یکی از مهمترین شاخصهای توسعه، نهاد آموزش است که در ایران دو متولی مهم دارد. یکی آموزشوپرورش و دیگری وزارت علوم مربوط به آموزش عالی دانشگاهی.
برنامه ششم توسعه در حالی تدوین و اجرا شد که فضای کلی کشور و همچنین فضای حاکم بر سیاستگذاری عمومی کشور متفاوت از برنامه قبلی بود. بر همین اساس تفاوتهای مهمی در خطمشیهای برنامه ششم و پنجم قابلتشخیص است.
برنامه پنجم توسعه که با فصل مربوط به الگوی اسلامیایرانی توسعه شروع شد، نتوانست به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. مهمترین اتفاقهایی که در سالهای اجرای برنامه پنجم در اصفهان رخ داده است، نشان از این دارد که روی مخرب توسعه بهتدریج در حال آشکارشدن است.
تفاوت بین اهداف برنامه چهارم و آنچه در عرصه عمل اجرا شد، نشان از این دارد که در همه برنامههای اجراشده، بین آنچه سیاستگذاران به ذهن میآورند و تخیل میکنند و آنچه اجرا میشود، فاصلهای وجود دارد که پرشدن آن نیازمند زمانی است که تقریبا دیگر وجود ندارد.
برنامه سوم بر اساس ضرورتها و چالشهای اساسی کشور در سالهای آتی برنامه نظیر جوانی، افزایش سطح اشتغال، افزایش میزان رشد اقتصادی، کاهش تصدیهای دولت، خصوصیسازی، توسعه منابع انسانی و همچنین توسعه فناوری و بهرهمندی از منابع و امکانات کشور تدوین شد.
برنامه دوم توسعه، هم از برنامه قبلی توسعه، یعنی برنامه اول و هم از عملکرد دولت در زمینه خصوصیسازی صنایع و املاک دولتی و آزادسازی منابع مالی و ارزی متأثر شده بود و همین شرایط باعث شد این برنامه با تأخیر به تصویب برسد و یکسال بعد از اتمام برنامه اول، اجرایی شود.
برنامه اول توسعه در فضای پس از جنگ و لزوم بازسازی دفاعی و اقتصادی کشور و همچنین تأمین نیازهای اساسی جامعه نوشته شد؛ بنابراین متأثر از اندیشه و فکر سازندگی کشور در ابعاد مختلف بود.
اجرای برنامههای توسعه و رسیدن به اهداف آن، طی دهههای اخیر جزو راهبردهای بسیاری از کشورهای توسعهیافته شده و کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم نیز به تقلید از این کشورها، این برنامهها را جزو راهبردهای اصلی میان مدت و بلندمدت خودشان قرار دادند.
زمانی که سودآوری زیاد به انباشت سرمایه منجر شود، باید سیستم خود را بازتولید کند و به همین منظور، باید خود را «توسعه» دهد. بر همین اساس مفهوم «توسعه» پا به عرصه تاریخ اجتماعی و سیاسی جامعه میگذارد.
با گذشت 70 سال از کودتای 28 مرداد 1332 هنوز از این رخداد میتوان بهعنوان یکی از نقاط مهم چرخش تاریخی در ایران معاصر قبل از انقلاب یاد کرد. دوره دوازدهساله پس از سقوط رضاشاه، یکی از ملتهبترین دورههای تاریخ ایران از نظر ظهور و سقوط دولتها و بینظمی سیاسی در ایران بود.