پنج روایت کمترشنیده شده درباره سردرقیصریه

وقتی صحبت از میراث می‌شود، شاید خیلی‌ها فکر نکنند که یک «سردر» چقدر می‌تواند نقش مهم و کلیدی‌ای در تاریخ داشته باشد و ذهن‌ها مخصوصاً در اصفهان معطوف به مساجد و خانه‌های تاریخی و کاخ‌ها و تالارها می‌شود، اما یک «سردر» گاهی می‌تواند بیشتر از یک بنا یا حتی یک محله و شهر، اهمیت پیدا کند. در متن پیش رو چند نکته مهم تاریخی را درباره «سردر قیصریه» اصفهان با شما در میان می‌گذاریم. 

میدان نقش جهان عناصر مختلفی در خود دارد که مجموع آن‌ها کالبد یکپارچه زیبا و جاودانی را برای اصفهان رقم زده‌اند آن‌قدر که هر کدامشان هزاران داستان ناگفته جذاب دارند و فقط وقتی بتوانیم شناخت صحیحی از تک تک این عناصر داشته باشیم، می‌توانیم شناخت دقیقی از میدان نقش جهان و کارکردها و روایت‌هایش پیدا کنیم؛ یکی از این عناصر، سردر بازار قیصریه در ضلع شمالی میدان نقش جهان اصفهان است. 

میراث ملی و جهانی

نام سردر قیصریه به عنوان یکی از عناصر مهم میدان نقش جهان هم در پرونده ثبت جهانی میدان نقش جهان آمده و هم به عنوان یک میراث مجزا در فهرست میراث ملی ایرانیان به ثبت رسیده است. در پرونده میراث جهانی نقش جهان در یونسکو از سردر قیصریه با عنوان  (the portico of Qeyssariyeh) و نقطه آغاز دو کیلومتر بازار تاریخی اصفهان، یاد شده است.

حوضی که شهردار عوض کرد!

شاید فکر کنید که حوض جلوی سردر قیصریه یکی از کم‌اهمیت‌ترین المان‌های میدان نقش جهان است و قدمت چندانی ندارد، اما این طور نیست. وقتی شریف همایون در سال 1305 هجری شمسی به ریاست بلدیه اصفهان رسید، تصمیم گرفت به میدان نقش جهان سر و سامانی بدهد و این شد که حوض مقابل قیصریه را که تخریب شده بود با 8، 9 فواره مرمت و آماده کرد و قصد داشت که بقیه کارهای مرمت میدان را هم انجام دهد اما مسعود میرزا صارم‌الدوله که نقش جهان را ارث پدر (ظل السلطان) می‌دانست، با کمک شوهر خواهرش، عمادالسلطنه فاطمی که وزیر داخله بود، شریف همایون را برکنار کرد، نهر دور میدان را با سطح یکسان و سنگ‌های مهم و تاریخی را هم خرد کرد. 

منظره بالکن قیصریه رو به باغ ملی

حالا وقتی در بالکن سردرقیصریه می‌نشینید، نمایی بسیار ویژه از نقش جهان را می‌بینید اما اگر به صد سال پیش برگردیم، در این نما سربازان را می‌دیدید! چرا که در دوره قاجار اتفاقات بدی برای میدان نقش جهان افتاد و این میدان تاریخی را به سربازخانه تبدیل کردند تا این که اندک اندک اختیار کار به دست دکان‌داران افتاد. سر و وضع میدان داشت عوض می‌شد که ناگهان ظل السلطان از راه رسید و دستور بیرون راندن اصناف از میدان را صادر و نقش جهان را دوباره به سربازخانه تبدیل کرد. حوالی سال‌های 1309 تا 1317 اتفاقات دیگری برای میدان رخ داد؛ مثلاً این که در سال 1309 تا 1310 خیابان‌های سپه و حافظ و دروازه دولت طرح‌ریزی و ساخته شدند و میدان نقش جهان که راه‌های فرعی داشت مسیرهای دسترسی فراخ‌تری پیدا کرد و در سال 1313 بود که حرف «باغ ملی» شدن نقش جهان به میان آمد و فضای میدان سر و وضع دیگری پیدا کرد به حدی که باغچه‌ها و گلکاری‌های ویژه‌اش مردم را به میدان می‌کشاند و بساط تماشا را فراهم می‌کرد. 

گذر در میان چهار قرن تاریخ در قیصریه

وقتی از بالکن قیصریه به سمت شاه نشین می‌روید یعنی در اصل حدود سه قرن در تاریخ جابه‌جا می‌شوید! ماجرا این است که ظاهر شمالی میدان نقش جهان ردپای دوره پهلوی را بسیار بر خود دارد مثلاً در سال 1312 شهرداری اصفهان دو طرف سردر قیصریه دو عمارت ساخت و به دو بانک اجاره داد. یا اینکه بازار قنادها و کفاشان در دو طرف سردر از دوره صفوی به جا مانده‎‌اند اما بازار نصفه و بازار صرافان مربوط به ساخت و سازهای حوالی سال‌های 1315 هستند. 

جایگاه قیصریه در تاریخ موسیقی ایران

جهت متداول ورود به سردر قیصریه طی سده‌ها فرق کرده است. در ابتدا ماجرای ورود این گونه بود که معمولاً از بازار وارد میدان می‌شدند و مواجهه از تاریخی به روشنایی گسترده نقش جهان شوک دل‌انگیزی برای سفرای خارجی و مهمانان ویژه شاه عباس بود. حالا خیلی‌هایمان برعکس این مسیر را داریم یعنی از ورودی‌های متعدد میدان وارد می‌شویم و بعد به قیصریه می‌رسیم اما این تغییر جهت هم باعث نشده توجهمان به روایت‌های نقاشانه فوق‌العاده این سردر شاهانه جلب شود. شماری از ما به راحتی و حتی سر به زیر از اینجا می‌گذریم دریغ که نقاشی‌های سردر قیصریه در تاریخ هنر ایران جایگاه ویژه‌ای دارند و پر از روایت‌های ناگفته جذاب مخصوصاً درباره موسیقی هستند. این روایت‌های موسیقایی فقط به این نقاشی‌ها ختم نمی‌شود بلکه وقتی وارد گالری قیصریه می‌شوید پیش از رسیدن به شاه‌نشین، از اتاق کوچکی می‌گذرید که شما را به یاد اتاق موسیقی کاخ عالی قاپو می‌اندازد؛ جایی که از آن به عنوان ماکت پیش ساخته و کوچک شده اتاق موسیقی عالی قاپو یاد می‌شود. تنگ‌بری‌هایش دل مهمانان را می‌برد و کارکردش این بوده که صدای موسیقی را به شاه و مهمانان که در شاه‌نشین نشسته‌اند برساند اما حرف‌های آنان را به گوش موزیسین‌ها نرساند. تصور کنید که شاه عباس و مهمانانش در اتاقی نشسته‌اند که از یک سو پنجره‌هایی به نقش جهان دارد و از سوی مخالف رو به بازار باز می‌شود. صدای موسیقی هم که از اتاق کناری به گوش می‌رسد و اینجا را بهترین فضا برای مذاکرات دیپلماتیک و اقتصادی می‌کند.