طبق تئوری برابری قدرت خرید ابتدا یک سال را به عنوان سال پایه در نظر گرفته و از آن سال به بعد اختلاف تورم ایران و آمریکا را محاسبه، در سال پایه ضرب کرده و تا به امروز این محاسبات را ادامه دهیم. در نتیجه این محاسبات قیمت ذاتی دلار تا آخر سال با تورم 45 درصدی حدود 30هزار تومان است. در حال حاضر، دلار در حدود 27500 تومان است. با این تفاسیر طبیعتا مسیر دلار صعودی است. در کنار تئوری برابری قدرت خرید باید عرضه و تقاضای دلار را هم در نظر بگیریم. در شرایطی که نفت را به طور کامل و حدود دو میلیون و 300 هزار بشکه با قیمت 60 دلار در کل سال بفروشیم، حدود 50 میلیارد دلار درآمد نفتی خواهیم داشت. علاوه بر آن 30 میلیارد دلار درآمد صادرات محصولات پالایشگاهی، پتروشیمی، فلزات و … خواهد بود. در مقابل آن 80 میلیارد دلار هم تقاضای دلار خواهیم داشت. حدود 50 میلیارد دلار واردات کالا است، حدود 15 میلیارد دلار قاچاق کالاست و حدود 15 میلیارد دلار خالص خدمات در مباحثی همانند سفرهای توریستی است که باعث تقاضای ارزی خواهد شد. نکته اینجاست که ما در حال حاضر نفتی برای فروش نداریم. در خوشبینانهترین حالت حدود 700 هزار بشکه صادر میکنیم که در سال درآمد 15میلیارد دلاری خواهد داشت، در نتیجه سمت عرضه ما به شدت ضعیف است. در مقابل سمت تقاضا هم بهشدت محدود شده است. برای مثال، در بازار خودرو، ماشین خارجی بالای سال 2018 پیدا نمیکنید. چون ارزی وجود ندارد، سمت عرضه محدود شده تا تعادل به هم نخورد.
با وضعیت فعلی دلار صعودی است
با وضعیت فعلی که توافقی با آمریکا نداریم، کاهش فروش نفت داریم و الی آخر، دلار باید بالای قیمت ذاتیاش باشد. در هر بازاری که تقاضا بیشتر از عرضه باشد، قیمت کالا حباب میگیرد. بازار مسکن را اگر نگاه کنید سالیانه حدود یک میلیون واحد تقاضا داریم و حدود 500 هزار واحد عرضه مسکن داریم. این طور میشود که میبینید قیمت هر متر مربع مسکن در بالای شهر تهران که 90 تا 100 میلیون تومان است، سه برابر قیمت مسکن در ترکیه میشود و درنتیجه سرمایهگذار خانه خود را به هدف خرید خانه در ترکیه میفروشد. بر اساس آمار در ماه ماه آگوست ایرانیان بیشترین تعداد خانه (حدود 911 واحد) را در ترکیه خریدند. بنابراین این موضوع را باید نگاه کنیم که هرجا تقاضا بر عرضه فزونی پیدا کند حباب شکل میگیرد. در بازار دلار هم به همین نحو است. اکنون که تصمیم گرفته شده که واردات خودرو آزاد شود، شاید اخباری در پس آن نهفته است. احتمال میدهم مقداری از پولهای بلوکهشده آزاد شود یا توافق ضمنی شکل بگیرد. یک سری صحبتهای ضمنی در هفته گذشته از استقبال بایدن برای آمدن به میز مذاکرات یا راهحلهای دیپلماسی شنیدیم و تأثیر این موضوع را در بازار دلار دیدیم؛ به نحوی که دلار از سقف 28500 تومان پایین آمده است و حالا هزار تومان پایینتر معامله میشود.
آزادسازی واردات خودرو و افزایش تقاضای ارز
وقتی واردات خودرو آزاد شود، یعنی تقاضا برای ارز افزایش پیدا میکند؛ در اوضاعی که خزانه خیلی پر نیست و خالی است و کشور برای تأمین اسکناس دلار با مشکل مواجه است، آزادسازی واردات خودرو نشان میدهد اتفاقاتی در حال رخ دادن است. در بازار سکه هم میبینیم که حباب خاصی وجود ندارد. قیمت ذاتی سکه 11 میلیون و 350 هزار تومان است، در نتیجه حدود 3 تا 4درصد حباب در سکه داریم که حباب منطقی است. با توجه به روند بازار طلا و سکه، در میان مدت رشد سنگین برای دلار پیشبینی نمیکنیم، اما مسیر صعودی دلار بهآرامی ادامه خواهد داشت. به نظرم یک اصلاح قیمت در دلار تا محدوده 24 تا 25 هزار تومان داشته و بعد از آن یک صعود حداقل تا 30 هزار تومان خواهیم داشت.
سیاست سرکوب قیمت ارز
دوره اول آقای احمدینژاد و روحانی سیاست سرکوب نرخ ارز را داشتیم و دلار را ثابت نگه داشته بودند و این فنر را فشرده کرده بودند. اگر بخواهیم منطقی و آزادانه بگذاریم دلار حرکت کند، باید به میزان اختلاف تورم ایران و آمریکا رشد کند، ولی در آن زمان از حالت نرمال خارج شد و نگذاشتند دلار رشد کند و در دورههای دوم رؤسای جمهور قبلی این رشد به یکباره صورت گرفت. دوره اول احمدینژاد نفت 120 دلار بود و صادرات زیادی داشتیم.
دوره اول روحانی برجام پیش آمد و انتظارات تورمی کاهش پیدا کرد. اما اکنون در دولت سیزدهم با شرایطی مواجه هستیم که نه نفت میفروشیم و نه خزانه پر است. احتمال اینکه دلار تا سطح 24هزار تومان افت داشته باشد حدود 20درصد است، اما احتمال اینکه تا بالای 30 هزار تومان رشد کند بسیار بالاست. در مجموع، روند دلار و تورم را تا پایان سال صعودی میدانم.
سپردهگذاری در بانک، آخرین گزینه
در این شرایط اصلا توصیه نمیکنم که مردم پولشان را در بانک بگذارند، چرا که با توجه به تفاوت نرخ تورم و نرخ سود بانکی، ارزش پول مردم از بین میرود. آنچه میتواند اوضاع پرچالش اقتصادی را آرام کند بالابردن نرخ بهره و انتشار اوراق است تا بلکه بتوان جلوی غول نقدینگی که در آستانه 4 هزار هزار میلیارد تومان است گرفته شود. اما این اقدام با خرابکردن بازارهای دیگر همراه اشت چرا که این یک سیاست انقباضی است و سرمایهها در بانک بلوکه میشود.
توصیه به سرمایهگذاران
مردم باید سبدی از داراییهای مختلف را در پورتفوی خودشان بگذارند. در گام نخست سکه را توصیه میکنم که هر دو مؤلفه دلار و طلای جهانی را دارد و در کنار صعود دلار، احتمال میدهیم روند طلای جهانی هم صعودی باشد.
اگرچه قیمتها در بازار مسکن را گران میدانم، اما بحث مصرف جداگانه است. افراد باید یک خانه را داشته باشند. درباره بازار خودرو هم با توجه به صحبتهای افت 50 تا 80درصدی اظهار نظری نمیکنم اما باید با بازار خودرو هم شبیه بازار مسکن رفتار کرد. برای مصرف خرید یک خودرو منطقی است، ولی برای سرمایهگذاری توصیه نمیکنم. بازاری که میماند بازار بورس است که انواع و اقسام سرمایهگذاریها را در آن داریم. اگر زمانی قیمت دلار افزایش یابد سهامداران میتوانند سهام دلار بگیرند، اگر توافق حاصل شود، سهامداران روی سهامی که از توافق منفعت میبرد سرمایهگذاری کنند. اگر هم ارز 4200 تومانی حذف شود میتوانند سراغ سهامی بروند که از حذف ارز یارانهای سود میبرند.
به اعتقاد من شاخص کل تا پایان سال حداقل به یک میلیون و 800 هزار واحد میرسد و در نتیجه سرمایهگذاران میتوانند سبدی از سهام دلاری، برجامی و ارز 4200 تومانی برای خود در نظر بگیرند. در گروه سهام دلاری، پتروشیمی، اورهایها گزینه خوبی هستند. در گروه فلزات اساسی که از گروههای شاخصساز عقب افتادهاند، «فولاد» و «فملی» گزینههای بهتری هستند. در گروه سنگآهنیها به جز «واحیا»، «کنور» شرایط فاندامنتال خوبی دارد. «شتران» نیز در گروه پالایشگاهی، گزارشهای خوبی در پیش دارد و از دیگر همگروهیهای خود عقب افتاده است. در نهایت در گروه سهامی که از حذف ارز 4200 تومانی سود خوبی به دست میآورند، در گروه دارویی روی «تیپیکو» میتوان حساب باز کرد، در بین تولیدکنندههای دارو «دتماد» گزینه بهتری است. «سپید» و «غبشهر»، «حسینا»، «بمپنا»، «رمپنا»، «وخارزم»، «پارسان»، «وغدیر»، «وصندوق»، هجرت»، «کرمان» و «کحافظ» از دیگر نمادهایی هستند که هر کدام به دلایل مختلف شرایط مطلوبتری برای سرمایهگذاری دارند.