برای تربیت نوجوان زمین و آسمان به هم دوخته شد

اصفهان به‌عنوان مهد کانون‌های فرهنگی با فعالیت‌های فرهنگی متفاوتی روبه‌رو است؛ از گروه‌هایی که به‌طورمستقیم در تعامل با نوجوان و جوان‌ها عمل می‌کنند تا مجموعه‌هایی که به پژوهش‌های مربوط به نوجوان و جوان مشغول هستند.

برای تربیت نوجوان زمین و آسمان به هم دوخته شد - اصفهان زیبا

به گزارش اصفهان زیبا؛ اصفهان به‌عنوان مهد کانون‌های فرهنگی با فعالیت‌های فرهنگی متفاوتی روبه‌رو است؛ از گروه‌هایی که به‌طورمستقیم در تعامل با نوجوان و جوان‌ها عمل می‌کنند تا مجموعه‌هایی که به پژوهش‌های مربوط به نوجوان و جوان مشغول هستند. در این میان برخی گروه‌ها هم معتقدند فعالیت در میانه این دو طیف است که می‌تواند مثمرثمر باشد. از جمله گروه فرهنگی «ژرفا».

از زمانی که فعالیت صفحه «کانون‌ها» روزنامه «اصفهان‌زیبا» به طور تخصصی شروع شده است همواره بر این بوده‌ایم که با درنظرگرفتن رسالت رسانه، صرفا به معرفی فعالیت‌های شهر بپردازیم. درواقع وظیفه ما این است که آنچه را زیر پوسته فرهنگ شهر در جریان است نمایان کنیم و تا حد ممکن از صحت‌وسقم گفته‌ها اطمینان حاصل کنیم. اما درعین‌حال به‌دنبال رد یا تأیید هیچ مجموعه‌ای هم نیستیم. برای ما مهم این است که این فعالیت‌ها نمایان شود، متولیان مرتبط از آن آگاه شوند و تصمیماتی متناسب با شرایط فعلی شهر و نیازهایش گرفته شود.در همین راستا یکی از مجموعه‌های تازه‌تأسیسی که به گفت‌وگو با آن‌ها پرداخته‌ایم، گروه فرهنگی «ژرفا» است. عباس بالایی، از اعضای هیئت مؤسس ژرفا با «اصفهان‌زیبا» گفت‌وگو کرده است.

فعالیت رسمی مجموعه‌تان از چه زمانی آغاز شده است؟

نیمه اول سال 1403 بود. حدودا هشت‌نه ماه پیش می‌شود؛ ولی پیش از آن، آماده‌شدن بستر کار، رایزنی‌هایی که با حوزه‌های علمیه قم و تهران داشتیم، سیری که طراحی شد، نیروهایی که منسجم شدند و نقششان معلوم شد، این‌ها مجموعا به یک‌سال‌ونیم پیش برمی‌گردد.

با چه عنوانی کارتان را شروع کردید؟

به‌عنوان مجموعه فرهنگی ثبت سمن شده‌ایم.

و توضیحی درباره هیئت مؤسس مجموعه بدهید.

جمعی از دانشجویان رشته علوم تربیتی و روان‌شناسی و طلاب؛ درمجموع پنج نفر.

برویم سراغ فعالیت‌هایتان. این جمع طلبه‌ها و دانشجوها با چه هدفی مجموعه فرهنگی تشکیل داده‌اند؟

جامعه هدف ژرفا، جوان‌ها و نوجوان‌ها هستند. ما به دنبال این هستیم که ببینیم مدارس و مجموعه‌های فرهنگی که با جوان و نوجوان در تعامل هستند، چه چالش‌هایی دارند که برایشان حل نشده و مسئله شده است.

به چه صورت؟ درواقع سؤالم این است سازوکار شما برای شناسایی مسائل و حل آن‌ها به چه صورت است؟ تمایز خاصی با سایر مجموعه‌های فرهنگی دارید؟

ببینید، مسئله ژرفا این است که علوم‌انسانی را که مبانی فلسفه اسلامی دارد، بازنگری کند و یافته‌های آن بازنگری را متناسب با مسائل جامعه ارائه دهد؛ مثلا طبق سازوکاری که عرض خواهم کرد، در حوزه‌ای همچون آموزش متناسب با مبانی اسلامی به این نتیجه می‌رسیم که آموزش باید این‌طور باشد؛ پس یافته‌هایمان را در مدرسه اجرایی می‌کنیم یا در یک سطح دیگر می‌بینیم کار فرهنگی باید این‌طور باشد، در مجموعه فرهنگی اجرا می‌کنیم. در مجموع ایدئال ما این است که هر آنچه در سطح جامعه رخ می‌دهد، سرچشمه گرفته از لایه‌های بالایی باشد و خروجی آن به جامعه عرضه شود.

درباره لایه‌های کار توضیحی بدهید که روند فعالیتتان شفاف‌تر شود.

مجموعه در حال حاضر مبتنی به سه لایه است. سطح اول، گروه علمی هستند. متشکل از طلاب خانمی که تحصیلاتشان سطح سه و چهار حوزه است، با مبانی اسلامی عمیق‌تر آشنا شده‌اند و در این زمینه فعالیت کرده‌اند. لایه دوم، گروه پژوهشی است و دانشجویان علوم تربیتی، مشاوره و روان‌شناسی مقطع کارشناسی‌ارشد و دکتری هستند. لایه سوم را که لایه اجرایی است، عمدتا دانشجویان کارشناسی و طلاب سطح یک ‌تشکل داده‌اند.

روند کار چطور پیش می‌رود؟

این‌طور که گروه علمی با رویکرد اسلامی مسائل بنیادی حتی مثل منطق و فلسفه را بازنگری و خصوصا از منظر صدرایی به آن نگاه می‌کند. گروه پژوهشی هم مبانی را که در دسترسش قرار می‌گیرد برای پاسخگویی به سؤالاتی استفاده می‌کند که در روان‌شناسی با آن مواجه می‌شود. البته بازهم با تأکید بر نگاه صدرایی و طبیعتا اینکه با این عینک به مسئله نگاه کنیم، پاسخ‌های متفاوتی نسبت به جهان‌بینی دیگر خواهد داشت.

یک نکته مهم دیگر هم در اینجا تأکید ما بر رسیدن به علوم‌انسانی با حکمت است و تمام علومی که درگذشته بوده، در نسبت با انسان خوانده می‌شود. یک‌وقت است شخصی با اختلالی به روان‌شناس مراجعه می‌کند، او هم تکنیک‌هایی را روی فرد اجرا می‌کند و به جوابی می‌رسد؛ اما حکمت این‌طور است که 14 شاخص را بررسی می‌کند. در این موقعیت و برای پاسخگویی به شخص نجوم را بررسی می‌کند، ماورا را بررسی می‌کند، نسبت شخص با خودش و محیط اطراف را در نظر می‌گیرد و… ؛ در ضمن اینکه باید گفت ارتباط بین این لایه‌ها از بالابه‌پایین نیست. بین لایه علمی و پژوهشی گفت‌وگو شکل می‌گیرد و همان مباحثی که گروه علمی مطالعه می‌کند، گروه پژوهشی هم در جریان است؛ اما کمی ضعیف‌تر.

به‌عنوان کسی که چند سالی است مطالعات اندکی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی داشته‌ام و با اندیشکده‌ها در تعامل بوده‌ام، به نظرم کم نیستند مجموعه‌هایی که در چند سال اخیر به حوزه مطالعات اسلامی ورود کرده‌اند و قصد دارند علوم‌انسانی بومی را در جامعه نهادینه کنند. بااین‌حال به دلایل مختلفی کارشان به ثمر نرسیده و عمدتا در سطح نظر مانده‌اند. به نظرتان ممکن است مجموعه شما هم به این چالش بر بخورد؟

اینکه آیا فلسفه اسلامی و عمیق‌ترش، علوم‌انسانی اسلامی وجود دارد یا نه مهم نیست؛ مهم فهم واقعیتی است که بیش از یکی هم نیست. اینکه چطور این واقعیت را بفهمیم و نسبتش با انسان را چطور بفهمیم، مسئله است. همان موردی که گفتم، ما با عینک صدرایی نگاه می‌کنیم. حالا اینکه چه ضمانتی وجود دارد که در سطح نظر و اندیشه نمانیم، ما از همان ابتدا گروهی را تشکیل دادیم که مسائل زمین را بفهمد.

یعنی معتقدید که سایر مجموعه‌ها از آسمان به زمین می‌آیند و شما از زمین به آسمان می‌روید؟

هر دو اتفاق می‌افتد. اگر بین زمین و آسمان گفت‌وگو شکل بگیرد و نیازهای روی زمین معلوم شود، ضمانت اجرا قوی‌تر می‌شود. معتقدیم آدم زمینی نباید منتظر بماند که مسئله به طور کاملا عمیق و قطعی مشخص شود تا اجرا را شروع کند. نه؛ او کارش را شروع می‌کند و هرچقدر هم مبانی معرفتی‌اش عمیق‌تر شود، کارش دقیق‌تر می‌شود؛ ولی منتظر نمی‌ماند تا مسئله در ساحت اندیشه کاملا روشن شود.

در باب انتخاب سوژه، طبیعتا مسائل جامعه و حتی در قشر جوان و نوجوان متنوع است. چطور موضوعات اصلی کارتان معلوم می‌شود؟

همان‌طور که گفتم، جامعه هدف ما جوان و نوجوان است و به همین جهت رصدخانه‌ای داریم که مسائل مربوط به آن‌ها را بررسی می‌کند. تا الان هم با مدارس تحول‌خواه گفت‌وگو و موضوعات را استخراج کرده‌ایم.

اشاره‌ای کردید به گروه علمی‌تان که اعضای آن خانم هستند. این انتخاب دلیل خاصی دارد؟

به نظر ما در حوزه فهم مسئله انسان با نگاه زن دچار اختلال‌ایم؛ یعنی یکی از جاهایی که ضعف وجود دارد، مسئله زن است که با نگاه زن فهم نشده است. در مبانی فقهی‌مان هم این اتفاق نیفتاده است. سخنان اخیر رهبری هم به همین موضوع اشاره داشت که مسئله فهم زن با نگاه زن را مطرح کردند و تا امروز حداقل به طور عمیق اتفاق نیفتاده است.

این کمبود چه ارتباطی با کار شما دارد؟ مگر مخاطبتان نوجوان و جوان نیست؟

بله همین‌طور است؛ ولی آنجایی که کار کمی شده، حوزه خانم‌ها بوده و برای همین هم هیئت مؤسس مجموعه بانوان هستند. رصدخانه هم در ابتدا مسئله زن را احصا کرده و مدارس دخترانه را موردبررسی قرار داده است. ادعای مدارس تحول‌خواه پسرانه این است که برای تربیت پسران کارهایی شده است؛ ولی حوزه دختران از جمله مواردی که بسیار کم‌کار شده و از آنجا نمی‌توانیم همه حوزه‌ها را پیش ببریم؛ بنابراین تمرکزمان را در این حیطه گذاشته‌ایم.

بسیار خب. آماری هم از اعضای فعلی بگویید. چند نفر مشغول هستید؟

با جذب جدیدی که از دانشجویان و طلاب داشتیم، نزدیک به 100 نفر عضو هستند که غلبه با خانم‌هاست.