گفتوگوی نخست، با مرتضی مساح؛ استاد دانشگاه آزاد اسلامی است.
ایرانیها چقدر درگیر مد هستند؟
اگر در جامعه امروز دقت کنیم، میبینیم همه دنبال مد هستند؛ اما در خانمها و نسل جوان این پدیده پررنگتر دیده میشود. از دوره پیش از اسلام تاکنون، ایرانیها در رابطه با ظاهر در سطح بینالملل حرف برای گفتن داشتند.
چه شد که حجاب و پوشش اسلامی وارد دنیای مد شد؟
تبادل فرهنگی در ایران چه در صادرات و چه در واردات وجود دارد. در تاریخ کشورمان نباید از این موضوع غافل بود که ایرانیان به دلیل تعاملات بینالمللی که داشتند، جامعهای زنده را تشکیل میدادند. در دوره بعد از اسلام، گونۀ جدیدی برای پوشش زن و مرد درست شد. دیدگاههای عقیدتی، مکملی بر تمدن ایرانی پیشنهاد داد که چون ایرانیها شخصیتهای باعفتوحیا و شیکپوشی در تاریخ بودند، از حجاب اسلامی استقبال کردند.
چند درصد جامعه ما به سمت مد اسلامی رفتهاند؟
درصدی نمیتوانم اعمال کنم؛ چون یک کار تحقیقی پژوهشی است. آنچه میتوانم با اطمینان بگویم، این است که ما دستکم در چهلوچند سال پیش یک برنامه دقیق و پیوسته فرهنگی ارزشمندی برای مد اسلامی ترتیب ندادیم.
نظرتان در مورد مدگرایی اسلامی چیست؟
مدگرایی اسلامی جزو یکی از مدهایی است که بهخصوص از دوران صفویه به بعد جایگاه ویژهای در فرهنگ کشور پیدا کرد. به دلیل خصلتهای فردگرایی و نوع تفکر ایرانی، شکلگیری مد به بعد از اسلام برمیگردد و موردتوجه شهروندان تمدن اسلامی بوده است.
چه کنیم تا بتوانیم مدگرایی را به سمت مثبت سوق دهیم؟
چند کار باید در چند جبهه همزمان انجام بشود تا بتوانیم مدگرایی را به سمت اسلام سوق دهیم. اول اینکه سیاست کلان کشور باید در حمایت از فرهنگ ایرانی-اسلامی باشد؛ یعنی در سطح کلان کشور سیاستهایی اتخاذ شود که شهروند ایرانی انگیزهای برای حرکت به سمت مدگرایی اسلامی پیدا کند. در بخش فرهنگی هم نیاز به برنامهریزیهای بزرگ داریم؛ مثل انواع همایشها و اقسام برنامههای مدرن نمایش مد اسلامی و ایرانی، انواع و اقسام سمینارهای علمی در ارتباط بااینکه اصلاً مد و مدگرایی، مد اسلامی و ایرانی چیست و شهروندان چگونه میتوانند استفاده بکنند یا اینکه چه تأثیری بر ایجاد شخصیت متعالی ایرانی دارد یا میتواند در بخش فرهنگی تأثیرگذار باشد. در بخش اقتصادی هم بیگمان توجه به ارائه مدهای باکیفیت و ارزان با دسترسی آسان مردم به مدهای اسلامی با قیمتهای مناسب میتواند مدگرایی را به سمت مثبت سوق دهد. درمجموع باید هم در عرصه سیاسی هم در عرصه فرهنگی و هم در عرصه اقتصادی اقداماتی همزمان انجام بشود تا بتوانیم این حرکت مثبت را شاهد باشیم.
مدگرایی اسلامی در حال حاضر در چه وضعیتی است؟
با توجه به اینکه به یک نوع ولنگاری و وادادگی فرهنگی دچار هستیم، بهخصوص در این سالهای اخیر، بیگمان خطر بزرگی مد اسلامی را تهدید میکند. علتش هم واضح هست؛ چون دنبال تعامل فرهنگی بافرهنگهای خُرد و کلان کل دنیا هستیم؛ بنابراین فرهنگ در خلأ نیست، سیال هست و اگر خلأ فرهنگی به وجود آید بلافاصله با دیگر فرهنگها پر میشود. ما چون هیچ برنامه فرهنگی مدگرایانه ایرای-اسلامی نداریم، بنابراین دیگر فرهنگها این خلأ را باسرعت پوشش میدهند و به همین علت خطر زیادی در کشور احساس میشود.
چگونه میشود مردم را به پوشش مد اسلامی سوق داد؟
اینکه یک استاد بتواند بهتنهایی چنین کاری را انجام دهد در حد ظرفیت یک شخص بهعنوان یک نخبه میتواند مؤثر باشد. اگر عناوین درسی مرتبط باشد خیلی میتواند کمک کند یا اگر استادهایی در رشتههایی غیر از علوم انسانی و غیر مرتبط با رشتههای فرهنگی، ابراز عقیده کنند و یا چشماندازهای تاریخیمان را برای اطرافیان و دانشجویان مطرح کنند بسیار تأثیرگذار است؛ اما تأثیر کلان را باید در سیاستگذاری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی انجام دهند.
در مورد مدگرایی اسلامی به مردم پیشنهادی دهید.
باید اتاق فکری تخصصی در مورد مدگرایی اسلامی و مدگرایی تعریف بشود. علاوهبراین، اگر دیدند بخشهای دولتی بهتنهایی جواب نمیدهد، باید در هر کاری از بخشهای خصوصی و همچنین از نخبگان فرهنگی کمک گرفته شود. درمجموع با یک حرکت منسجم و ملی میتوان اقدامات مؤثری را عملی کرد.
***
گفتوگو زیر نیز با ژاله کیانی، کارشناس مد و لباس است.
کلاً به نظر شما مد به معنای واقعی که ما ایرانیها خلق بکنیم وجود دارد یا ندارد؟
نخیر. همگی پیرو مد هستیم مثلاً در دوران یکی از پادشاهان قاجاریه پادشاه در کشور خارج رقص باله را میبیند و میآید در ایران لباس بانوان را به مدل دامنهای بلند چینچین دار در میآورد. بعدها میبینید که خانمی دامن بلند چیندار پوشیده با یک شلوار زیر دامن. در این مرحله پدیدهی بومیسازی پیشآمده که الآن خیلی استفاده میشود. دقیقاً آن موقع هم همین اتفاق افتاده که پادشاه فرهنگ کشور دیگری را از آن الهام گرفته و طبق فرهنگ و تعصبات کشورمان تلفیق کرده.
طراحان لباس ایرانی برای تأثیر بیشتر باید چه ویژگی برجستهای داشته باشند؟
طراح لباس یا فشن باید کارش دارای هویت باشد. مردم آن مدل کار را تا میبینند بتوانند حدس بزنند یا تشخیص دهند این کار کدام طراح لباس است. این خیلی بد است که در ایران این اتفاق کمرنگ شده است برای همین میگویم ما مد را خلق نمیکنیم بلکه الهام میگیریم از یونان یا رم و یا…
به نظر شما ایرانیها چه قدر درگیر مد هستند؟
تنوعطلبی و مصرفگرایی در مد یکی از اساسهای اصلی است که در جامعهی ما این دو خیلی رایج هست.
از دید شما چه جور شخصیتهایی بیشتر پیرو مد هستند؟
ازنظر روانشناسی و جامعهشناسی تمام مردم درگیر مد هستند. صرفاً مد فقط به لباس نیست میتواند به طرز حرف زدن یا سبک زندگی هم باشد ولی در کل آدمهای برونگرا بیشتر درگیر این موضوع هستند.
چه اتفاقی باعث شد مدگرایی اسلامی اینقدر باب شود که به فشن شوهای خارج از کشور هم راه پیدا کند؟
ازنظر من نمیشود کلمهی اسلام را در مورد این پوشش گفت چون یک سری کدهایی دارد که حتماً باید در نوع لباس رعایت بشود. یک نوع استایلی هست که بیشتر در کشورهای مسلمان مثل لبنان یا دوبی باب شده. به پوشیده بودن بدن تأکید دارد و به برهنگی اشاره ندارد کل بدن پوشیده است بهجز قرص صورت اما ترکیب رنگها خیلی دیده میشود. بابشدنش به خاطر تبلیغاتی ست که برندهای مهم انجام دادند.
به نظر شما در این چند سال اخیر مد در ایران به چه سمتی کشیده شده است؟
از وقتی تحریمها آمد میزان تفکر-تولید-طراحی در ایران بالا رفت و دیگر خیلی کم لباس و جنس چینی میبینید در کل اوضاع خیلی بهتر شده است. تمام دنیا متأثر از آن چیزی هست که در پایتختهای مد اتفاق میافتد. چه قدر خوب بود که هفتههای مد داشتیم در راستای لباسهای ایرانی و از طراحان میخواستیم در جهت المانهای ایرانی طراحی بکنند نه اینکه مثل جشنواره فجر تهران فقط 3 نفر را بهعنوان برنده انتخاب بکنند و هیچ حمایتی برای دیده شدن کارهایشان انجام ندهند. بدون حمایت هیچ خروجی نمیبینیم.
بهعنوان متخصص طراح لباس بفرمایید چگونه میتوانیم به مردم انگیزه بدهیم تا از مدگرایی غربی به سمت پوشش و فرهنگ اسلامی روی بیاورند؟
اگر که بهاداده شود و مطابق به سلیقهی آنها ارائه شود و فضا و نحوهی ارائه کار صمیمانه باشد فکر کنم مردم انگیزه دار میشوند. نوع مدلهای لباس یا رنگها باید هماهنگ با سن فرد باشد تا بتواند ارتباط خوبی با مدل لباس برقرار کند.
یک پیشنهاد بدهید در مورد مدگرایی مثبت در چهارچوب قوانین اسلامی که پیشرفت کنیم.
طراحهای جوان کشور باید در مورد فرهنگ و قدمت فرهنگ پژوهش کنند. متأسفانه پژوهش در ایران کم شده است و همین باعث شده مردم از برند فرهنگ جاهای دیگر بیشتر استفاده کنند و به آنسوی گرایش پیدا کنند. در فرهنگ ایران قدمت بسیار بالایی در مورد لباس داریم اما به چند تا عکس و یا یک سری کتاب ختم شده است که بسیار محدود است درصورتیکه باید منابع مختلف و متنوعی وجود داشته باشد تا همه ببینند و آشنا بشوند تا بلکه مردم بیشتر به سمت سبک لباس ایرانی روی بیاورند.