد و مردم بهطور ناخواسته با این وضعیت روبهرو میشوند.
آیا این اجبار اقتصادی و اجتماعی تأثیراتی بر روانشناسی افراد و زوجها ندارد؟
یکی از پیامدهای این اجبار، ایجاد نوعی افسردگی اجتماعی است.
زمانی که ظرفیت خواستن مردم برای داشتن فرزند از بین میرود، زوجها که تمایل به داشتن فرزند دوم یا حتی سوم دارند، به دلیل محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی احساس ناتوانی و بیقدرتی میکنند.
این احساس میتواند به افسردگی اجتماعی منجر شود؛ زیرا آنها خود را در شرایطی میبینند که قادر به تحقق خواستههای طبیعیشان نیستند.
آیا بهنظر شما در زمینه مهارتهای تربیت کودک چه مشکلاتی در جامعه وجود دارد؟
در جامعه ما، مهارتهای تربیت کودک بهطور مؤثر وجود ندارد. در گذشته، خانوادهها فرزندان بیشتری داشتند و یک کودک در کنار دیگر فرزندان تربیت میشد؛ اما اکنون با کاهش تعداد فرزندان، این مهارتها کمتر به نسلهای جدید منتقل میشود و نتیجه این وضعیت، پرورش کودکان سرخورده و متوقع است که با نیازهای روانی و اجتماعی مواجه میشوند.
آیا کودکان تکفرزند با مشکلات خاصی در روابط اجتماعی مواجه هستند؟
مشکلات موجود در مهارت تربیت و کودکپروری موجب شده که کودکان تکفرزند قادر به حضور مؤثر در محیطهای اجتماعی نباشند. بهعلاوه، هزینههای بالای مهدکودکها که معادل درآمد بسیاری از خانوارهاست، موجب شده که بسیاری از خانوادهها نتوانند فرزند خود را به این مراکز آموزشی بفرستند. به همین دلیل، کودکان کمتر در موقعیتهای اجتماعی قرار میگیرند و این امر بر رشد اجتماعی و شخصیتی آنها تأثیر منفی میگذارد.
بسیاری از زوجهای جوان نگرانیهایی درباره فرزندآوری دارند. بهنظر شما این نگرانیها از کجا ناشی میشود؟
این نگرانیها به مسائل اقتصادی و اجتماعی برمیگردد. بسیاری از خانوادهها حتی با وجود یک فرزند، از مشکلات اقتصادی رنج میبرند و نمیتوانند به فرزندآوری مجدد فکر کنند. این وضعیت میتواند بحرانهایی در نظام اجتماعی کشور ایجاد کند؛ زیرا تعداد فرزندان کمتر و نیاز به نیروی کار در آینده کاهش مییابد.
بهعنوان یک جامعهشناس، آیا روند افزایش کهنسالی در جامعه ایران را تأثیرگذار میدانید؟
یکی از مشکلات جدی در جامعه ایران، حرکت به سمت کهنسالی است. به دلیل نبود سیستم تأمین اجتماعی مناسب، خانوارها توقع دارند که فرزندانشان این خلأ را پر کنند. این توقعات از فرزندان برای تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و حتی عاطفی خانوادهها، فشار سنگینی به آنها وارد میکند.
توقعات والدین تکفرزند از فرزندان خود چگونه بر روابط خانوادگی تأثیر میگذارد؟
والدین تکفرزند به دلیل کمبودهای خود در گذشته و آینده، فشار زیادی به فرزندان خود وارد میکنند. این فشار در قالب ثبتنامهای متعدد در کلاسهای آموزشی و تکمیل نقایص مختلف خانوادگی بروز پیدا میکند. این وضعیت موجب ایجاد رقابتهای ناسالم بین فرزندان خانوادهها میشود که درنهایت به شکلگیری مشکلات اجتماعی و فردی برای این کودکان خواهد انجامید.
شما از کمبود نیروی انسانی در آینده صحبت کردهاید. بهنظر شما این معضل چگونه به وجود خواهد آمد؟
در آینده، یکی از چالشهای بزرگ جامعه ایران کمبود نیروی انسانی خواهد بود. این بحران بهویژه در دهههای آینده و با تغییرات جمعیتی در کشور بیشتر خود را نشان خواهد داد. یکی از دلایل عمده این کمبود نیروی انسانی، تغییرات در ساختار خانواده و سبک زندگی است. در حال حاضر، نسل جوان ایرانی بهویژه در میان فرزندان تکفرزند، با شرایط خاصی روبهرو هستند که میتواند آینده نیروی کار کشور را با تهدیدات جدی مواجه کند. بسیاری از فرزندان امروز به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی و تغییرات فرهنگی از یک طرف و به دلیل به ارث بردن منابع مالی از پدران و مادران و حتی پدربزرگها و مادربزرگهایشان از طرف دیگر، تمایل چندانی به ورود به بازار کار نخواهند داشت.
دولت چه اقداماتی میتواند برای تشویق به فرزندآوری انجام دهد؟
دولت برای گسترش فرزندآوری نیازمند همکاری نهادهای خصوصی و دولتی است. باید دغدغههای زوجین را کاهش دهد و بهویژه برای والدین شاغل، زیرساختهایی مانند مهدکودکها و تسهیلات لازم برای نگهداری فرزندان فراهم کند. اگر این زیرساختها در دسترس قرار گیرد، میتوان امیدوار بود که روند فرزندآوری در جامعه بهبود یابد.