نامزدهایی که دقیقا نمیدانند قرار است در شوراهای شهر و روستا چه اقداماتی را انجام بدهند به یکباره و بدون درنظرداشتن میزان بودجه شهرداریها شعار آسفالت تمام خیابانها، نصب چراغ و روشنایی بیشتر در معابر، ازدواج جوانان و ایجاد شغل را به رأیدهندگان وعده میدهند و…، این همه را میتوان چشمپوشی کرد؛ چراکه بعضا برخی از چهرههایی که با شعار استقلال از جریانهای سیاسی، نفی احزاب و به صورت شخصی در انتخابات حاضر میشوند، لاجرم رئیس ستاد را یکی از آشنایان دور و نزدیک انتخاب میکنند و برای ارائه طرح و برنامه و انتخاب شعار انتخابات از دوستان، فامیل و فرزندان مشورت میگیرند، اما شعارهای بی پایه و اساس در انتخابات ریاستجمهوری با حاشیههایی همراه خواهد بود. طی روزهای گذشته بسیاری از اقتصاددانان و کسانی که دستی بر قلم دارند و وضعیت اقتصادی کشور را به صورت نسبی میشناسند، مثل استادان دانشگاه و کارشناسان حوزه بورس، کسبوکار و مسائل مالی و اقتصادی از نشدن و تحقق نیافتن برنامههای ارائه شده توسط برخی از کاندیداهای ریاستجمهوری یادداشت نوشتهاند. پرداخت یارانه 450هزار تومانی، افزایش ارزش پول کشورمان در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایجاد یک میلیون شغل در سال، رساندن کشور به وضعیت توسعه متوازن، حلکردن مسائل بورس در کمتر از سه روز، بیمهکردن داراییهای مردم در بازار سرمایه، ساخت 4 میلیون مسکن در مدت چهار سال و… به راستی منابع مالی این همه وعده کجاست؟ آیا در کشورمان منابع خاصی وجود داشته و دارد که نامزدها از آن آگاه هستند و سایرین خبر نداشته و ندارند؟ آیا تجربه طرح مسکن مهر و باقیماندن صدها هزار واحد مسکونی نیمه تمام و ادامه ساختوساز آن با نازلترین کیفیت کفایت نمیکرد که حال قرار است چهار میلیون مسکن و در مدت چهار سال ساخته شود؟ مهمتر آنکه؛ اگر این همه قابل تحقق بوده چرا تا کنون اجرایی نشده است؟ کلیت اینگونه مباحث را نمیتوان با دادن پاسخهایی از قبیل دولتهای قبل نمیخواستند، عرضه پیادهسازی اینگونه طرحها را نداشتند، علاقه به کار نبود و… به پایان رساند. به نظر میرسد بسیاری از این شعارها بیش از آنکه واقعیتهای موجود، منابع مالی کشور و ارتباطات بینالمللی و جذب سرمایهگذاری خارجی را در راستای توسعه در بخشهای مختلف کشور در نظر داشته باشد، فکرهایی است که روی کاغذ و با رسم شکل قابل تحقق است.
چه بسیار طرحها و برنامههایی که در زمینه دادن زمین و مسکن و وامهای بانکی نوشته شده و در نهایت پس از مدتی که اجرایی شدهاند، متوقف شدند. به عنوان مثال، طرح مسکن مهر برای خانهدار کردن اقشار کم درآمد بسیار جذاب و پرکشش بود، اما با اجرایی شدن همین طرح مشخص شد به سادگی نمیتوان در حاشیه شهرها انشعاب گاز، برق، آب و امکانات حملونقل عمومی را به این نقاط متصل ساخت.طرح شعاری که برآمده از ذهنیت و علایق اشخاص و حتی تیمهای تبلیغاتی با رویکرد هواکردن فیل خبری ساخته شده باشد، شاید برای مدتی بسیار جذاب و پرهیاهو ظاهر شود، اما تردیدی نیست که در فاصلهای کوتاه با دیوار سخت واقعیتها برخورد خواهد کرد.
دیوار سخت واقعیت پیش روی شعارهای انتخاباتی
با شروع زمان تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری و جدیتر شدن مباحث مطرح شده از سوی چهرههای حاضر در رقابتها، شعارهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری تا این لحظه بسیار حاشیهساز شده است. طرح برخی شعارها در زمان تبلیغات نامزدهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا بسیار عادی به نظر میرسد. اینکه برخی نامزدهای انتخابات مجلس با وظایف و حوزه اختیارات خود بهدرستی آشنا نیستند چندان جای تعجب ندارد، به طور مثال: یکی میگوید در اولین فرصت رئیسجمهور را استیضاح میکنم، دیگری از ایجاد 100 هزار شغل میگوید، یکی میخواهد با سادهترین روشها ازدواج و زندگی جوانان را سامان بدهد و… در دوره تبلیغات کاندیدای شوراهای شهر هم با چنین معضلی روبهرو بوده و هستیم.
نوشته شده توسط: اصفهان زیبا در در سیاست | دیدگاه بسته شده