البته این نوع کارکردن برای خیلی از خبرنگارها موضوع جدیدی نبوده و نیست؛ چراکه بسیاری از آنها در طول زندگی کاری و حرفهای و بنا به مقتضیات روزنامه یا خبرگزاری که در آن کار میکنند، همواره مجبور به دورکاری بوده و حضور در نشستها و جلسات خبری که خوشبختانه با شیوع کرونا برگزاری آنها لغو شده، تنها فعالیت خبری آنها به شمار میآمده است. بنابراین میتوان گفت تجربه دورکاری برای خیلی از ما خبرنگاران و روزنامهنگاران تجربه نو و جدیدی نیست و تازگی ندارد و اتفاقا سالهاست که با آن آشنا و مأنوس هستیم. اما به عنوان کسی که حدود شش سال است عنوان خبرنگار اجتماعی را به دوش میکشد و در این حوزه فعالیت میکند، باید اعتراف کنم که شاید دورکاری برای خبرنگارهای حوزه جامعه نه تنها شیرین و دلچسب نبوده و نخواهد بود که اتفاقا این رخداد بسیار ناگوار و تلخ است که هیچ موقع هم به امری عادی و روزمره تبدیل نمیشود؛ تلخ البته نه از آن بابت که حالا نزدیک به 9 ماه است که یا در تحریریه روزنامه اصلا حضور نداریم یا حضورمان آنقدر کمرنگ است که به چشم نمیآید و دردی را دوا نمیکند؛ چرا که کار خبرنگار اجتماعی نشستن پشت میز و تلفنکردن به این و آن نیست. گزارشنویسی اجتماعی که از آن به عنوان شاه بیت گزارشنویسی در متون روزنامهنگاری یاد میشود به این آسانیها به دست نمیآید و بهجد نیازمند حضور خبرنگار در میدانها و مکانهای مختلف و مشاهده عینی و همچنین گفتوگو با مردم در رابطه با مشکلات و دغدغهها و دلنگرانیهای آنهاست؛ هر چند از ابتدای شیوع کرونا تاکنون خبرنگاران و روزنامهنگاران این حوزه به تولید انواع و اقسام گزارشهایی پرداختهاند که در آن از درد و رنج مردم سخن به میان آوردهاند، اما مشکل کار اینجاست که در طول این نه ماه تقریبا 80 تا 90 درصد اخبار و محتوای رسانهای را کرونا و حواشی مربوط به آن تشکیل دادهاند و در این میان چه سوژهها و موضوعات مهمی که به دلیل در متن قرارگرفتن اخبار ویروس کرونا در حاشیه قرار گرفتند و در لابهلای انبوه خبرها گم و به دست فراموشی سپرده شدهاند.
از سوی دیگر، به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی و همچنین جلوگیری از ابتلای به بیماری کووید 19 خیلی از خبرنگاران این حوزه دچار محدودیتهای فراوانی شدند و حتی اجازه حضور در برخی از مکانها و تهیه گزارش را ندارند. این موضوع دستوپای خبرنگارانی را که تا پیش از این عادت به پشت میزنشینی نداشتند و همواره در میدانهای مختلف سرک میکشیدند و به دنبال سوژههای به روز و جذاب بودند بیشتر از هر زمان دیگری بسته است و حتی در حوزه کرونا نیز به آنها اجازه فعالیت آنچنانی در زمان بحران را نمیدهند، زیرا بسیاری از استادان روزنامهنگاری و فعالان این حوزه معتقدند که حضور خبرنگاران و روزنامهنگاران در محلهایی که ممکن است خطر ابتلا به بیماری کووید 19 را افزایش دهد، جایز نیست و آنها نهتنها جان خود را به خطر میاندازند که اینگونه سلامتی دیگران را هم به خطر میاندازند. همانطور که شاهدیم، از شیوع ویروس کرونا تاکنون خبرنگاران و روزنامهنگاران فعال که در میدانهای مختلف به منظور مخابره اخبار گوناگون و آگاه سازی جامعه حضور داشتند، جان خود را به خطر انداختند و به این بیماری مبتلا شدند. به خاطر همه اینهاست که ما خبرنگاران اجتماعی لحظه شماری میکنیم تا افسار این ویروس وحشی کشیده شود و با مهار آن دوباره بتوانیم به کف خیابانها و محلهها برگردیم و با دیدی کنجکاوانه به صید سوژه بپردازیم و از مردم بگوییم.
دلتنگ تحریریه نه، دلتگ حضور در میدانیم
این روزهای کرونایی تحریریهها خالیتر و خلوتتر از هر زمان دیگری هستند و در آنها ردپایی از جنب و جوش و تلاش برای ربودن سوژههای روز و بکر و پرداختن به آنها قبل از اینکه رقبا به آن دست یابند و سوژه را از آن خود کنند، نیست. هرچند مطبوعات و خبرگزاریهای اصفهان، حالا چندین و چند سال است که به چنین تحریریههایی تقریبا عادت کردهاند و مدیران مسئول و سردبیران برخی از این روزنامهها و نشریهها برای گریز از پرداخت حقوق و حقالتحریر به خبرنگاران و روزنامهنگاران عطای حضور آنها را به لقایشان بخشیدهاند و ترجیح میدهند که صفحات خود را با عکسها و محتواهای اینترنتی پُر کنند و به قول یکی از همین سردبیران، روزنامهداری این روزها جای روزنامهنگاری را گرفته است، اما وضعیت کرونایی و جولان این ویروس مهارناشدنی معادلات جدیدی را برای مطبوعات و خبرگزاریها به ویژه همان تعداد محدودی که در حوزه تولید محتوا فعال بودند و به عکس و خبرهای دریافتی بسنده نمیکردند، رقم زد و باعث شد تا بنا به مصلحت و رعایت پروتکلهای بهداشتی برخی از آنها از تحریریهها دور شوند و در خانه دورکاری کنند.
نوشته شده توسط: اصفهان زیبا در در جامعه,رسانه | دیدگاه بسته شده