به گزارش اصفهان زیبا؛ یکی از مؤلفههای لازم برای هر حکومتی در اداره کشور برخورداری از اعتماد عمومی و باور ملی به توانمندی دولت مستقر برای حل چالشهای کشور است. هر تصمیم اقتصادی و هر تحولی در ساختار حکمرانی کشور یقینا بدون هزینه نخواهد بود. برخی از تحولات مهم اقتصادی برای آنکه به ثمر برسد، نیازمند زمان لازم است و نوعا در زمان اجرا، کشور دچار افتوخیزهایی خواهد شد. در چنین شرایطی به یقین میزان همراهی مردم با نظام اجرایی کشور در موفقیت و یا عدم موفقیت چنین تحولاتی بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
با این تصور که صاحبان هر کشوری مردم آن کشور هستند و هر سرزمینی بدون حضور مردم از معنا تهی خواهد بود، میتوان نتیجهگیری کرد که منفعت هر تحولی قرار است درنهایت برای همان مردم باشد. دراینبین سؤال اساسی آن است که اگر چنین منفعتی واقعا در دسترس باشد، چرا مردم با این تحول باید مخالفت کنند؟
به نظر میرسد مشکل ازآنجا نشئت میگیرد که سیاستگذار نتوانسته از ظرفیتهای موجود کشور آنطور که بایدوشاید استفاده کند تا بتواند اقناع لازم را برای همراهکردن افکار عمومی انجام دهد. آنچه بیان شد، به معنای آن است که مردمیبودن یک دولت لازمه تحقق وعدههای آن دولت است. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: «یکی از کارهای مهمی که به مردمیبودن دولت کمک میکند، تعهد به گفتوگوی صادقانه و بدون پیرایههای سیاسی با مردم است. باید با مردم صادقانه حرف زد، مشکلات و راهحلها را گفت و توقعات را بیان کرد و کمکهای لازم را نیز به مردم تقدیم کرد.»
هدف از آنچه در بالا ذکر شد، بیان یک نکته است و آن نکته این است که درصورتیکه هر دولتی برای اتخاذ تصمیمات حساس اقناع افکار عمومی را فرع بر اجرای اصل تصمیم بداند، شاید بهظاهر بتواند تصمیم موردنظر را عملیاتی کند؛ اما در باطن یک آسیب جدی به بدنه اجتماعی خود و اعتماد افکار عمومی بهنظام حکمرانی کشور وارد کرده است.
اتفاقی که چند روز گذشته برای گرانکردن قیمت خودروهای دوکارخانه مطرح رخ داد، اتفاق تازهای نیست و در گذشته نیز اقدامات مشابه تبعات زیادی برای کشور داشته است. در زمان فعلی نیز این نوع از اجرا باعث شد خدشه جدی بر شعار محوری دولت چهاردهم، یعنی وفاق، وارد شود. فارغ از واکنشهایی که از طرف مجلس و نخبگان به این حرکت دولت صورت گرفت، با عنایت به اینکه چنین اتفاقی در دولتهای مختلف رخ داده است ضرورت دارد احزاب بهعنوان کنشگر در عرصه سیاسی کشور نسبت به چنین رفتارهایی بهصورت جدی وارد صحنه شوند و واکنش نشان دهند.
شاید اگر مطالبهگری درستی از طرف احزاب با گرایشهای مختلف سیاسی صورت گرفته بود، شرایط فعلی میتوانست متفاوت از وضعیت فعلی باشد؛ زیرا اولا در چنین شرایطی مردم احزاب را بهعنوان پشتیبان خود تلقی کرده و اعتماد ملی به احزاب سیاسی که بهنوعی نماد سلایق مختلف مردم هستند تقویت میشد و از طرف دیگر هزینه چنین تصمیماتی برای دولت بهمراتب افزایش مییافت؛ مخصوصا زمانی که چنین تصمیماتی از طرف احزاب همسو با دولت نیز موردانتقاد قرار گیرد. همین وضعیت را برای احزاب فعال در سطح استان نیز میتوان متصور شد. درحالیکه مردم اصفهان در سالهای گذشته به سبب برخی از تصمیمات ملی و اقدامات صورتگرفته در سایر استانها شاید نسبت به شرایط پیش روی استان نگاه امیدوارانهای نداشته باشند، به نظر میرسد مخرج مشترک فعالیت احزاب استان میبایست حول افزایش اعتماد مردم نسبت به حاکمیت استان باشد. یقینا چنین اتفاقی هرگز نخواهد افتاد؛ مگر آنکه دولت در سطح ملی و استانی صادقانه مسائل استان را با مردم مطرح کند و مجدانه سعی در اجرای وعدههای داده شده باشد. مطالبه حرکت صحیح و اعتمادساز از نمایندگان دولت در سطح استان وظیفه احزاب سیاسی استان است که لازم بوده چنین رویکردی بهعنوان یک نقطه مهم در اعتماد مردم اصفهان به احزاب سیاسی و دولت، محور وفاق احزاب در سطح استان باشد.
وفاق احزاب و جریانات سیاسی دراستان اصفهان همواره مورد تأکید دلسوزان استان بوده است. نبود انسجام میان جریانات سیاسی و احزاب در استان موجب شده است که صدای واحدی از استان شنیده نشود؛ در حالی که در برخی از استانها همچون کرمان احزاب و گرایشهای سیاسی با وجود اختلافات همواره بر سر کلان مسائل استان توانستهاند به مسیر مشخص و واحدی برسند و همین وحدت رویه بر سر مسائل کلان استان موجب افزایش اعتماد مردم به نخبگان سیاسی این استان و مطالبه جدی از مسئولان وقت دولت در سطح استانی و ملی شده است. به نظر میرسد احزاب در اصفهان قبل از هر چیز میبایست با هدف کسب اعتماد مردم در این استان، بهدنبال تعریف مسیر مشخص برای مطالبه از دولت باشند؛ به گونهای که خط قرمز احزاب در این خصوص صرفا استیفای حقوق مردم باشد و نه پرداختن به رقابتهای سیاسی.