صراحت و متانت او ویژگی بارزی است که زبانزد خاص و عام است و همین هم باعث شده تا همه فعالان این عرصه، دلگرم به حضورش باشند. با او به گفتوگو نشستیم و درباره همین مسائل صحبت کردیم و پرسیدیم که در این اوضاع اقتصادی کشور و بیدادگری کرونا اصلا امیدی به احیای مجدد بومگردیها و رونق گردشگری هست یا باید فعالان این حوزه بارشان را ببندند و راهی منزلی دیگر شوند.
بحث را با این پیشفرض شروع کنیم که همه میدانند داستان بومگردیها از کجا شروع شده است، ولی این کنجکاوی وجود دارد که بدانیم نام بومگردی چطور انتخاب شد و پیشنهاد چه کسی بود؟
همانطور که میدانید، در دهه هشتاد با حضور کسانی مثل مازیار آلداوود، زندهیاد سید هاشم طباطبایی، بنده و چند نفر دیگر این قصه در ایران آغاز شد و تا اوایل دهه نود چالشهای جدی در این زمینه داشتیم که اصلا بومگردی چیست؟ گاهی اقامتگاه سنتی اطلاق میشدیم، زمانی مهمانپذیر سنتی و گاهی هتل سنتی. ولی ما میگفتیم قصهای که شروع شده است، هیچکدام از اینها نیست. در حدود سالهای 92 و 93 جلسات پیوستهای در این زمینه با همراهی تعدادی از دوستان مثل آقایان نورآقایی، کیارش اقتصادی، بروج، آذری خانم احسانی در تهران سالن خلیجفارس معاونت گردشگری سازمان میراثفرهنگی برگزار شد و خروجی آن آییننامهای شد که به خوشهسار بومگردی معروف شد. درنتیجه نامی که برای این خانهها در نظر گرفته شد، برگرفته از همین نام، اقامتگاه بومگردی بود؛ ولی چیزی که ما به آن اعتقاد داریم واژه خانه بومگردی است.
تفاوت خانه و اقامتگاه در واژه چیست؟
اقامتگاه بومگردی ذهن را متوجه مکانی صرفا برای اقامت میکند، درصورتیکه مطابق با ضوابط این تأسیسات، در این فضاها تنها شاهد اقامت نیستیم، خانه بومگردی به خوراک میپردازند، خانوادهمحور هستند، به صنایعدستی میپردازند و همیشه ما میگوییم سه واژهای که در عبارت «وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی» وجود دارد در خانههای بومگردی نمود بیرونی دارد. ذات این خانهها، میراثی فرهنگی متعلق به گذشتگان است، از گردشگران در این خانهها پذیرایی میشود و فروش و عرضه یا تولید صنایعدستی بهصورت کارگاهی در این خانهها وجود دارد. بعدازآنکه پیشنویس را نوشتیم، به هیئت دولت رفت و همزمان این موضوع با آغاز دولتِ گذشته بود. واژه تأسیسات گردشگری در قانون اینگونه تعریف شده است: تأسیسات گردشگری شامل هتل، متل، مهمانپذیر، بینراهی و مهمانپذیر و سایر است. ما از کلمه سایر استفاده کردیم و گفتیم منظور از این سایر، اقامتگاه بومگردی و خانه مسافر هم میتواند باشد. این تعریف در آن زمان مصوبه هیئت دولت را گرفت و هیئت مؤسسی را تشکیل دادیم و اساسنامهای نوشتیم و براساس این فرمت، جامعه بومگردی کشور را طراحی کردیم و پیش بردیم و هنوز در حال ادامهدادن هستیم.
درواقع در این تعریف خانه بومگردی را بهعنوان سبکی از زندگی معرفی کردید و تأکیدتان بر بوم منطقه بود نه صرفا مکانی برای اقامت و مهمانداری.
دقیقا همینطور است. در بحث خانه بومگردی موضوعیت توسعه پایدار یا گردشگری پایدار بهعنوان یکی از زیرساختها و محورهای اساسی است؛ برای همین است که ما در همه نشستها و جلسات تأکید کردیم و میکنیم که مفهوم خانه بومگردی کیفی است و این مفهوم اگر کمّی عرضه شود، اتفاق خوبی را شاهد نخواهیم بود. ما شاهد بودیم که بین استانها رقابت به وجود آمد که این استان تعداد اقامتگاه بومگردی بیشتری از آن استان دارد و ما بهعنوان تشکلی تخصصی تأکیدمان روی این موضوع بود که آموزش و کیفیسازی ارجح بر کمیت و تعداد است.
در حال حاضر طبق مصوبه وزارت میراثفرهنگی برای درجهبندی بومگردیها از کمیت استفاده میشود. یعنی اتاقها و تأسیسات خانه مثل سرویس بهداشتی را میسنجد و برحسب تعداد، درجه بومگردی مشخص میشود. درواقع در بحث اخذ مجوز کمیت و عدد اهمیت دارد. ولی شما تأکیدتان روی کیفیت است. ملاک این کیفیت چیست؟ به نظرتان معیار کیفیت بهعنوان مفهومی انتزاعی، بر اساس سلیقه کارشناس یا ارزیاب ملاک دقیقی است؟ و همین موضوع آسیبزننده نخواهد بود؟
ما نگاهمان تقابلی نیست. اعتقادداریم بومگردی یک اتفاق خوب در سطح کشور است. باید آرامآرام این مفهوم به پختگی برسد و این روند شکل درستی بگیرد و چه ما در بخش خصوصی و چه بخش دولتی نباید در این مسئله عجله کنیم. ما ساختار بخش دولتیمان کمّینگر است. یعنی تعداد برایش مهم است. درحالیکه ما خانههای بومگردی بسیار باکیفیتی داریم که تنها سه اتاق دارند و هیچکدام از اتاقهایشان هم سرویس بهداشتی و حمام داخل اتاق ندارند. منظورم این است که مفاهیم در بومگردیها کیفی است. مثلا مهماننوازی مفهومی کمّی نیست.
چطور میخواهید مهماننوازی را اندازه بگیرید یا ملاک و معیاری برای مقایسهاش در نظر بگیرید؟
بسیار سؤال خوبی است. بهترین ملاکی که وجود دارد، این است که چه میزان مهمان از نوع خدمات و پذیرایی که از او صورت میگیرد رضایت دارد. تعریف ما این است که یک خانواده در ساختاری بهنام خانه بومگردی در حال اداره این مکان است و جنس فعالیت خانوادهمحور است. درنتیجه شما وقتی وارد یک خانه بومگردی میشوید با یک سری تجاربی روبهرو میشوید که منحصربهفرد است. شما ببینید سایتها و کتابهای گردشگری بینالمللی ملاکشان چیست؟ نگاه قالب که بهعنوان امتیازدهی از آن نام برده میشود، کیفی است و اینگونه است که گردشگر بر اساس چیزی که به او عرضهشده، امتیاز میدهد و براساس امتیازدهی مهمان، رتبه مجموعه مشخص میشود. میخواهم بگویم شیوهها و راهکارها کاملا مشخص است. مثلا در گردشگری نوستالژیک یا گردشگری فرهنگی یا در داستان پذیرایی و مهماننوازی میتوانیم خطکش بگذاریم. البته بخشی از این آیتمها در ضوابط اقامتگاههای بومگردی کاملا مشخص شده است. درواقع بهعنوان جامعه بومگردی کشور در حال مقاومتکردن هستیم که ارزیابی و درجهبندی خانههای بومگردی بهمانند بقیه تأسیسات گردشگری نباشد. ارزیابهای خانههای بومگردی باید از خود بدنه بومگردی باشد. یعنی این قصه را بشناسد وگرنه اگر قرار است ارزیابها کاغذ دستشان بگیرند و آیتمهای خانه را بررسی کنند و بر این اساس، امتیاز دهند دیگر بومگردی یک اتفاق تازه نخواهد بود. درواقع بومگردی یک ژانر در میان شاخههای مختلف گردشگری است و مخاطب خاص خودش را دارد. در سالهای 94، 95 و 96 یعنی پس از برجام، یکی از بیشترین استقبالها توسط توریستهای خارجی از خانههای بومگردی شد. چرا؟ به دلیل اینکه آنها با یک اتفاق متفاوتی مواجه شدند. امروزه اساس گردشگری بر یک کلمه استوار است و آن تجربهمحوری است و من برای آن گردشگر تجربه متفاوتی را رقم میزنم که در کشور خودش نمیتواند آن را تجربه کند.
لزوم آسیبشناسی این حوزه را چقدر جدی میدانید؟ مثلا زیادشدن تعداد بومگردیها باعث ایجاد رقابت ناسالم خواهد شد. باوجود کرونا و مشکلات اقتصادی کنونی در کشور پرداختن به این موضوعات چقدر اهمیت و اولویت دارد؟ با توجه به اینکه در این دو سال بسیاری از خانههای بومگردی آسیبدیدهاند به نظرتان زمان کنونی اصلا زمان مناسبی برای طرح این مباحث هست؟
ببینید ما بارها گفتیم یک روستا یا بوم برای اعطای مجوز باید ظرفیتسنجی شود. یک روستا (چه در بحث زیرساختهای زیستمحیطی و چه منابع زیرزمینی و چه جاذبههای روستایی) ظرفیت مشخصی دارد. نمیشود هر تعدادی درخواست از آن منطقه آمد با آن موافقت شود و این منجر به رقابت ناسالم و از آن مهمتر باعث ازبینرفتن بوم منطقه خواهد شد. ما در تعریف میگوییم یک خانه بومگردی در کنار کشاورزی، دامداری و جریان زندگی روستایی شکل میگیرد، برای اینکه آن تجربه متفاوت برای گردشگر حاصل شود. وقتیکه ما ظرفیتسنجی نمیکنیم منجر به ازبینرفتن بوم و زندگی بومی خواهد شد و هویتهای روستایی از بین میرود. بحث دیگر درباره کروناست. ما هیچوقت کرونا را تهدیدی محسوب نکردیم و گفتیم اتفاقا میتواند دوران کرونا یک فرصت مناسب برای مفهوم بومگردی باشد؛ چراکه در یک خانه بومگردی فاصلهگذاری و رعایت بهداشت همیشه وجود دارد. علاوه بر این، ما نزدیک به یک سال و نیم تلاش کردیم تا بتوانیم سرفصلهای آموزشی را فراهم بکنیم و موافقت ادارهکل آموزش وزارتخانه میراثفرهنگی و معاونت گردشگری را هم گرفتیم و حتی رونمایی از تفاهمنامه آموزشی در بهمن 99 در نمایشگاه گردشگری صورت گرفت؛ ولی متأسفانه اجرایی نشد. من اعتقاد دارم تمام این معضلات و مشکلات را به کمک آموزش میتوانیم حل کنیم. ما مجوز موافقت اصولی میدهیم تنها به دلیل اینکه فرد یک خانه قدیمی دارد؛ درحالیکه این فرد در کنار داشتن خانه قدیمی باید با مهماننوازی ایرانی بیشتر آشنا شود، باید با چگونگی ارائه خدمات در یک بومگردی آشنا شود و بسیاری از زیروبمهای این حرفه را بشناسد. تأکید ما این است که باید آموزش پیش از اعطای مجوز باشد. فرد وقتی آموزش میبیند میفهمد این قصه با تصور ذهنیاش متفاوت است و به این سادگیها نیست. باید بداند که ازجمله وظایفش تلاش در حفظ منابع زیرزمینی، احترام به جامعه محلی، برگزاری رویدادهای فرهنگی، برگزاری آیینها و آدابورسوم محلی، پرداختن به خوراک بومی و احیای هنرهای بومی است.
پیشبینی و ارزیابی شما بهعنوان یکی از فعالان این حوزه از دوران پس از کرونا چیست؟ به نظرتان دوباره شاهد رونق بومگردیها خواهیم بود؟
من بازهم میگویم با واژه پیشوپس از کرونا کلا مشکل دارم. چهبسا اگر طور دیگری به این دوران به بحث گردشگری نگاه میکردیم خیلی بهتر میشد سیاستگذاری در این حوزه کرد. کرونا مثل آنفولانزا، سرخک و دیگر ویروسهایی که وارد زندگی انسان شد یک قصه تکراری است. البته سرمایههای گرانقدری را از ما گرفت و از این بابت بسیار متأسفیم، وجود این ویروس حساسیت مسائل بهداشتی را برای مهمانها افزایش داده است و رعایت این نکات یک اولویت جدی برای فعالین گردشگری شده است. قطعا معتقدم به دلیل تنوع قومیتی و اقلیمی که در کشورمان داریم خانههای بومگردی یکی از خوش آتیهترین تأسیسات گردشگری هستند، اگر هم سیستم دولتی و هم ماهایی که در بخش خصوصی مشغولیم تمام جوانب این مسئله را بهصورت واقعی در نظر بگیریم. درمجموع من نسبت به آینده بسیار خوشبین هستم و احساس میکنم یک تجربه جدید به تجارب قبلی افزوده شد و همیشه باید از اتفاقها درس گرفت تا بتوانیم بر اساسش در آینده پیش برویم. برای خود من در حال حاضر در خانه نقلی بحث پرداختن به صنایعدستی و برگزاری رویداد اولویت بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده است و یاد گرفتم که باید چندوجهی باشم. پرداختن به جامعه محلی بسیار مهم است. ما اگر جامعه محلی را از دست دهیم یک سرمایه بزرگ را ازدستدادهایم.
تا یکی دو سال پیش در سطح استان یک انجمن بومگردی هم فعال بود. آیا هنوز فعال است و در حال حاضر اعضای این انجمن چه کسانی هستند؟
ببینید ما یک جامعه بومگردی کشوری داریم که در سطح ملی فعالیت میکنیم و رایزنیهایمان به مقامات وزارتخانه است. در هر استان هم مطابق با تعداد اقامتگاهها (اگر تعدادشان بیشتر از پنجاه عدد باشد) میتوانند انجمن استانی تشکیل دهند. در جامعه بومگردی کشوری آقای آلداوود رئیس و بنده نایبرئیس هستم و در اصفهان من رئیس و آقای آلداوود نایبرئیس هستند. در این انجمن استانی آقایان جواهری، اباذری، یحیایی، خلیلی و خانمها بنیفاطمه، عالمشاه و مژگان باقری اعضای هیئتمدیره جامعه بومگردی استان اصفهان هستند.
در این جامعه بومگردی استانی چه اتفاقی میافتد؟ آیا حمایتی از بومگردیها رخ میدهد؟ یا برنامهریزی خاصی انجام میشود؟
ببینید ما اگر بخواهیم فعالیتمان بهصورت تشکلی باشد یکی از مهمترین کارها این است که تشکلی قوی داشته باشیم. به فعالان حوزه بومگردی در دوره کرونا بسیار فشار آمد و ما نخواستیم این فشار را تشدید بکنیم؛ ولی درواقع عضویت در این تشکلها بسیار اهمیت دارد. هرچقدر مجمع عمومی بتواند نشستهایی مختلف برگزار کند و اعضا در آن شرکت کنند کمک به بالابردن کیفیت ارائه خدمات خواهد شد. علاوه بر این ما کانونهای مختلفی نظیر کانون صنوف گردشگری، کانون جوامع هتلداران، بینراهیها، مهمانپذیرها و… را داریم. امیدواریم با نشستهایی که این جوامع برگزار میکنند بتوانند نقش بازوی مشورتی ادارهکل میراث فرهنگی استان باشند. البته امیدواریم شاهد حضور گردشگران بینالمللی باشیم و گردشگری داخلی هم بتواند کمی جان بگیرد و احیا شود که لازمه آن بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم است. از طرفی ساختار دولتی باید در تفویض اختیارات به انجمنها و صنوف گردشگری سرعت عمل بیشتری نشان دهد و بخش دولتی و خصوصی بدون اینکه نگاهی تقابلی وجود داشته باشد هر دو در کنار هم پیش روند تا شاهد رونق روزافزون گردشگری در کشور باشیم.
دوست داریم صحبتهای پایانیتان را بشنویم.
بومگردی از این استان شروع شده است. این استان هر چهار اقلیم را دارد و بینظیر است. ما امیدواریم اصحاب رسانه در سطح استان نگاه ویژهتری به بحث گردشگری و بهخصوص بومگردی داشته باشند و شاهد ارتباطات بیشتری باشیم تا بسیاری از مشکلات را به کمک رسانه مطرح و در پی حلشان برآییم. صمیمانه از شما تشکر میکنم.