زمانی شهید بهشتی (ره) میگفت: «برای ارائه پنج کلمه سخنرانی قبلش باید پنجهزار کلمه مطالعه کرد». فرقی نمیکند که مصرف کننده پیام باشید یا تولیدکننده پیام؛ برای افزایش سواد بصری و هنری باید تا آنجا که میتوان عکسها، پوسترها، نمایشگاهها و تبلیغات خوب و خلاقانه را تماشا و تحلیل کنید.
یادآوری هرم سواد رسانه
در شمارههای قبل با هرم پنجمرحلهای سواد رسانه بهعنوان یک «نقشه راه» در آموزش مباحث رسانه و فضای مجازی آشنا شدیم. برای یادآوری، هرم طراحیشده توسط مهندس حسین غفاری را در ادامه آوردهایم تا بخشی از مباحثی را که لازم است درباره آن صحبت شود مرور کنیم.
در قله این هرم «تولید پیام» قرار دارد. همانطور که «سواد» شامل خواندن و نوشتن میشود، اگر شخصی آداب مصرف رسانه و خوانش صحیح از رسانه را بلد باشد لیکن مهارتهای تولید پیام را بلد نباشد، گویی سواد رسانه او لَنگ میزند!
بهعنوان یک مقدمه بر فنون تولید پیام، در این شماره به آشنایی با «سواد بصری» و ایدهگرفتن از برخی محتواها میپردازیم و در شماره دیگری به این مبحث عمق خواهیم داد.
سواد بصری چیست؟
به مهارت انسان در فهم و ترجمه تصویر «سواد بصری» میگویند.
فهمیدنِ معنای تصاویر، یکی از مهارتهای مهم انسان امروز است. این توانایی با عمل دیدن پرورش مییابد. پیوند بین تجربیات بینایی با تجربیات دیگر حواس ذخیرههای ذهنی فرد را در خوانش اثر و درک معنای تصویر غنیتر میسازد.
گاومیش عصر سنگی
چرا «تصویر» اینقدر مهم و اثرگذار است. به طوری که امروز فرهنگ عامه را به نوعی فرهنگ بصری (Visual Culture) میدانند؟
به نظر میرسد پاسخ در فیزیولوژی و فطرت انسان نهفته است. انسان از دیرباز علاقه خود را به تصویرگری و فرهنگ بصری نشان داده است. به طوری که در غارهای چندهزارساله باقیمانده از عصر حجر میتوان تصاویر هنرمندانهای را دید که با زندگی افراد مأنوس بوده؛ هرچند معانی آن برای ما کامل شناخته شده نیست.
یک عکس خوب معادل چند کلمه؟!
تصاویر با ما حرف میزنند. شاید شما هم این اصطلاح را شنیده باشید که یک عکس خوب و قدرتمند معادل 1000 کلمه است که درباره آن بخواهیم بنویسیم و حرف بزنیم. 1000 کلمه معادل سه صفحه تایپ شده است. گاه عکس خبری معروفی میتواند افکار عمومی را تحتتأثیر قرار دهد، دنیا را تکان دهد یا موجب انقلابی بشود.
ما هیچ… ما نگاه…
90 درصد اطلاعاتی که وارد مغز ما میشود از راه چشم است. این بدان معناست که حس بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه فقط 10 درصد اطلاعات ورودی به مغز ما را شامل میشوند و حجم انبوه اطلاعات باقیمانده سهم حس بینایی است.
چشمها بعد از مغز، پیچیدهترین عضو بدن ما انسانها هستند. چشمها بیش از دومیلیون بخش فعال دارند.
ما با مشاهده چیز یاد میگیریم
حجم بیشتر آموزش ما از زمان کودکی از طریق مشاهده است که به آن یادگیری مشاهدهای (Observational learning) میگویند. شاید نحوه تقلیدکردن بامزه کودکان را دیده باشید.
بخش یادگیرنده مغز حیوانات و انسانها شامل نورونهای آینهای است (Mirror neurons) که محیط بیرون را (خوب یا بد) همانند آینهای به داخل ذهن ما منعکس میکنند.
گستره سواد بصری
گستره سواد بصری نه تنها سواد رسانهای را در بر میگیرد، بلکه از آن فراتر رفته و تعاملات انسانی و ارتباطات غیرکلامی را در چارچوب خود جای داده است.
مثلا بسیاری از مفاهیم که در ارتباطات روزانه از طریق حالات صورت، دستها و بدن به فرد مقابل منتقل میشود در سواد بصری هم قابل بررسی و تحلیل است.
همچنین به سواد بصری در طراحی لباس، معماری، طراحی کاریکاتور، پوستر، صفحهآرایی کتاب، تبلیغات، تجارت، سینما و حتی در سیاست و آداب دیپلماتیک نیاز است.
در صنعت سینما، آلفرد هیچکاک استاد سواد بصری بود. او بود که تعیین میکرد چشم مخاطب الآن باید بر کجای تصویر متمرکز و خیره شود و مخاطب را در مقابل قاببندیهای خود میخکوب میکرد.
سر خود کلاه نگذارید!
در ادامه میخواهیم فقط تمرین دیدن کنیم و چند نمونه از بنرهای کمیته فرهنگ شهروندی اصفهان و برخی تبلیغات اجتماعی جهانی را با همدیگر ببینیم. با جستوجو در اینترنت میتوانید تصاویر بیشتری را پیدا کنید.
منابع برای مطالعه
کتاب «مبادی سواد بصری» نوشته دونیس داندیس، یک مرجع کلاسیک برای آموختن سواد بصری است. در این کتاب با مفاهیم نقطه، خط، سطح، ترکیببندی، کادر و نشانهشناسی آشنا میشوید.
البته کتابهای متنوع دیگری هم در بازار وجود دارد که بالاخره باید یکی را تهیه کرد و خواند. «هنر رنگ» از یوهانس ایتن، از کتابهای مرجع شناخت رنگ و روانشناسی رنگ است.
کتاب «مدیریت چشم مخاطب» منبع ارزشمند دیگری است که به قلم و هنرمندی کاریکاتوریست توانمند کشورمان، محمدحسین نیرومند، نگارش شده است. در این کتاب به آموزشهای مربوط به فشار بصری یا نقطه توجه مخاطب در یک اثر هنری پرداخته است.
فشار بصری: معرفی تکنیک eye tracking
در فشار بصری بهدنبال فهم نقطه تمرکز و نقطه توجه بیشتر چشم مخاطب در صفحه هستیم. در این تکنیک از عینک مخصوصی که حرکات مردمک چشم را دنبال میکند استفاده میشود و اطلاعات آن را به رایانه میدهند. رایانه با گرفتن برآیند و میانگین از جامعه آماری موردنظر، میتواند خروجی مطلوب را برای تحلیل در اختیار پژوهشگر قرار دهد.
در تبلیغ روبهرو نقاط قرمزتر نشاندهنده میزان خیرگی بیشتر چشم مخاطب است. قاعدتا این تبلیغ یک تبلیغ بد محسوب میشود. چرا که چشم مخاطب به جای متمرکزشدن روی برند محصول، متوجه چهره معصوم کودک شده است.
حالا زاویه نگاه کودک را عوض میکنیم؛ این تبلیغ بهتری است. اگرچه چشم مخاطب بر روی چهره کودک هم متمرکز شده؛ اما با دنبالکردن مسیر نگاه کودک، در نهایت به روی برند محصول که تبلیغ یک مدل پوشک بچه است ختم شده است.
یک نمونه از پژوهشهای فشار بصری: چشم ما چگونه نوشتهها را میخواند؟
نمونهای از تحلیل حرکات چشم بر صفحه جستوجوگر گوگل. توضیح بیشتر اینکه گوگل حجمی از درآمد خود را از تبلیغات کلیکی بهدست میآورد و این مهم است که تبلیغ کلیک خور در کجای صفحه بیشتر کاربردی است.
گفتنی نیست؛ دیدنی است!
در پایان چند عکس دیگر را با هم ببینیم که مطمئن هستم حال شما را خوب میکند. این عکسها را فقط با واژگان نمیتوان تحلیل کرد. «نشنال جئوگرافیک» و نشریه «لایف» پیشتاز فتوژورنالیسم هستند و تصاویر بیشتری را میتوانید با جستوجو پیدا کنید.