زمانی برای تاخت‌وتاز بازارها

از ابتدای سال جاری تا اواسط مرداد که شاخص کل بورس روند صعودی داشت، به اعتقاد برخی از فعالان اقتصادی، بورس عامل تورم در اقتصاد ایران و در نتیجه افزایش قیمت‌ها در بازارهای مختلف بود. به اعتقاد این گروه از کارشناسان، بازدهی بالای بورس باعث شده دیگر بازارهای موازی همانند ارز، طلا، خودرو و مسکن نیز صعودی شود. بااین‌حال از اواسط مرداد که بورس وارد فاز اصلاحی سنگین شده است نیز همان گروه از فعالان اعتقاد دارند این بار سرمایه‌ها و نقدینگی سرازیر‌شده از سمت بازار سرمایه باعث اوج‌گیری مجدد این بازارها شده است. درنتیجه بورس چه بالا برود و چه پایین بیاید، همچنان عده‌ای اعتقاد دارند این بازار عامل اصلی تورم در کشور است. اما وضعیت بازارها در یک ماه اخیر چگونه و دلیل رشد هر یک چه بوده است؟

یک ماه پیش هر عدد سکه حدود ده میلیون و 500 هزار تومان در حال نوسان بود و اکنون با روند صعودی پرقدرتی، جای خود را در کانال 12میلیون تومان تثبیت کرده است. در معاملات روز گذشته سکه طرح اما از مرز 12 میلیون و 500 هزار تومان هم گذشت و اغلب طلافروشی‌ها از خریدوفروش سکه خودداری می‌کردند. حدود یک ماه پیش هر گرم طلای 18 عیار حدود یک‌میلیون و 30 هزار تومان قیمت داشت؛ اما اکنون بیش از 150هزار تومان افزایش داشته است. عمده دلیل تغییر در نرخ طلا به نوسانات نرخ دلار در ایران و نوسانات بهای جهانی طلا بازمی‌گردد. در یک ماه اخیر هر اونس طلا در کانال 1900 دلار در حال نوسان بوده است و هم‌اکنون نیز در همان محدوده بالا و پایین می‌شود. درنتیجه برای اوج‌گیری نرخ سکه و طلا باید روند نرخ دلار را مدنظر قرار داد. دلار در بازار آزاد دو بار به 26هزار تومان رسید. بار اول هفته آخر تیرماه بود و رئیس‌کل بانک مرکزی در آن زمان وعده داد نرخ ارز در مرداد کاهش می‌یابد. وعده‌ای که محقق شد و در بازار آزاد دلار تا کانال 22‌هزار تومان پایین آمد. اما بار دیگر هم‌اکنون و در هفته آخر شهریور دلار از مرز 26 هزار تومان هم گذر کرده است. بار اول شاخص کل به‌واسطه رشد دلار در کانال یک‌میلیون و 900هزار واحد قرار داشت و حالا در کانال یک‌میلیون و 500 هزار واحد. اگر بورس را عامل افزایش نرخ دلار در نظر بگیریم، با افت 20 درصدی شاخص کل، هم‌اکنون دلار باید به زیر 20 هزار تومان می‌رسید. بااین‌حال شواهد امر نشان می‌دهد، دلار بعد از اصلاح و استراحت در مرداد، در شهریور فاز صعودی کوک کرده است. اتفاقی که در دیگر بازارها نیز رخ‌داده و بعید نیست با تأخیر در بورس نیز رخ دهد.
نقد دومی که در این قضیه مطرح می‌شود، این است که سرمایه‌ها از بورس به دیگر بازارهای موازی سرازیر شده است. برآورد دقیقی از میزان خروج نقدینگی سرمایه‌گذاران خرد وجود ندارد؛ اما برخی فعالان بازار اعتقاد دارند حدود 20 درصد از نقدینگی واردشده به بورس در سال جاری، در یک ماه گذشته از بازار خارج شده است. نخست آنکه حدود 80 درصد دارایی سهام‌داران همچنان در بورس است و اگر سهام‌داران توانسته بودند به‌موقع از بورس خارج‌ شوند و در همان زمان دلار 22 هزارتومانی یا پراید 85میلیون تومانی خریداری کرده بودند، این‌همه اعتراض به افت شاخص کل وجود نداشت و نمایندگان مجلس نیز می‌توانستند مسائل مهم‌تری را بررسی کنند. اما در ادامه باید این مسئله را در نظر گرفت که در حالت کلی نقدینگی زیادی به بورس وارد شده است؛ به‌گونه‌ای که در برخی از روزهای تابستان، در هرروز بیش از پنج‌هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید به بازار سرازیر می‌شد. اگر این میزان نقدینگی قرار بود سر از بازار ارز درآورد، آیا دلار کمتر از 30 هزار تومان در هر اسکناس معامله می‌شد؟ هم‌اکنون دلار در سامانه نیما به مرز 23 هزار تومان نزدیک شده است و گمانه‌زنی‌هایی درباره تک‌نرخی شدن ارز مطرح می‌شود و همه این‌ها در شرایطی است که سرمایه‌های اغلب سهام‌داران در سبدهایشان قفل شده است.

بازار خودرو

دغدغه اصلی خودروسازان قیمت ارز است. هر بار که دلار، صعودی می‌شود، هم شرکت‌های خودروسازی به دنبال افزایش نرخ محصولات خود هستند و هم قطعه‌سازان از افزایش هزینه‌ها و زیان‌دهی، سخن به میان می‌آورند. از سوی دیگر با توجه به اینکه عرضه و تقاضای خودرو در بازار هیچ‌گاه هم‌خوانی نداشته و چند سالی است که تقاضا از عرضه در این بازار پیشی گرفته است، نمی‌توان سرازیر شدن سرمایه به این بازار را دلیل گرانی محصولات دانست. از سوی دیگر شورای رقابت که هم‌اکنون مسئولیت نرخ‌گذاری محصولات خودروسازان معروف کشور را بر عهده دارد، هیچ‌گاه رشد بازار سرمایه را دلیلی برای افزایش قیمت‌ها عنوان نکرده است. از طرف دیگر تقاضای سنگین در بازار خودرو سیگنالی به سهام‌داران می‌دهد. درواقع کمتر شرکتی در بورس وجود دارد که محصولات خود را تا سه سال آینده پیش‌فروش کرده باشد و از سوی دیگر نرخ محصولاتش در برابر افزایش نرخ دلار و تورم مصون باشد! افزایش نرخ محصولات خودروسازان و همچنین احتمال عرضه صندوق دولتی با محوریت نمادهای خودرویی، می‌تواند رالی صعودی جدیدی در گروه خودرو ایجاد کند.

بازار مسکن

بازار مسکن همیشه مخاطبان خاص خود را داشته است. هم‌اکنون کف قیمت خرید آپارتمان در اصفهان به مرز یک میلیارد تومان رسیده است، درنتیجه نمی‌توان سرمایه‌گذاران خرد را بازیگران اصلی این بازار دانست. اگر رفت‌وبرگشت سرمایه‌ای در این بازار رخ دهد، مربوط به همان بازیگران قدر این بازار است. اگرچه شاخص کل در مرداد افت سنگینی داشت و برخی سهام‌داران در یک ماه اخیر با ریزش 50 درصدی پورتفوی خود مواجه بودند اما بنا به آمار رسمی بانک مرکزی قیمت هر مترمربع آپارتمان در مرداد 10,5درصد افزایش داشته و این درحالی‌ است که در شهریور احتمال افزایش آن نیز وجود دارد.
نتیجه این دو گزاره نشان می‌دهد افرادی که قصد داشتند با افزایش سرمایه خود از بازار سرمایه به بازار مسکن کوچ کنند، در مرداد با افت روزافزون دماسنج بازار و افزایش ادامه‌دار نرخ مسکن رکب خوردند.

بازار سرمایه

مؤلفه‌های زیادی در بازار سرمایه تأثیرگذار است. بررسی عوامل بیرونی حکایت از وزیدن باد مساعد از سوی نرخ ارز و قیمت کامودیتی‌ها دارد. نرخ ارز همواره به‌عنوان یک عامل روانی تأثیر مثبتی بر روند شاخص کل دارد؛ به‌گونه‌ای که تأثیر شوک ارزی در سال 97، با تأخیری چندماهه به بورس رسید و قیمت‌ها را در این بازار چند برابر کرد. حالا در این دو ماه، هم نرخ ارز در بازار آزاد روند صعودی داشته، هم نرخ در صرافی ملی و هم نرخ در سامانه نیما. در کنار این موضوع قیمت فلزات پایه در بازارهای جهانی، باوجود شیوع کرونا رو به افزایش است. درمجموع تأثیر عوامل بیرونی در گزارش‌های شش‌ماهه و نه‌ماهه شرکت‌ها تأثیر ملموسی خواهد داشت. بااین‌حال اگرچه فاکتورهای بیرونی مثبت ارزیابی می‌شود، اما تصمیمات خلق‌الساعه، ترمز روند صعودی بورس را کشیده است. این مسئله باعث بی‌اعتمادی سهام‌داران به طرح‌های حمایتی مسئولان دارد. از سوی دیگر در زمان بهار و خزان بازار سرمایه، مقامات دولتی و نمایندگان زیادی درباره بورس اظهارنظر کرده و هریک سعی داشته‌اند له یا علیه بازار سرمایه اقدامی انجام دهند. بااین‌حال اکنون که قیمت‌ها در بازار خودرو به مرز تخیلی نزدیک شده است، کمتر مقام و مسئول غیرمرتبط با صنعت خودرو را پیدا می‌کنید که از کف و سقف قیمت خودرو سخن به میان آورد! اما نکته قابل‌تأمل آن است که همه بازارها در حال صعود هستند و این مسئله از دیدگاه تورم انتظاری که در ذهن مردم نقش بسته نشئت می‌گیرد. اگر در سه چهار ماه نخست سال، بورس رشدی چند برابر دیگر بازارها داشت، اکنون با افت قابل‌توجهی که داشته و در کنار آن رشدی که بازارها در دو ماه اخیر داشته‌اند، بازدهی بازارها به یکدیگر نزدیک‌تر شده است. به عبارت ساده‌تر وقتی مردم انتظار دارند همچنان نرخ تورم فزاینده باشد، درنتیجه فرقی ندارد به دنبال این باشید که بورس عامل رشد بازار ارز است یا بازار ارز به دیگر بازارها سیگنال می‌دهد. نتیجه یکی است، مسیر نیز هر چه باشد، فرقی در نتیجه ایجاد نمی‌کند.