یکی از دغدغههای مهم پیامبران، ایجاد تغییر و تحول در جامعه و سوقدادن آن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب بودهاست. آنها با توجه به شرایط فکری، روحی و اجتماعی گروههای مختلف جامعه، روشهای مناسب، مؤثر و مستقلی را بهکار میگرفتند تا فرایند اقناع و اثرگذاری معنوی بهخوبی انجام شود. / معروف
به جهت دستیابی به شیوه صحیح امر به معروف و نهی از منکر، مطالعه شیوه رفتار و تعامل پیامبران بهعنوان برجستهترین افراد در ایجاد ساختارهای مطلوب فرهنگی امری ضروری است. چراکه آنها راههای تبلیغ و ترویج دین و نفوذ در قلب و روح مخاطب را به ما ارائه میدهد.
در همین راستا، خبرنگار اصفهان زیبا به جهت واکاوی و آشنایی بیشتر با روشهای صحیح در اجرای فریضه امر به معروف و نهیازمنکر از منظر قرآن، مصاحبهای را با امیر احمد نژاد، عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان ترتیب داده است.
ماهیت معروف و منکر از منظر قرآن و روایات را تبیین فرمایید.
در تمام جوامع بشری قبل از هرگونه وضع قوانین، به فرهنگسازی و اقناع فکری درباره مطلوب بودن آن قانون نیاز مبرم است. روش قرآن و سیره پیامبران نیز در این زمینه همینگونه بودهاست. پیامبران در تفهیم و تثبیت مسائل اعتقادی و فرهنگی از دعوت مردم به تعقل و عقلانیت بهره میگرفتند.
ایشان با بسترسازی مناسب، فضای جامعه را برای درک و قبول هنجار جدید فراهم کرده و مردم در سایه درک صحیح و نه تحت اجبار و تحمیل به انجام آن امر مطلوب روی میآوردند.
واژه «معروف» در فریضه امربهمعروف از ریشه «عرف» به معنای شناخته شده است. پس معروف همان امور شناختهشده توسط مردم است که وجدان عمومی آن را امری مطلوب میپندارد و انجام آن را تحسین میکند.
«منکر» نیز از ریشه «نکر» به مفهوم ناشناختههاست و به اموری اطلاق میشود که وجدان عمومی جامعه آن را امری نامشخص و مذموم میپندارد.
یکی از خطرات مهمی که فرهنگ یک جامعه را تهدید میکند، جابهجایی تدریجی «منکر» و «معروف» است. این پدیده در طی چه فرایندی روی میدهد و چه عواملی آن را تسریع و تسهیل میکند؟
وقتی در جامعهای کمیت و کیفیت فعالیتهای فرهنگی کاهش یابد، منجر به فراموشی تدریجی معروفها میشود. اما گاهی بحرانی عمیقتر دامنگیر جامعه خواهد شد و آن تبدیل هنجار نامطلوب به هنجاری پسندیده و معروف است.
نمونه قرآنی این تبدیل را میتوان در آیه ۲۷۵ سوره بقره مشاهده کرد. این آیه بیانکننده نقلقولهای رباخوارانی است که میگفتند: خریدوفروش مثل رباست. توجه کنید که آنها نمیگفتند: ربا مثل خریدوفروش است.
مردم آن عصر، آنچنان با رباخواری خو گرفته بودند که اصل در معاملات را ربا میدانستند. آیتالله جوادی آملی در تفسیر تسنیم بهخوبی به تبیین این مسئله پرداخته و تبدیل منکر به پدیدهای معروف در آن جامعه اشاره کرده است.
قطعا عوامل مختلفی سبب تبدیل معروف به منکر یا بالعکس میشود که یکی از آنها تبیین و گسترش معروفها با استفاده از روشهای هیجانی و غیرعقلانی است.
شیوههایی که در دفاع و تبیین یک امر به معروف مورد استفاده قرار میگیرد، باید بر مبنای خردورزی و اقناع عقلی استوار باشد.
مثلا اگر به منظور ترویج عبادت و زیست مؤمنانه در بین نسل جوان، بهجای ارائه ادله عقلی مبنی بر نیاز فطری انسان به پرستش و عبادت، پیرایههای خرافی این امر برجسته و توصیه شود، نهتنها منجر به حذف عبادت از سبک زندگی نسل جوان خواهد شد، بلکه با ایجاد دلزدگی و پسزدگی، این امر مطلوب به پدیدهای مذموم تبدیل میشود.
ترویج استفاده از حرز و دعا بهجای گسترش فرهنگ تلاش و پشتکار، توصیه به انواع ادعیه بختگشایی به جای فرهنگسازی و ساماندهی و رفع موانع ازدواج، نمونههایی از تنزل جایگاه عبادت و پرستش به بستر خرافات است که در مدت زمان بسیار کوتاهی، چنان دلزدگی در نسل جوان ایجاد خواهد کرد که عبادت و پرستش در نزد آنها از امری معروف به پدیدهای منکر مبدل خواهد شد.
در سخنان اخیر مقام معظم رهبری به لزوم برنامهریزی صحیح برای مقابله با طرحهای مشخص و مدون دشمن اشاره شد.
شاید بتوان گفت که برنامهریزی برای انجام دعوت به معروف و نهی از منکر بر محور خردورزی و عقلانیت و پرهیز از روشهای هیجانی توأم با خشونتهای کلامی و فیزیکی، یکی از مصادیق توصیه مقام معظم رهبری است.
علاوه بر این، اصل مهم دیگر در مواجهه با هنجارشکنیهای اجتماعی، توجه به برقراری تعاملی دوستانه، صمیمی و مهرورزانه در حین امر به معروف و نهی از منکر است.
خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آلعمران به پیامبر خود که بدون هیچ تردیدی، انسانها را به پسندیدهترین و خردمندانهترین معروفها دعوت میکند نیز تذکر میدهد که مردم را با لحنی نرم و مهربان و بدون هیچ تندخویی و سختدلی به دین دعوت کند.
با وجود این که اوامر پیامبر (ص) در اوج عقلانیت و خردورزی است، اگر در فضای سخت و خشن صادر شده و از هر نوع ملاطفت و مهربانی بهدور باشد، سبب پراکندگی مردم از اطراف ایشان میشود.
در ترویج معروفها و جلوگیری از نشر منکرها، بهکارگیری شیوهای که با اقناع عقلی و مهرورزی همراه نباشد، نه تنها از گسترش منکرات جلوگیری نمیکند، بلکه خطر تبدیل معروف به منکر را نیز افزایش میدهد.
آیا میتوان در مدت زمان کوتاهی هنجاری را بهعنوان امر مطلوب در جامعه نهادینه کرد؟
خیر. قطعا یکی از ویژگیهای فعالیت فرهنگی، زمانبر بودن آن بوده و نهادینهکردن امری در جامعه بهعنوان پدیدهای مطلوب و پسندیده، نیازمند صرف زمانی طولانی است.
شاید در نگاه اول، اینگونه بهنظر برسد که تثبیت یک هنجار یا مبارزه با یک ناهنجاری با استفاده از روشهایی همچون اجبار، الزام و فشار، زودتر به نتیجه برسد. اما این روشها بهمثابه دمیدن بر آتش است که اگرچه ثانیههایی آتش را فرومینشاند، اما پس از آن آتش با شدت بیشتری شعلهور میشود.
در سالهای اولیه پیدایش اسلام نیز پیامبر (ص) با صرف زمانی طولانی و مستمر، ابتدا بستر مناسب جهت تحقق حکم الهی را فراهم میکرد و پس از اطمینان از درک حسن انجام آن امر توسط مردم، حکم نهایی صادر میشد. برای نمونه میتوان به حکم ممنوعیت تدریجی شرب خمر اشاره کرد.
پیامبر(ص) با صبوری و طمأنینه خاصی در مدت زمان بیشاز ۱۰ سال، آیات نازلشده در چهار مرحله را برای مردم ابلاغ و تشریح میکرد تا آگاهی و درک آنها نسبت به معایب شرب خمر افزایش یابد و وجدان عمومی جامعه این پدیده را بهجای امری معروف بهعنوان پدیدهای منکر بپذیرد.
استفاده از شیوههای فرهنگی و آماده سازی وجدان عمومی جامعه برای پذیرش یک هنجار، هر چند بسیار زمانبر بوده، اما تأثیری پایدار و عمیق در جامعه دارد.
نمونهای دیگر از این دست، نحوه آمادهسازی جامعه توسط پیامبر (ص) برای اجرای فریضه معروف هجرت بود. هجرت در آن زمان برای مسلمانان امری بسیار دشوار بود. زیرا باید خانواده و خانهوکاشانه را رها کرده و راهی سرزمینی میشدند که هیچ دارایی و مالکیتی در آن نداشتهاند.
لذا پیامبر در طول ۵ الی ۶ سال با ذکر اصل هجرت و نتایج آن در زندگی انبیا و اقوام گذشته به تبیین این موضوع پرداخت و پس از آن با روشهای مستقیمتر و با خطابهای صریح و انتقادی دستور انجام فریضه هجرت را به مردم ابلاغ کرد.
متأسفانه درزمان حاضر و درباره مسئله روز جامعه یعنی حجاب بانوان این شیوه صحیح و فرایند منطقی انجام نشد.
غفلتهای طولانیمدت متصدیان امور فرهنگی و اکتفاکردن آنان به انجام برنامهها و طرحهای کوتاهمدت، شعارگونه، دستوری و اجباری و در نهایت منحصرا ارائه بیلان و آمار به جای رصد میزان نهادینه شدن یک هنجار، سبب بروز وضعیت نابسامان جامعه امروز شده است.
همچنین برخی اقدامات نابخردانه در راستای ترویج فرهنگ حجاب و عفاف که اتفاقا به سوژههایی در رسانههای خارجی جهت تضعیف امر پوشش نیز بدل شد، آنچنان باعث عقبرفت و اضمحلال امر حجاب شد که فقط با سالهای سال خوندل خوردن، قابل جبران است.