اگر این تعریف کلی را بپذیریم، در عالم سینما بیشک سبک انیِس واردا بهخصوص در دومین فیلم بلندش، «کلئو از 5 تا 7»(Cleo from 5 to 7) میتواند نمونه خوبی برای این نوع نوشتار باشد. واردا در این فیلم پرسه زدن «یک زن» را واکاوی کرده و قهرمان مشهور ماتمزدهاش را در گوشه و کنار پاریس از نزدیک و با جزئیات تصویر میکند. فیلم فقط کاوش منحصربهفرد لذت بخشی از کنار آمدن با بیماری و مرگ نیست. بلکه تصویری لحظهای از پایتخت فرانسه در سال 1962 و فرهنگ سینمایی آن است. چیزی که این فیلم را برجسته کرده، چشم پرسهزن آن است که پرده را آکنده از جزئیات میسازد؛ جزئیات زیادی که درواقع شاید جُستاری برای پوشش دادن به این میزان ارجاعات تماشایی به ساختمانها، لباسها، ماشینها، اشیا، افراد، عتیقهجات و خردهریزهای دیگر ظاهرشده بر پرده، شایستهتر بود. بااینکه تأکید مشابهی در فیلم قبلی واردا «لاپوینت کورت» (La Pointe Courte) وجود داشت، اما کلئو تقریباً بهتمامی درباره چنین جزئیاتی بناشده و حتی کماهمیتترین چیزها میتواند به نگرانیها و دغدغههای شخصیت اصلی ربط پیدا کند. شایانذکر است که اینجا فقط موضوع این نیست که سازنده فیلم و همچنین شخصیت اصلی فیلم یک زن است. این فیلم، همانطور که شووالتر در کتاب «ادبیاتی از آن خودشان» درباره مرحله سوم در تاریخ ادبیات زنان اشاره میکند، از مرحله به چنگ آوردن موقعیت مساوی با مردان و همچنین وصف رنج زنان گذشته و متعلق به آن دسته آثاری است که به تجربه زنان بهعنوان منبع هنر مستقل آنها مینگرد و تحلیل فرهنگی را بهسوی تکنیک و شکلهای هنری زنانه گسترش میدهد. همانطور که تکنیک در آثار نویسندگانی چون دوراس و وولف در ادبیات، تحت تأثیر زن بودن مولف است، در اینجا هم نوع نگاه، بیان و زیباییشناسی فیلم وابسته به وارداست. به بیانی سادهتر مرحله سومی را که در تاریخ هنر و ادبیات زنان به آن اشاره شد چنین میتوان توضیح داد: مرحلهای که در آن زنان برای اعلام موجودیت پشت نامهای مردانه و ادبیات مردانه مخفی نمیشوند و مانند مردان سخن نمیگویند. این مرحله مرحلهای است که زنان مانند زنان حرف میزنند و میآفرینند. واردا روش کارگردانی را در فیلم اولش که بهطور تکامل یافتهتر به این فیلم نیز قابلتعمیم است، اینطور توضیح میدهد: «شبیه جریان احساسات، شهود و لذت کشف چیزهاست. کشف زیبایی جایی که ممکن است نباشد. دیدن؛ و از طرف دیگر تلاش برای ساختارمند و سازمانیافته بودن؛ تلاش برای هوشمند بودن». فیلم «کلئو از 5 تا 7» خوانندهای مشهور، کلئو (با بازی کورین مارچِند) را در شهر با پای پیاده، با ماشین و با اتوبوس دنبال میکند. این روز، روزی است که او قرار است جواب آزمایشهایی را بگیرد که برای تشخیص سرطان داده است. کلئو که بهجد تلاش میکند تا با معنایی که این مسئله میتواند برایش داشته باشد، روبهرو نشود بدون هدف روشنی اینجاوآنجا میپلکد؛ حرف زدن با غریبهها، ملاقات دوستان و گرفتن تاکسی به مقصدی نامعلوم! فیلم مملو از خرافات است. سکانس افتتاحیه خواندن کارت تاروت، به معنای واقعی کلمه، رنگ را از زندگی شخصیت اصلی و هرچیزی که او میبیند، میزداید، بهجز صحنههای مربوط به کارتهای تاروت که رنگی هستند، بقیه فیلم سیاه و سفید است. فناپذیری کلئو سایه سنگینش را بر سیر و سیاحت او انداخته است و فیلم پاریس را با این توجه به این موضوع غمانگیز و غیرمعمول کاوش میکند. برای کلئو تجربه کردن عادیترین و روزمرهترین اتفاقات است که موجب تلطیف شدن خبر نهایی تشخیص سرطانش میشود. کلئو به همان اندازه که به دنبال فضای فیزیکی است به دنبال فضای ذهنی هم هست؛ اما او چه چیزی در این سفر یکروزه میبیند؟ روایت کردن چنین چیزی عجیبوغریب و غیرعادی است چنانکه فیلمبرداری از آن نیز، همانطور که در فیلم میبینیم، اینچنین بوده است. روز کلئو چنین آغاز میشود: فالگیر را ترک میکند و از خیابان به سمت کافهای که دستیارش (با بازی دومینیکو داوری) در آنجا ملاقات میکند، میرود. دستیارش وقتی قهوهاش را میریزد او را دلداری میدهد. کلئو مشاجره زوجی در میز کناری را پیش از اینکه کافه را ترک کرده و به کلاهفروشی بروند، میشنود. «همه چی به من میاد» کلئو پافشاری میکند و کلاه زمستانه گرانقیمتی را باوجوداینکه تابستان است میخرد. این خرید انگار زمان را برای او کش میآورد. آنها برای رفتن به آپارتمان کلئو تاکسی میگیرند. درراه مورد آزار و اذیت خیابانی واقع میشوند و با خنده برگزارش میکنند. زن راننده تاکسی از کارش حرف میزند. ترانهای از کلئو که زیاد دوستش ندارد از رادیوپخش میشود؛ و اندوه کلئو با دیدن صورتکهای حکاکی شده غیرعادی در پشت ویترین یک مغازه، به چهرهاش برمیگردد. بعد از گذشتن از خیابان و از میان هایوهوی دانشجویان هنر درحالیکه رادیو درباره جنگ الجزایر، کِندی و… حرف میزند، آنها به آپارتمان میرسند. در داخل آپارتمان باوجود دیواری ترکخورده، کلئو بچه گربه، تختخوابی اشرافی، یک پیانو و اثاثیه شیک دیگری دارد. عاشقش که بر اساس گفتوگویشان هیچوقت زمان کافی ندارد به او سر میزند و سپس دو موزیسین به دیدارش میآیند تا به ترانه و آهنگ جدیدی را به او نشان دهند. ترانهای غمگین که او را به گریه میاندازد. کلئو عصبانی لباس سیاهی میپوشد، بیرون میرود و به پرسه زدن ادامه میدهد. او در امتداد خیابان راه میرود و کبوترها را میترساند. مردی نمایشی اجرا میکند و قورباغه قورت میدهد. کلئو چندشش میشود و درحالیکه چشمان مردها دائماً او را میپاید، فرار میکند. به ساختمان «لدوم» در بلوار مونپارناس میرود و آخرین تکخوانیاش را در یک جعبه موسیقی پخش میکند. به نقاشیهایی روی دیوار ساختمان نگاه میکند. خیابان دوباره او را فرامیخواند. یک معرکهگیر دیگر با سوزنی که در بازویش فروکرده، حال او را به هم میزند. به استودیوی مجسمهسازیای پناه میبرد که در آنجا دوستش برای یک کلاس مدل شده است. دوستش باید به برای تحویل چند حلقه فیلم به سینمایی برود و کلئو او را همراهی میکند. در آنجا فیلم کوتاهی را میبینند که آنا کارینا، ژان لوک گدار، ادی کنستانتین، ژان کلود بریالی و سمی فری در آن نقش کوتاهی بازی کردهاند. این فیلم در واقع اثری از واردا و در رثای سینمای صامت کمدی به نام «نامزدهای پل مکدونالد» است. آنها دوباره به ساختمان «لدوم» میروند اما تصادفی رخ داده و تصمیم میگیرند سوار تاکسی دیگری شوند. کلئو قبل از اینکه از دوستش جدا کلاه جدیدش را به او میدهد. سپس به پارکی میرود و با سربازی که در مرخصی است گرم صحبت میشود. او توانسته دوباره نگرانیهایش را فراموش کند. به همراه سرباز با اتوبوس، به بیمارستان میرود. در این حین جزئیات بسیار زیادی هست. درنهایت وقتی به بیمارستان میرسند متوجه میشوند که کلئو به دو ماه درمان بیشتر نیاز دارد اما حالش خوب خواهد شد. نگرانیاش باعث قدمزدنهای عصبیاش شده بود اما حالا خودش را بهتر میشناسد. ترس او پایان یافته است. رابطهای که کلئو با سرباز دارد که از زبان سرباز بهنوعی رابطه خواهربرادری خوانده میشود، متفاوت از روابط دیگر او با مردانی دیگر است؛ چیزی بیش از تحسین و بهدوراز تحقیر. رابطهای از سر همدلی و همدردی است. چرا باید این رویدادها را فهرست کرد؟ این گردباد اطلاعات تنها گوشهای از جزئیات بیپایان موجود در فیلم را نشان میدهد. واردا در «کلئو از 5 تا 7» پاریس را در زیر نگاه خیره زنانه به تصویر میکشد و همانطور که اشاره شد نیروی پیشبرنده اصلی در اینجا واکاوی امر روزمره است. نقد فیلم به شیوهای سنتی به طور کامل برای تحلیل این فیلم جواب نمیدهد. ساختار فیلم بیشازحد غیر مرکزگرا است و مثل یک اثر هنری موقعیتگرا از دست میگریزد. از خلال بازگویی اسکلت خرده داستانهایی که از سفر کلئو به گوشهوکنار پاریس در طول دوساعت از این روز غمگین دیده میشود، کنجکاوی بیپایان و سیریناپذیر واردا قابلمشاهده بوده و همین کلید اصلی درک اثر است. گریزنده و رونده بودن، عدم مرکزگرایی و تأمل در جزئیات خصوصیاتی است که به این روایت زنانه با موضوع تجربه زنانه سروشکل میدهد. واردا درک میکند که امر روزمره کششها و حیرتهای خاص خود را دارد و حتی به زنی نفرین شده فرصت میدهد که برای مدت کوتاهی گرفتاریهای آینده خود از جمله بیماریاش را فراموش کند. چنین کنجکاویای در امر روزمره درواقع مأموریت فیلمسازی واردا بهطورکلی است و در این فیلم بود که او توانست برای اولین بار این هدف را محقق سازد.
منابع: How Cleo from 5 to 7 portrays a city under the female gaze? By Adam Scovell
A literature of their own Book by Elaine Showalter