به مدد هوشمندی فرانسویها، گردشگران از راههای دور به لوور میروند، در جای جای موزه رد تابلوی راهنمای رسیدن به مونالیزا را میگیرند تا بالاخره به اثر هنری پانصدساله کوچک، اما تأثیرگذار داوینچی برسند و بازهم در خیل جمعیت تلاش میکنند تا بتوانند عکسی به یادگار با مونالیزا بگیرند. در اصفهان ما هم یک مونالیزا داریم که تلاش گستردهای برای معرفیاش نمیکنیم؛ بر دیواری آویزان است و کمتر اهمیتی به آن میدهیم. فقط اهل فهم و فن و هنر موقع دیدنش میخکوب میشوند و هشیارانی از راههای دور برای ملاقاتش راه اصفهان در پیش میگیرند. میتوانستیم و باید در جای جای شهر تابلوهای راهنمای رسیدن به مسجد جامع عتیق اصفهان را ببینیم و شور گردشگرانه قدرتمندی در ایرانیها و غیرایرانیها برای دیدنش ایجاد کنیم اما حواسمان نبوده یا کارهای مهمتری داشتهایم! او مونالیزایی است که مخاطب هنر و معنویتدوست را در برمیگیرد و به تماشا میبرد. نخواهی تماشا کنی هم محو دیدارش میشوی؛ یوسفی است که میتوانستیم فخر دیدارش را بفروشیم اما هیچ مجلس درخوری برای دیدارش ترتیب ندادهایم چون هنوز آگاه بر وجود یوسف نیستیم و بدتر این که انکارش میکنیم.
مثلاً هنوز خیلیهایمان نمیدانیم که در شبستان اولجایتو در مسجد جامع اصفهان، گوهر گرانبهایی در سکوت و به دور از هیاهو ایستاده که جنسش از گچ است اما چون زمرد و یاقوت بر تاج میراث اصفهان میدرخشد. ساخته دست استاد حیدر است اما به «محراب اولجیتو» معروف شده تا یادآور اولجایتو، شخصیت تاریخی عجیب ایران باشد. حالا در هر ساعتی از روز که به این بنا سر بزنید، ردپای شماری از مهمترین شخصیتهای تاریخی ایران و اصفهان در جای جای این مسجد وجود دارد؛ خواجه نظام الملک، صاحب ابن عباد، محمد خدابنده، شاه طهماسب صفوی و… انواع گچبری و تزئینات آجرکاری، کاشیکاری، مقرنسکاری و… گنبدهایی که قریب به یک هزاره استوار ایستادهاند و… همه اینها را گفتم که تاکید کنم هنوز نتوانستهایم از پس معرفی یکی از مهمترین میراث اصفهان بربیاییم. پنجم مهرماه 1400، روز جهانی گردشگری است، بیایید خودمان به این مناسبت هر کاری از دستمان برمیآید برای معرفی میراث جهانی اصفهان به گردشگران فرهنگ و تاریخدوست جهان انجام دهیم. البته که قدم اول، شناخت است. این که خودمان به دیدار این بنا و بناهای مهجور مشابه برویم، دربارهشان مطالعه کنیم، اطلاعات درست را به طور جذاب برای دیگران نقل کنیم و تا میتوانیم در معرفی نفایس ملی و جهانی اصفهان بکوشیم که این کوششها قدمهای استواری خواهند بود در پیشگیری از تیشه تخریبهای کنونی و آتی! کیست که اگر واقعاً بفهمد چه گنجی دارد، دست از حفاظت و تبختر به آن بردارد؟!