به گزارش اصفهان زیبا؛ نظام آموزش و پرورش، یکی از مهمترین مؤلفههای توسعه به حساب میآید؛ به همین دلیل در طرحهای جامع و تفصیلی که برای شهرها تدوین میشود، برای آموزش و پرورش سرانه اختصاص میدهند. روند توسعه طی قرن اخیر موجب شده این نهاد اجتماعی و شهروندی به مرور تغییر جایگاه دهد و به عنوان شأنی از شئون طبقه اقتصادی درآید. کشور ایران از دوران کهن محل بسیاری از حکمتها و تعالیم عقلی و حکمی بوده است. شهر اصفهان نیز بهطورخاص جزو شهرهایی به حساب میآمد که مراکز مهم علمی در آن قرار داشت و بهعنوان شهری معتبر در زمینه اشاعه علم و دانش در دنیا محسوب میشدهاست. اما با ورود تفکر جدید به ایران و متعاقب آن به اصفهان، به تدریج شکل و محتوای آموزش و تربیت نیز دستخوش تغییر شد.تغییر از نظام قدیم مکتبخانه به نظام جدید مبتنی بر مدرسه،افقی را بر روی ایرانیان گشود و شکل و سبک زندگی آنها را دگرگون کرد. در گزارش پیش رو، تاریخی این تحول و نتایج آن را روایت خواهیم کرد.
شروع گسترش مدارس در اصفهان
توسعه و گسترش مدارس در شهر اصفهان در چند دوره تاریخی اوج و فراز داشت. این دوران رابطهای مستقیم با سالهایی داشت که این شهر پایتخت کشور ایران بود. اولین موج تأسیس مدارس و تولید علم در شهر اصفهان به دوران دیالمه و سلجوقیان برمیگردد؛ دورانی که بسیاری از دانشمندان و عالمان آن روزگار در پایتخت ایرانزمین روزگار میگذرانیدند.
حضور پانزدهساله ابوعلی سینا، دانشمند بزرگ ایرانی در اصفهان در اواخر عمر و تدریس او در محلی که هنوز گنبد آن پابرجاست و بهعنوان مدرس ابنسینا شناخته میشود، موجب شد یکی از قدیمیترین مدارس علمی جهان پایهریزی شود.
مدرسه نظامیه
یکی دیگر از قدیمیترین و بزرگترین مدارس شناختهشده اصفهان که از آن اطلاعاتی در دسترس است، مدرسه نظامیه است که توسط خواجه نظامالملک طوسی حدود هزار سال قبل و در دوره سلجوقیان در اصفهان بنیانگذاری شد. مدارس نظامیه در دیگر شهرها ازجمله بغداد نیز وجود داشت و اساتید و شاگردانی بزرگ همچون سعدی شیرازی در آنها به امر تدریس و تحصیل پرداختند.
نظامیه اصفهان که در نزدیکی مسجد جامع قرار داشت، بسیار مفصل و دارای کتابخانهای بینظیر، خوابگاهها، انبارها و بسیاری امکانات دیگر بود. همچنین از محل موقوفات مبالغی بهعنوان مقرری برای اساتید و دانشجویان اختصاص داده شده بود؛ این در حالی است که در اکثر نقاط جهان، هنوز این مرتبه از تولید و انتقال دانش چیزی شبیه به
رؤیا بود.
دوران طلایی مدرسهسازی در اصفهان
با رویکار آمدن سلسله صفویه و انتقال مجدد پایتخت به اصفهان، به یکی از طلاییترین دوران مدرسهسازی در این شهر میرسیم. مدارس متعدد و مجللی که برخلاف دوران دیالمه و سلجوقی که نجوم، ریاضیات، جغرافیا و علوم تجربی محور تدریس و تعلیم بود، اکنون بیشتر با محوریت مذهبی مشغول به فعالیت بودند.
شاردن، سیاح فرانسوی که در زمان صفویه سالها در اصفهان اقامت داشت در سفرنامه خود درباره مدارس عهد صفویه چنین نوشته است: «مدارس در ایران فراوان است. ایرانیان آموزشگاهها را مکتب خوانند و معلمین را مکتبدار گویند. در هر شهری تعداد کثیری مدرسه موجود است و حتی میتوان گفت در هر ناحیهای از شهر نیـز مدارس بسیاری وجود دارد. محصلان پس از مکتب به مدرسه میروند و ایرانیان کالج را مدرسه میگویند و در ایران تعداد مـدارس متوسطه و عالیه بیاندازه زیاد و بسیار است.»
شاردن آنجا که از مدارس اصفهان سخن میگوید، از مدارس به نـام دانشکده نام میبرد و چنین مینویسد: «در اصفهان پنجاهوهفت باب مدرسه (دانشکده) وجود دارد که اکثرا در آثار و ابنیه خیریه سلطنتی و یا متعلقه به شاهنشاه میباشد و در این مدارس بهخصوص، انتخاب مدیر و معلم با پادشاه است. عایدی موقوفات ثروتمندترین مدارس سالیانه فقط دوازدههزار فرانک است که بعضیاوقات، در بین پنجاه تا پنجاهوپنج نفر طلبه تقسیم میگردد. بدین ترتیب فقر شدید طلاب مسلم میگردد و بعضیشان بهقدری نادارند که توانایی پرداخت پاداش مدرسین خویش را ندارند و ناگزیرند به خدمت استادانی بروند که بهرایگان تدریس میکنند و تعداد این قبیل اساتید نیز بسیاراست. اصفهان (دارالعلم شرق) مهد دانش در سراسر مشرق زمین بهشمار میرود و از آنجا، علوم به کلیه نقاط خاور بهویژه هندوستان منتشر میگردد.»
نکته جالبتوجه اینکه در این دوران بسیاری از ثروتمندان و درباریان نسبت به ساخت مدارس در رقابت بوده و هر یک تلاش داشتند مدرسهای بهعنوان موقوفه با نام خود بر جای بگذارند. مـدارس اسفندیار بیک، پـریخـان خـانـم، ددهخاتون، زینـب بیگم، خواجه محبت، مریم بیگم، آقاکمال خازن، آقا کافور، مادرشاه، خواجه ملک، آغا کافور و… از مهمترین آنها بودهاند.
قاجاری و شروع عصر جدید در آموزش
با هرجومرج و دگرگونیهای پیشآمده پس از فتنه افغان تا حدود یک قرن مدارس جدیدی بنا نشد و بسیاری از مدارس قدیم نیز از میان رفت. با برقراری آرامش نسبی و ثبات در دوره قاجار، درس و مدرسه رونقی دوباره یافت و چندین مدرسه بزرگ ازجمله مدرسه صدر خواجو و مدرسه صدر بازار برپا شد.
روش تدریس در بیشتر این مدارس عمدتا دینی و حوزوی بود؛ اما در کنار این مدارس علمیه، مکتبخانهها نیز حضور پررنگی در امر آموزشوپرورش داشتند. برخلاف حوزههای علمیه که بیشتر در بازارها و در کنار مساجد تشکیل میشد، مکتبخانهها بیشتر صورت محلی داشت و در منازل مسکونی معلمهایی که ملا نامیده میشدند تشکیل میشد. در مکتبخانهها علاوه بر خواندن و نوشتن، قرآن و حسابوکتاب نیز به کودکان آموزش داده میشد.
دوران قاجار اما مرز دو عصر متفاوت بود. زندگی سنتی شرقی و سبک مدرن غربی بهخصوص از زمان ناصرالدینشاه قاجار درهمآمیخته میشد تا تأثیرات خود را بر روی جنبههای مختلف زندگی ایرانیان بگذارد. تأسیس دارالفنون و روانهشدن مبلغان مذهبی اروپایی و تمایل به آموختن علوم جدید، مهمترین عاملی بود که موجب شد مدارسی با فرم جدید مورد استقبال قرار گیرند.
مدارس سبک جدید در اصفهان
اولین مدارس به سبک جدید در اصفهان در محله ارمنینشین جلفا بهوجود آمد. ارامنه سهم بزرگی در توسعه روابط سیاسی ایران با دنیای خارج داشتند و آشنایی آنها با زبان و شرایط زندگی اروپایی باعث شد که از ایشان بهعنوان پیک و مترجم استفاده شود.
مدارس با سبک جدید که عموما توسط مبلغان مذهبی اروپایی تأسیس شدند با همان شیوه مدارس اروپایی اداره میشد. ارامنه به دلیل تشابهات فرهنگی و مذهبی با آنها آمادگی بیشتری برای پذیرش این سبک جدید از خود نشان دادند؛ درنتیجه مدرسههای جلفا بهزودی رونق گرفت و با استقبال ارامنه و برخی مسلمانان مواجه شد. در این مدارس زبان ارمنی، فارسی و فرانسه به همراه علم جغرافیا تعلیم داده میشد.
مدرسه مسعودیه، اولیه مدرسه سبک جدید در اصفهان
مدرسه مستر بروس از اولین مدارس با سبک جدید بود که در سال 1240 شمسی در جلفای اصفهان ساخته شد. مستر بروس، پزشک انگلیسی و مؤسس این مدرسه در راه سفر به هندوستان بود که در ایران به قحطی اصفهان برخورد کرد و تصمیم به اقامت در این شهر و ایجاد درمانگاه و مدرسهای برای اصفهان گرفت.
او قبلا در انگلستان اجازه تأسیس این مدرسه را از ناصرالدینشاه قاجار و بعدتر از مسعودمیرزا ظلالسلطان، حاکم اصفهان گرفت. پس از تأسیس مدرسه، برای قدرشناسی و درامانماندن از تعرض، نام آن را «مسعودیه» نهاد. نواختن پیانو، آموزش زبان ارمنی، زبانهای فارسی و انگلیسی، آموزش تاریخ، جغرافیا، حساب عمومی، جبر، هندسه، فلسفه طبیعی و نجوم عمده سرفصل دروس این مدرسه بود.
با آنکه ظلالسلطان خود مجوز این مدرسه را صادر و از آن حمایتهای مالی بسیاری کرد؛ اما چندی بعد به دلیل اینکه خود تصمیم به تأسیس مدرسهای گرفت، در نامهای به پدرش ناصرالدینشاه وجود مدرسه مستر بروس را مضر اعلام کرد و علیه او نوشت.
دبیرستان ادب
حدود سی سال بعد، در سال 1272 اسقفی مسیحی به نام ادوار استوارت از نیوزلند به اصفهان آمد و کالج را از جلفا به باغ بزرگ امینالشریعه در نزدیکی مادی فرشادی منتقل کرد. مدرسه گسترش یافت و در رشتههای متعدد با تعداد شاگردان بالا به کار خود ادامه داد. در سال 1302 این دبیرستان بازسازی شد و به نام جدید «اسقف استوارت مموریال کالج» به کار خود ادامه داد.این مدرسه دارای خوابگاه، تالار، کلوب، زمین هاکی، مطبخ، استخر شنا، زمین فوتبال، آزمایشگاهها و بسیاری تأسیسات دیگر بود. در سال 1312 نام این کالج به دستور رضاشاه به «دبیرستان ادب» تغییر نام داده شد و درنهایت در سال 1319 طبق امریه دولت، تمامی مدارس خارجی در ایران طبق قراردادی به وزارت فرهنگ ایران واگذار شدند و تحت نظر مستقیم دولت ایران، نه دول خارجی، به کار خود ادامه دادند.
هرچند در ساختوسازهای شهری در دهههای اول قرن اخیر بسیاری از زمینهای دبیرستان ادب تبدیل به خیابان و مکانهای دیگر شد؛ اما هنوز این مؤسسه آموزشی با گذشت بیش از 160 سال به کار آموزشوپرورش مشغول است. بخشهایی از ساختمان قدیمی و تاریخی این مدرسه در اختیار اداره آموزشوپرورش است.
مدرسه بهشتآیین
همزمان با مستر بروس، همسر او نیز برای ساخت مدرسهای دخترانه دستبهکار شد و به تدریس زبان فرانسه، تاریخ و جغرافیا، خیاطی و خانهداری مبادرت ورزید. این مدرسه ابتدا در جلفا، سپس با نام دوشیزگان در خیابان عباسآباد ،جنب کلیسای لوقا به راه افتاد و بعدتر به خیابان شیخبهایی منتقل شد.
با انتقال کالج مموریال به محل کنونی، ساختمان مدرسه دخترانه نیز در همسایگی آن در قطعه زمینی تأسیس شد. این زمین روزگاری محل عمارت صفوی بهشتآیین بود که در حمله افغانها ویران شد؛ به همین مناسبت این مدرسه دخترانه به یاد آن عمارت صفوی، «بهشتآیین» نامگذاری شد.
دبیرستان بهشتآیین نیز تاکنون به فعالیت خود در امر آموزشوپرورش ادامه داده؛ هرچند متأسفانه ساختمان تاریخی آن در سال 1368 به بهانه بازسازی ویران و ساختمان جدیدی به جای آن ساخته شد.
مدرسه کاتولیک «جرجیس» و مدرسه فرانسوی «ستاره صبح» از دیگر مدارس خارجی بودند که در اصفهان تشکیل شدند و چندسالی به فعالیت خود ادامه دادند. فکر تأسیس مدرسهای به سبک جدید در ذهن ظلالسلطان زمانی پدیدار شد که در تهران از مدرسه دارالفنون بازدید کرد. با تقاضای او از پدرش برای تأسیس مدرسهای در اصفهان، عمارت هشتبهشت برای تشکیل مدرسه همایونی اختصاص داده شد. طبقه همکف را به کلاسها و طبقه بالای عمارت هشتبهشت را مخصوص آزمایشگاهها، کارگاهها و کتابخانه اختصاص دادند.
مجوز حاجآقا نورالله برای تأسیس مدارس جدید
با وقوع انقلاب مشروطه، بسیاری از موانع برای ساخت مدارس جدید ازبین رفت. مشروطهخواهان بهدلیل تبلیغات منفی علیه مدارس جدید، به علما عتبات متوسل شدند و آنها نیز تأسیس مدارس جدید را جایز اعلام کردند. حاجآقا نورالله نجفی یکی از مشوقان تأسیس مدارس جدید در اصفهان بود.
مدرسه معارف، مدرسه شرافت، مدرسه علیه، مدرسه شرف، مدرسه سعادت، مدرسه حقایق، مدرسه اتحادیه، مدرسه کمالیه، مدرسه اسلامیه، مدرسه ایمانیه، مدرسه قدسیه، مدرسه امامیه، مدرسه نوریه، مدرسه ترقی، مدرسه باقریه، مدرسه دیانت، مدرسه گلبهار، مدرسه سادات و مدرسه اکابر تعدادی از مدارسی بودند که در دوران پس از مشروطیت در اصفهان تأسیس شدند و شروع به کار کردند. در این بین مدارس دخترانه نیز روزبهروز بر تعدادشان افزوده میشد. مدرسه دوشیزگان، مدرسه اناث گلبهار و مدرسه نسوان تعدادی از مهمترین آنها بودند.
تغییر از مکتبخانه به مدرسه
با تغییرات اجتماعی و ساختاری پیشآمده در پی سقوط قاجار، مدارس جدید گوی سبقت را از مکتبخانههای قدیمی ربودند. کمکم خانوادهها رغبت بیشتری برای فرستادن دختران و پسران خود به مدرسه نشان میدادند. در این دوران مدارس بزرگ و مهمی نیز تأسیس شد. دبیرستان سعدی که از سال 1299 آغاز به کار کرده بود، در سال 1316 به عمارت باشکوهی منتقل شد که در محل زمینهای کاخ صفوی تالار طویله قرار داشت. این ساختمان زیبا که هماکنون متعلق به حوزه هنری اصفهان در گذر سعدی جنب میدان نقشجهان است، هنوز پابرجاست. البته لازم به ذکر است، تشکیلات دبیرستان سعدی در سال 1353 به محل جدید خود واقع در خیابان ارتش منتقل و ساختمان قدیمی به شهربانی اختصاص داده شد.
مدرسه جدید مریم بیگم، دبستان دولتی حکیم نظامی، مدرسه صارمیه، هنرستان هنرهای زیبا و… برخی دیگر از مدارس مهمی بودند که در دوره پهلوی اول ساخته شد. در سال 1313 طبق یک گزارش، 9 دبیرستان پسرانه (صارمیه، سعدی، ادب، گلبهار، فرهنگ، قدسیه، اقدسیه، علیه، اتحاد)، 54 دبستان پسرانه، چهار دبیرستان دخترانه (بانوان، بهشتآیین، شاهدخت، اتحاد) 11 دبستان دخترانه و هشت مدرسه اکابر شبانه در اصفهان فعال بوده است.
مدارس غیرانتفاعی و طبقاتیشدن آموزش در ایران
شهر اصفهان در طول تاریخ یکی از شهرهای نسبتا موفق در ایجاد سیستمهای نوین آموزشی بوده و شرایط موجود بیانگر این حقیقت است که توسعه شهری در چنددهه اخیر مانعی برای گسترش مدارس و مراکز آموزشی نبوده و مدرسههای علمیه حوزوی و مدارس نوین همپای توسعه شهری تاکنون به فعالیت خود ادامه دادهاند. طی سالهای بعد تعداد مدارس دولتی و غیردولتی رشد بسیاری یافت.
طی هشتاد سال گذشته این روند صعودی ادامه داشته و علاوه بر مدارسی دولتی، مدارس بسیاری نیز با کمک خیرین و اشاعه فرهنگ مدرسهسازی در شهر اصفهان بنا شده است. با گذر از مسیر پرفرازونشیب تاریخی، در حال حاضر پنجهزار و300 مدرسه تحت حدود 25 نوع سیستم مدیریتی مانند مدارس دولتی، غیردولتی، غیرانتفاعی، تیزهوشان، هیئتامنایی، شبانه، شاهد، حرفهای، قرآنی، استثنایی، رشدی و … در شهر اصفهان مشغول به امر آموزشوپرورش نسل جوان هستند.
بااینحال، یکی از نکاتی که در ارتباط با نهاد آموزشوپرورش در ایران مطرح شده، این است که تعدد در نوع مدارس نشان از معضلات و مشکلات اجتماعی است. با وقوع انقلاب اسلامی، یکی از ابعاد اجتماعی که سیاستهای دولتی روی آن متمرکز شد، نهاد آموزشوپرورش بود. بر همین اساس نهضت سوادآموزی در ایران به راه افتاد و همپای تعداد مدارس و محصلان نیز افزایش پیدا کرد.
اما اتفاق ناخوشایند، ظهور مدارس غیردولتی بود؛ بهگونهای که قانون تأسیس مدارس غیرانتفاعی در تاریخ خرداد 1367 در مجلس به تصویب رسید. پسازآن بهتدریج، مدارس غیردولتی، نمونه دولتی و نیمهدولتی نیز تأسیس شد و در جریان همین تأسیسات، نام مدارس غیرانتفاعی نیز بر سر زبانها افتاد.
طبق پژوهشی که در راهبرد فرهنگ، شماره 59 منتشر شد، سهم دانشآموزان این مدارس از 0.2 درصد در سال تحصیلی 1370-1369 به 18درصد در سال 1399-1398 رسید و این روند روبه رشد هنوز هم ادامهدار است.
آنچه موجب شده این تعداد مدرسه به مدارس ما اضافه شود، فقط این نیست که کیفیت آموزش در این مدارس متفاوت است؛ بلکه از مهمترین دلایل و انگیزه ایجاد چنین مدارسی توسط مؤسسان آن، درآمدزایی بیشتر است. بسیاری از این مدارس با ارائه دروس خاص و فوقبرنامههای جدید، به دنبال گسترش بازار مصرف خود در بین خانوادهها هستند؛ بنابراین آنچه شاهد هستیم، این است که هر خانواده بسته به تمکن مالی خود، مدرسه خاصی را برای فرزندش انتخاب میکند و مدارس نیز باتوجه به پولی که دریافت میکنند خدمات آموزشی به دانشآموزان ارائه میدهند.
در حال حاضر، متناسب با توسعه و شکاف طبقاتی در شهر، مدارس نیز رفتهرفته شکل طبقاتی پیدا کرده و نوع مدارس انتخابشده توسط خانوادهها نیز بیانکننده طبقهای است که خانوادهها به آن تعلق دارند. به عبارتی دیگر، با این روند که طی سه دهه قبل طی شده، آموزش نیز شأنی از اقتصاد و جایگاه اقتصادی پیدا کرده است.