در خصوص سوال اول باید بگویم بزرگ زاد، خود متن اجرایی اش را با نگاهی به اثر برشت توضیح داده است. این آیا به این معنی می تواند باشد که او «اقتباس» کرده است؟
پاسخ مثبت است البته در صورتیکه اقتباس را فقط انتقال از یک رسانه به رسانه دیگر نگیریم بلکه آن را یک فرآیند بدانیم و در متن جدید به دنبال رد پای اثر قبلی نباشیم و نخواهیم اثر اصیل را بیابیم و این نمایشنامه را تفسیر خلاقانه ای از نمایشنامه برشت بدانیم که طی یک فرآیند به دست آمده است و طبیعتا لزومی بر مطابقت با اثر اولیه ندارد. در این صورت این اثر یک اقتباس است. این اقتباس در فرآیند نگارش و اجرا بدست آمده است و متن اجرایی که اکنون در مجتمع فرشچیان در حال اجراست ملاک ارزیابی و سخن گفتن ماست. کارگردان، نویسنده در طول نوشتن و بعد اجرا با تفسیری خلاقانه از نمایش«روایی» یا «اپیک» یا حماسی به اجرایی امروزی و اینجایی یعنی اقتضائات فرهنگ ایرانی و شرایط جامعه ایران رسیده است.
می بینید که صحنه خالی است و در اجرا تلاشی برای درگیری احساسات نمی شود و حادثه آنقدر تلخ است که نمی شود همینطور از کنار آن گذشت بلکه باید با آن شوخی کرد. در حالیکه بر این سفیدی ردی قرمز به جای مانده اما خنده یا زهر خند را هم نیاز دارد. برای همین در جریان اقتباس به این کمدی می رسد. دکتر تورج رهنما در خصوص نمایشنامه گالیله برشت می گوید:
محتوای نمایشنامه به اختصار چنین است: گالیله، فیزیکدان بزرگ ایتالیایی و بنیانگذار روش تجربی در علوم جدید بر آن میشود که فرضیه کپرنیک را درباره گردش زمین بیازماید.
او در جستجوی حقیقت است و میخواهد حصار عظیم اعتقادات خام را فرو ریزد و به راز جهان پی ببرد. گالیله به تجربه درمییابد که زمین بیحرکت نیست و ستارگان مثل کشتی ها در سفرند.
او ابتدا با بیپروایی پرده از کشف خویش برمیدارد و با بیباکی از حقیقتی که به آن دست یافته ، سخن میگوید. اما سنت های کهن و نهاد قدرت نمیتواند ادعای گالیله را بپذیرد. از این رو با او به نبرد برمیخیزد. در چنین وضعیتی گالیله چه میتواند بکند؟ در برابر آنها بایستد و از فرضیه خویش دفاع کند یا حقیقت را کتمان کند و از مهلکه جان سالم بدر ببرد؟
گالیله شخصیتی عجیب دارد: اگرچه تمام وقت خود را برای کشف سرزمین های ناشناخته علم صرف میکند، اما به شکل حیرت انگیزی نیز پایبند لذات دنیوی است. گالیله شخصیتی است خوشگذران که از غذایی مطبوع و اندیشه ای نو به یک اندازه لذت میبرد. اوست که میگوید وقتی که «غذای چرب و نرم میخورم، تازه فکر های خوب به سراغم میآیند.»
گالیله نمونه ای بارز از یک شخصیت واقعی و زنده است. او قهرمانی دروغین نیست، مردی است که از یک سو پایبند معنویت است و از سوی دیگر گرفتار این «شکم بیهنر پیچ پیچ.» گالیله آمیزه ای است از تضاد ها: شکاک است و زودباور، حیله گر است و سادهدل، روشن است و نابینا. او دارای شخصیتی دوگانه است، از یک سو دم از حقیقت میزند و از سوی دیگر آدم محتاطی است که به هنگام عمل میهراسد و حقیقتی را که به آن دست یافتهاست، انکار میکند. می دانیم و احتمالا محمد رضا بزرگ زاد نیز می داند که حتی خود برشت نیز چند طرح برای این نمایشنامه نوشت و در آخرین طرح نمایشنامه، کوشش کرد که شخصیت گالیله را به گونه ای ارائه کند که تماشاگر در او به دیده انسانی قهرمان ننگرد و او را با تمام ویژگی های خوب و بدش بپذیرد. به تعبیر دیگر، نمایشنامه نویس آلمانی در اینجا هم نشان میدهد که از قهرمان پرستی بیزار است و آن را دلیل نداشتن رشد فکری میداند. هنگامی که آندرهآ- شاگرد گالیله- بی تاب و خشمگین فریاد میزند که «بدبخت ملتی که قهرمان ندارد» استاد به آرامی گفته وی را تصحیح میکند «بدبخت ملتی که به قهرمان نیازمند است.»
گالیله برشت تصویر خود اوست. تصویر مردی است که یک عمر از تغییر نظام کهنه اجتماعی سخن گفت، اما هنگامی که در هفدهم ژوئن 1953 کارگران آلمانی در برلین قیام کردند، از همکاری با آنان سر باز میزند.»
از کتاب «برشت، فریش، دورنمات» نوشته دکتر تورج رهنما
بزرگ زاد از برشت ایده محوری و نگاه اصلی او به نقش روشنفکر و دانشمند در جامعه را محور اثرش قرار می دهد و شاید با این پیش فرض می نویسد که : نقش اراده دانشمندان و متفکران جامعه در مقابل نهادهای اجتماعی را در زیر ذره بین نمایش بررسی کند. بزرگ زاد در این نمایش این پیش فرض را جدی تر می گیرد و نمایش دادن گالیله را نمایش می دهد. همه چیز شبیه یک کارناوال است. شروع نمایش و لحظه هایی که شخصیت اصلی می خواهد تصمیم گیری مهمی بکند. این اقتباس در این روزگار با این فرم کارناوالی جواب می دهد. حال اگر به کاری که شخصیت تاریخی گالیله انجام داده است از منظر تاریخ علم نگاهی بیندازیم به پرسش دوم می رسیم که این اجرا در جغرافیای فرهنگی اصفهان چه اهمیتی دارد؟ تاریخ نویسان علم و نویسندگان زندگی نامه گالیله معتقدند: داستان گالیله با آنچه امروز در جهان رخ میدهد شباهت دارد.
در دنیایی با نگرش های ضد علمی در دولتمردان و مردم ، جدایی میان علوم دقیقه یا تجربی و علوم انسانی یا جدالهای میان علم و سیاست و دین همچنان مساله است.
انیشتن او را نه تنها پدر فیزیک مدرن که پدر همه علوم مدرن میداند. او کاشف خرد علمی و نماد خیالپردازی علمی است. زندگینامه نویسان گالیله میگویند آنچه درباره گالیله مهم است کشفیات علمی او به تنهایی نیست بلکه این است که چگونه به این کشفیات دست یافت. او نه بر پایه شهود که برپایه آزمایش باورهایش را بدست آورد و با شجاعت باورهای غلطی که چندین قرن جاری بود را نادیده گرفته و از عقاید خود دفاع میکرد. روش علمی چیزی بود که گالیله پی گذاشت.
از سوی دیگر فردگرایی در قرون وسطی مرسوم نبود که گالیله آنرا پایه گذاری کرد درحالیکه انجمن های موجود بودند که تعیین کننده اخلاقیات، باورها و عقاید جامعه بودند نه افراد.
دستاورد های او را در دیگر رشته های علمی نیز میتوان بکار بست.
زندگی نامه نویسان گالیله میگویند : گالیله کشف های زیادی کرد، لیکن در چهار زمینه انقلاب به پا کرد؛ اخترشناسی و اختر فیزیک، قوانین حرکت و مکانیک، روابط ریاضیات و واقعیت فیزیکی و علوم آزمایشگاهی. یافته های او را به شکل علمی نمیتوانستند انکار کنند فقط با ایدئولوژی فکری شان و نگاه سیاسی انکار میکردند. (نگاه کنید به یکی از زندگی نامه های خوبی که درباره گالیه نوشته شده است گالیله و منکران علم استنوشته ماریو لیو یو ،ترجمه جمیل آریایی)پرداختن به چنین شخصیتی و اقتباس از چنین نمایشنامه ای یک پیشنهاد جدی برای تئاتر اصفهان است که می توان تئاتری با اندیشه قابل تامل تولید کرد به همراه فرم اجرایی جدی و جدید که با قدرت سرگرمی سازی در هم تنیده است. اینجا همان جایی است که مخاطب این پیشنهاد، کارگزاران فرهنگی و هنرمندان تئاتر هستند که باید به این پیشنهاد غیر مستقیم گروه اجرایی توجه کنند. با و جود نگاهی انتقادی که به تکرار بعضی از مفاهیم از جمله مفاهیم سیاسی در نمایش دارم و تکرار آن را ملال آور می دانم اما در مجموع تلاش گروه اجرایی را قابل ستایش می دانم و پیشنهادش برای تئاتر اصفهان را قابل اعتنا .
شایان ذکر است؛ نمايش ” گاليــــــــله “كارى از گروه تئاتر خاک با نگاهى به اثر برتولت برشت توسط محمدرضا بزرگزاد نوشته، طراحی و کارگردانی شده و حسن جويره، جهانگير نكويى،
احمدرضا سليمانى، محمد رادمهر ، مسعود يزدان بخش، محمد بارانى ، ريحانه مظاهرى مهر، بيتا محسنى، على ايرانپور، سپهرام سليمانى و جواد مدنی در آن ایفای نقش می کنند.
زهرا حسوميان ، نگين هنرجو ، مجيد اصولى و محمد بارانى گروه كارگردانى این نمایش هستند.
اشکان افتخاری طراحی پوستر و بروشور این نمایش را بر عهده دارد و محمد عباد آهنگساز آن است.
این نمایش از ۲٤ آذرماه تا ١٤ دى ماه ١٤٠٠ هر شب ساعت ۱۹:۰۰ در مجمتع فرشچیان واقع در پل آذر بر روی صحنه می رود.