به گزارش اصفهان زیبا؛ نحوه زندگی و سیره پیامبر(ص) بهگونهای است که اگر از منظر و زاویه جدیدی مورد دقت و واکاوی قرار گیرد، قطعا حاوی نکات کارآمدی برای زیست امروز مسلمانان خواهد بود. بررسی روش و نحوه مدیریت پیامبر اکرم (ص) در غزوات مختلف، میتواند نمونهای از این دست باشد.
در این راستا بررسی غزوه احزاب یا خندق که از مهمترین و سرنوشتسازترین حوادث صدر اسلام است، جهت واکاوی و تأملی دوباره، نمونهای منحصر به فرد است؛ چراکه از سویی، این جنگ آخرین تلاش مشرکان برای ایجاد جبهه قوی و همگانی بر ضداسلام بود و از سویی دیگر به علت کثرت و برتری سپاه مشرکین و عدم یکدستی سپاه مسلمین، شرایط روحی و روانی خاصی بر لشکر حاکم بود.
لذا بهنظر میرسد مبرزترین پدیده در جنگ احزاب، نحوه مدیریت و مواجهه پیامبر با وقایع این جنگ بود. «اصفهانزیبا» بهمنظور واکاوی بیشتر این مدیریت حساس و استراتژیک، مصاحبهای را با علیاکبر عباسی، عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان ترتیب داده است.
برای آشنایی بیشتر خوانندگان با شرایط حاکم بر فضای غزوه خندق شرحی اجمالی از این نبرد ارائه دهید.
جنگ احزاب در سال پنجم هجری و در نواحی شمالی و غربی مدینه به وقوع پیوست. در این جنگ سپاه دشمن که تعداد آنها بین هشت تا دههزار نفر بود، از گروهها و احزاب مختلفی مانند لشکر قریش و همپیمانان آنها تحت فرماندهی ابوسفیان، لشکر غطفان و همپیمانان آنها از قبایل نجد، لشکر بنیاسد و یهودیان بنی نضیر که قریش را همراهی میکردند، تشکیل شده بود.
البته نقش یهودیان بنی نضیر در این غزوه، بیشتر تقویت فکری و روحی این حرکت نظامی بود. یهودیان بنیقریظه هم با شکستن پیمان، متحد احزاب محسوب میشدند. اما در اینسو تعداد نفرات سپاه مسلمین که به حقیقت آماده ایفای نقش در میدان نبرد بودند، فقط هزار و ۵۰۰ نفر بود؛ چرا که بسیاری از مسلمین به بهانههای مختلف در خانه ماندند و به کارزار احزاب وارد نشدند.
البته با تدبیر پیامبر (ص) مسلمین قبلاز رسیدن سپاه مشرکان از حرکت آنها به سمت مدینه مطلع شده و فرصتی برای تدبیر، تجهیز و آمادگی یافتند.
سپاه مسلمانان از چه گروههایی تشکیل شده بود؟ آیا آنها دارای سپاهی متحد و منسجم در برابر دشمن بودند؟
پساز آنکه مسلمین خبر حرکت احزاب به سمت مدینه را دریافت کردند، دچار تشویش، نگرانی و تلاطم شدند. در قرآن کریم در سوره احزاب، احوال و شرایط مسلمانان در این هنگام بهخوبی ترسیم شدهاست. گروهی از آنها یاران خالص و فداکار پیامبر اسلام (ص) بودند که در هر شرایطی، خللی در ایمان و اعتمادشان نسبتبه خدا و رسول او وارد نمیشد.
گروه دیگر، منافقانی بودند که با اجبار و اکراه اسلام را پذیرفته و در دل کینه رسول خدا (ص) را داشتند. گروه دیگر، مسلمانانی بودند که بهعلت ضعف شخصیت و ایمان در شرایط حساس گرفتار تردید و ترس میشدند. لذا با توجه به این شرایطی که بر سپاه مسلمین حاکم بود، رهبری و مدیریت پیامبر در جنگ احزاب، یکی از دشوارترین مدیریتها در شرایط بحران محسوب میشود.
هر چند پیامبر (ص) با اتخاذ تمهیدات و تدابیر چندگانه چنان مدیریت مطلوب این جنگ را بهعهده گرفت که باوجود قلت کمی و کیفی مسلمانان در مقابل مشرکان، پیروزی نصیب آنها شد.
وجوه و ابعاد مختلف مدیریت پیامبر(ص) در جنگ احزاب را تبیین کنید.
اولین اقدام پیامبر(ص) دراینباره، برنامهریزی برای اتخاذ سیاست دفاعی در این جنگ بود. در آن زمان، بهترین تدبیر، ماندن در شهر مدینه و بهرهبرداری از همه امکانات و پشتیبانیهای درون شهر بود. با توجه به برتری کمی سپاه دشمن و برخورداری آنان از تعداد زیادی سواره نظام، مهمترین اقدام، جلوگیری از تهاجم اولیه دشمن بود.
دومین سیاست تدافعی پیامبر، فرمان به حفر خندق بود. لازم به ذکر است که در فرهنگ اعراب آن زمان، منحصرا نبرد چهرهبهچهره، نبردی جوانمردانه تلقی میشد. لذا اغلب آنها با پیشنهاد جناب سلمان، مبنیبر حفر خندق، موافق نبودند. اما در نهایت، پیامبر (ص)، روش دفاعی سلمان که از پارسیان آموخته بود را پسندیده و پذیرفتند. سرعت عمل پیامبر (ص) در قبول و پیادهکردن این پیشنهاد با توجه به عدم استقبال اعراب قابلتوجه است.
ساماندهی و تشجیع نیروهای سپاه اسلام از دیگر اقدامات مدیریت بحران پیامبر (ص) در این نبرد بود. ایشان از یکسو پیوسته نیروهای خود را متذکر اهداف این جنگ، یعنی کسب رضای الهی و اقتدار اسلام میکردند و و ازسوییدیگر با مشارکت مستقیم و همهجانبه خود در کار حفر خندق باعث تقویت روحیه مسلمین و فعالتر کارکردن آنها میشدند. حضور پرنشاط پیامبر، سبب تقویت روحیه آنها میشد.
یکی دیگر از تدابیر پیامبر در مدیریت نیروی انسانی را میتوان بهرهمندی از تمام نیروهای حاضر در بین مسلمانان دانست. بهطوریکه ایشان از آنهایی که سست ایمان و یا حتی منافق بودند، در حد مطلوب بهرهبرداری و استفاده کردند. تدبیر دیگر پیامبر (ص)، توجه ایشان به عدم اتحاد کامل سپاه دشمن بود. همانطور که قبلا بیان شد، سپاه مشرکان، متشکل از قبایل و طوایف گوناگونی بودند که هنوز اتحاد مستحکمی با یکدیگر نداشتند. پیامبر(ص) با اتخاذ تدبیری، مانع از توافق یهودیان بنیقریظه با قریشیان شدند.
لازم به ذکر است که به دلیل وجود موانع طبیعی و حفر خندقها، تنها راه نفوذ احزاب به سپاهیان اسلام، منحصرا ورود از قلعههای یهودیان بنیقریظه بود. پیامبر (ص) با توجه به اهمیت این موضوع، ترتیبی دادند تا فردی از سپاه دشمن به نام نعیم بن مسعود که شبانه از خندقها گذر کرده و نزد پیامبر (ص) مسلمان شده بود، بهعنوان نیروی نفوذی، میان مشرکان برود.
با توجه به عدم اطلاع دشمن از مسلمانشدن این فرد، او به راحتی قادر بود تا با نفوذ در بین مشرکان از اتحاد آنها با یهودیان بنیقریظه و ورود از قلعههای ایشان جلوگیری کند.
تدبیر دیگر پیامبر اکرم برای کسب پیروزی در این نبرد، طولانیکردن مدت زمان این جنگ بود.پیامبر بهخوبی واقف بود که چون سپاه دشمن در بیابانهای عربستان قرار گرفته، در صورت طولانیشدن جنگ برای تأمین آذوقه سپاهیان و چهارپایان خـود و فراهمکردن سایر ملزومات و تجهیزات با مشکل مواجه خواهند شد.
این موضوع با توجه به نقطه قوت سپاه مشرکان که همان وجود سوارهنظامها بود، اهمیت مضاعفی پیدا میکرد. مدیریت موفقیتآمیز دیگر پیامبر در این غزوه، صدور مجوز برای ورود حضرت علی (ع) به میدان جنگ برای پاسخ به هماوردخواهی تعدادی از سوارکاران ماهر مشرکان بود.
هنگامی که این پنجنفر با قدرت تمام از خندقها عبور کرده و در مقابل سپاه مسلمین به هماوردخواهی پرداختند، هیچکس بهجز حضرت علی (ع)، شجاعت و توانایی لازم برای مقابله با آنها را نداشت. در این گروه پنجنفره، شجاعت عمروبنعبدود، شهره همه اعراب بود و فقط حضرت علی(ع) شجاعت کافی برای پاسخ به این هماوردخواهی را داشت.
صدور احادیث متعدد از قول پیامبر (ص) درباره منزلت و جایگاه رفیع این مبارزه، دلیلی بر نقش مهم آن در تعیین سرنوشت جنگ بود. پیامبر (ص) در روایتی فرمودند: «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین» که تصریح مینماید مقابله مخلصانه آن حضرت با عمرو بن عبدود، برتر از عبادت تمامی جن و انس است. پیامبر (ص) در جایی دیگر فرمودند: «لو وُزن الیومُ بِعملِ جمیع أمّة محمّدٍ، لَرُجّح عملُکَ علی عَملهم…؛ اگر امروز ارزش عمل تو با ارزش عمل همه امت من سنجیده شود، ارزش عمل تو بر ارزش امت، برتری مییابد.»
در پایان ذکر این نکته ضروری است که هرچند در این جنگ امدادهای غیبی خداوند همچون وقوع طوفانی سخت به کمک مسلمین آمد. اما تدابیر فوقالعاده عقلانی رسول خدا و بهرهگیری ایشان از عقل و خرد جمعی، سهم بسیار گستردهتری در این پیروزی داشت و سهم امدادهای غیبی در قیاس با هوش، ذکاوت و تدبیر پیامبر (ص) بسیار محدودتر بود.
خوانندگان برای کسب اطلاعات بیشتر درباره مدیریت پیامبر در جنگ احزاب میتوانند به مقاله «مدیریت در بحران» نوشته علیمحمد ولوی مراجعه کنند.