رازآمیزیِ افشاگرانه!

پل آذر را که به قصد گذر از رودخانه زاینده‌رود به سمت خیابان ملت رد می‌کنید، اولین ساختمانی که پیش چشمتان نمایان می‌شود مجموعه استاد فرشچیان است. ساختمانی با رنگ کدر و پنجره‌های فیروزه‌ای، با دیوارهایی کوتاه و درهای بزرگی که همواره باز هستند و عابرین را به‌سوی خود فرامی‌خوانند. این ساختمان در تقاطع خیابان‌های توحید و ملت واقع‌شده و از هر دو خیابان می‌توان به درون مجموعه دسترسی پیدا کرد. نوع معماری مجموعه در ابتدا حس بیگانگی و تفاوت و کمی بعد حس یکپارچگی، تقارن و آشنایی را به مخاطب انتقال می‌دهد، حسی که در برخی از ساختمان‌های دوران معاصر اصفهان به چشم می‌خورد.

محدوده مجموعه فرشچیان در خیابان توحید سکوهای بلندی دارد که دیوار بر آن‌ها استوار مانده و دیوارهای کوتاه‌بلندی که به‌زعم من نمادی از سلطه مجموعه بر محیط است. پنجره‌های بلند و فیروزه‌ای این قسمت هارمونی معناداری با سرسبزی اطراف آن دارد. بعد از آن به پلکان کم‌ارتفاع و پهن ورودی می‌رسیم که از ویژگی‌هایش سکوهایی بزرگ در اطراف است که نشیمنگاه راحتی برای عابرین و گاه گعده‌های کوچک جوان‌هایی است که مشتری برنامه‌های فرهنگی مجموعه هستند.
اما از خیابان ملت که به ساختمان بنگریم، دیگر از آن رازآلودگی خبری نیست. این قسمت نرده‌هایی دارد که از میان آن‌ها می‌توان محوطه درونی را رصد کرد. گویی این نما رویدادهای درون ساختمان را افشا می‌کند! فرم‌های منظمِ به‌کاربرده‌شده در آن از این زاویه خیابان بیشتر نمایان است و در این زاویه حس شگفتی، آشنایی و ترغیب به دیدن آن‌ها از نزدیک جای خود را به رازآمیزی می‌دهد. تورفتگی‌ها و جلو زدگی‌ها در این زاویه بیشتر است و بر زیبایی و معماری خاص این ساختمان تأکید بیشتری می‌کند. اگر فواره‌های حوض میان ساختمان باز باشد، زیبایی آن دوچندان خواهد شد و اگر این اتفاق در شب و با نورپردازی متنوعی باشد، توجه آدمی را از دورترها به خود جلب می‌کند.
با ورود به مجموعه فرشچیان با فضایی تودرتو مواجه می‌شویم که در آن چند فروشگاه، رستوران و کافه در محوطه بیرونی قرار گرفته و مخاطب را به سمت فضای درونی ساختمان هدایت می‌کنند. در این فضا می‌توان کتاب خرید، غذا خورد، وقت گذراند، به تماشای تئاتر نشست و از کاربری‌های متنوع مجموعه بهره‌مند شد. حتی افرادی که شیفته فرم، فضا و ساختمان‌ها باشند نیز از این ساختمان استفاده می‌کنند.
فرم‌های به‌کاررفته در ساختمان طوسی‌رنگ استاد فرشچیان چشمگیر است، همه متقارن و یک‌شکل هستند و تودرتویی درون مجموعه آن به زیبایی‌اش می‌افزاید. معماری این مجموعه به نحوی است که می‌تواند انعکاس‌دهنده تفکرات فلسفی ما نیز باشد. برای مثال، استفاده از هفت‌دروازه نشان از هفت‌دروازه بهشتی دارد که به آن معتقدیم و آن را در معماری خود بروز داده‌ایم. استفاده از آب و نورپردازی‌های خاص باعث ایجاد روشنایی در تمامی نقاط شده و غلبه نور را نشان می‌دهد.
پل درون مجموعه را نیز می‌توان نمادی از گذر و گذشتن در معماری اسلامی قلمداد کرد. این ساختمان یکی از نمادین‌ترین ساختمان‌های اصفهان است که مانند معماری‌های گذشتگان توجه بسیاری نیز به گردهمایی‌های اجتماعی در آن شده و علاوه بر ساخت مکان‌هایی برای این مورد، فضاهای خالی بسیاری نیز در نظر گرفته‌شده تا همگان بتوانند به‌راحتی از آن استفاده کنند.
با شیوع پاندمی کرونا مجموعه فرشچیان تا حدی از رونق افتاده، پنجره‌هایش سراسر خاک گرفته و گویی رنگ ساختمان تیره‌تر شده است!
امید آنکه دوباره شاهد رونق ساختمان فرشچیان، اثر ماندگار فرهاد احمدی باشیم و آن را مجموعه‌ای با کاربری‌های تجاری، اداری، فرهنگی، تفریحی و ورزشی ببینیم. اگرچه این مجموعه همچنان نیازمند توجهات بیشتری است. باید کالبد آن را حفاظت کرد و به کاربری‌های آن بیشتر بها داد. به گمانم این ساختمان می‌تواند در آینده از آثار ماندگار اصفهان تلقی شود و نام آن و نام معمارش در حافظه شهر به یادگار بماند.