گنجینهای ارزشمند درخطر است
رتبه اول فراوانی حیاتوحش سمدار و برخورداری از 15درصد مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیطزیست شامل پناهگاه حیاتوحش عباسآباد، پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش کلاه قاضی، پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش موته، پارک ملی و پناهگاه حیاتوحش قمیشلو، پناهگاههای حیاتوحش یخاب و کوه بزرگی و… با مجموع مساحت یکمیلیون و هفتصد هزار هکتار گویای ارزشمندی حیاتوحش استان است. حالا اما این میراث در برابر تنگدستی طبیعت قرارگرفته و روزگار داغ و خشکی را سپری میکند. به گفته ایرج حشمتی، مدیرکل حفاظت محیطزیست استان، مناطق تحت مدیریت و شکارممنوع استان شامل ۲۲ منطقه است که بالغبر ۲ میلیون و ۲۸۰ هزار هکتار وسعت دارند و ۴۹۵ گونه مهرهدار شامل ۶۵ گونه پستاندار، ۳۰۲ گونه پرنده، ۴۳ گونه خزنده، ۸ گونه دوزیست و ۴۱ گونه ماهی را در آغوش خود جایدادهاند.
حفظ حیاتوحش با یاری مردم
اما با بالا گرفتن گرما و پدیدار شدن تنش خشکی در دشتها، خشکسالی روی سوزان خود را به حیاتوحش نشان داد. معاون پایش و نظارت حفاظت محیطزیست استان با پذیرش این واقعه، همکاری مردم را برای حفاظت از این سرمایههای طبیعی طلبیده و گفته بود: «حفاظت این گونهها که برای آب و غذا به خارج از مناطق و به مزارع کشاورزی میروند، دشوار بوده و به کمک و همراهی مردم نیاز است که در حفاظت آنها با ما همراهی کرده و مشارکت و اطلاعرسانی کنند تا بتوان از این شرایط سخت عبور کرد.» حسین اکبری همچنین تأکید کرده بود که در شرایط کنونی حفاظت از حیاتوحش استان در برابر بیآبی، تأمین غذا و پیشگیری از بیماریها به حدود 11 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد که با توجه به فراگیری مشکلات مختلف، محقق نشده است.
آب یا غذا؟ مسئله کدام است؟
در چنین شرایطی چه بر سر حیاتوحش استان خواهد آمد؟ آیا در بحران خشکسالی گونههای پر قدمت استان راهی برای نجات خود خواهند یافت؟ یک فعال زیستمحیطی در حوزه حیاتوحش درباره تأمین آب و غذا برای حیاتوحش در مواجهه با تنش خشکی، به اصفهانزیبا میگوید: مناطق مختلف استان اصفهان ازنظر دسترسی حیوانات به منابع آبی با یکدیگر متفاوت هستند؛ یعنی در برخی مناطق آبشخورهای انسانساخت و متصل به منابع جانبی وجود دارند که از طریق تانکر یا تلمبه تغذیه میشوند و در برخی مناطق هم منابع طبیعی بهصورت زیرزمینی یا چشمه نیاز حیاتوحش را برطرف میکند.حسن مقیمی ادامه میدهد: آبشخورهای انسانساخت به دلیل کمبود منابع طبیعی آب احداثشدهاند و در شرایط خشکسالی نیاز آبی حیاتوحش را تأمین میکنند، از سوی دیگر در مناطقی که منابع طبیعی مانند چشمهها وجود دارند اگر به هر دلیل آن آبشخور دچار خشکی شود، حیاتوحش برحسب غریزه به سراغ منبع مجاور میرود؛ مثلا در منطقه کلاه قاضی اگر دسترسی به چشمه اشک محدود شود، حیاتوحش به سراغ لاتاریک میرود و ازاینجهت میتوان مسئله آب موردنیاز حیاتوحش را حلشده دانست.
او با اشاره به اینکه تنش خشکی برای حیاتوحش بیشتر در قالب کمبود علوفه و محدودیت منابع غذایی محسوس است، توضیح میدهد: خشکسالی موجب خشکی مراتع و کمبود علوفه برای حیاتوحش استان شده که اثرگذاری این موضوع در اوایل فصل بهار که حیاتوحش باردار نیاز به علوفه تازه دارند، پیامدهای نامطلوبی به همراه داشته و باعث پراکندگی آنها شده است.
پراکندگی به نفع حیاتوحش نیست
او با اشـــاره به ایـنـکــه پراکندگی و جابهجایی حیاتوحش در موقعیت فعلی مطلوب نیست، میافزاید: در گذشته که مناطق حفاظتشده به مفهوم امروزی تعریفنشده بود، حیاتوحش با قرار گرفتن در معرض شرایط نامطلوب محیطی جابهجا میشد تا نیاز خود را برطرف کند؛ اما امروز با تغییراتی که انسان در محیط به وجود آورده در اطراف مناطق حفاظتشده، جادهها، شهرکهای صنعتی و سکونتگاههای انسانی قرار دارد و ممکن است حیاتوحش با خروج از محدوده خود با خطراتی مانند تصادف، طمع شکارچیان و… برخورد کند که این موضوع ضرورت تأمین آب و علوفه در محدودههای تعریفشده را نشان میدهد.
مقیمی با اشاره به اینکه در بیشتر مناطقی که آب وجود داشته باشد، پیرامون آن کاربریهای انسانی تشکیل میشود، بیان میکند: به همین دلیل باید تلاش ما بر این باشد که حیاتوحش از منطقه تعریفشده خود خارج نشوند و این منوط به فراهم شدن امنیت، آب و علوفه موردنیاز آنهاست که در زمــیــنــه امــنـیـــت خوشبختانه محیطبانان بهرغم محدودیتهای موجود و تعداد محدود نسبت به وسعت مناطق، بهخوبی مسئولیت خود را ایفا میکنند.
این مستندساز ادامه میدهد: امروز ما آزادی حیاتوحش را با فعالیتهای انسانی محدود کردهایم و به همین دلیل هم مسئولیت داریم تا در همان مناطق شرایط لازم برای زیست آنها شامل آب و غذا را فراهم کنیم؛ زیرا حفاظت از آنها در صورت خروج از مناطق حفاظتشده آسان نیست؛ چراکه علاوه بر مشکلاتی مثل نبود آب و غذا، حیاتوحش با تهدیدهای جانی نیز مواجه میشود و از سوی دیگر حفاظت از آنها در خارج از محدوده حفاظتشده یعنی نیاز به سه برابر محیطبان نسبت به تعداد فعلی، که چنین امکانی هم وجود ندارد.
این فعال زیستمحیطی در خصوص شرایط گونههای غالب حیاتوحش استان و آسیبپذیری آنها در بحران خشکسالی میگوید: آهو یکی از گونههای بومی استان است که در دشتها زندگی میکند و آسیبپذیرترین گونه در این شرایط است؛ چراکه در مواجهه با تنش خشکی و نبود غذا، به سمت مزارع حرکت میکند که این کار پیامدهایی چون خسارت به مزارع، درگیری با سگها و افتادن در دام شکارچیان را به دنبال دارد که هرکدام از اینها ممکن است جان او را تهدید کند.
مقیمی ادامه میدهد: قوچ و میش که در تپهماهور زندگی میکنند، به مزارع کشاورزی دسترسی ندارند؛ از اینرو راه مهاجرت را در پیش میگیرند و به سمت مناطق خنکتر حرکت میکنند تا به منابع حیاتی برسند و در نهایت کل و بز گونه مقاومتری است که در شرایط تنش خشکی حرکت عمودی را انتخاب و به سمت ارتفاعات حرکت میکنند و به همین علت تلفاتشان نسبت به سایر گونهها کمتر است.
او تغذیه آبشخورها و تأمین علوفه برای شرایط پیشبینینشده را دو موضوع مهم برای حفاظت از حیاتوحش در شرایط خشکی عنوان کرده و میگوید: سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان ثروتمندی نیست که بتواند مسئولیت خرید و تأمین علوفه را در کنار تکمیل تجهیزات حفاظتی خود انجام دهد؛ اما اقداماتی مانند کشت مقدار محدود علوفه و ذخیرهسازی در سیلوها برای مواقع کمبود منابع غذایی از راهکارهایی است که تا حدودی انجامشده و میتواند کمک کند که این دوران را با کمترین حد تلفات حیاتوحش سپری کنیم. مقیمی با اشاره به اینکه مدیریت زیستگاهها یک علم است و برخی بدون آگاهی و از سر دلسوزی با نقادی مخرب و غیرسازنده، عوامل این حوزه را مأیوس میکنند، اضافه میکند: ایامی که پشت سر گذاشتیم روزها و لحظات سختی را برای محیطبانان رقم زد و چالشهایی مانند خشکسالی بیش از هر کس آنها را نگران کرد، ازاینجهت لازم است قدردان فداکاری آنها باشیم و حفاظت از این منابع گرانبها را نهفقط متوجه محیطزیست، بلکه وظیفه عموم مردم بدانیم.