آنها با هزارویک امید راهی منبرهامیشوند؛ منبرهایی که چندیننفر به میزبانی در آنها مشغول هستندو با سینــی چای و ظــرفهــای نــذری مهمانداری میکنــنــد هــرکدامشــان خــواستهها و حــاجــتهایــی دارنــد که برای رسیدنبه آن، دست به دامن امام حسین(ع) میشوند و برای همین هم در هر منبری یک شمع روشن میکنند و با دادن شکلاتی که آن را «نیــاز» میخوانند، از بــاقی عـزاداران میخواهند که برای برطرفشدن «نیاز»شان دعا کنند.
بعضیها هم بهجای شمع، لامپی میخـرند و آن را بــه مسجــد هــدیــه میکنند. برخی دیگر نیز هزینه آن را نــذر کمک به افراد بیبضــاعـــت میکنند. اما چهلویکمین شمع، گرو میماند نزد حاجتمندان تا زمانی که حاجتشان روا شود. خیلی از عزادارانی که امسال در مراسم عزای امام حسین (ع) شرکت کردهاند، آنهایی هستند که محرم سال قبل به حاجت رسیدهاند و حالا برای ادای دین و نذر خود به کاروان عزا پیوستهاند و پابهپای باقی زنها و مردهای عزادار راهی منبرها میشوند.
ظهر عطش
مــراسم «چهلویک منبــر»، ســالهای سال است در روز تاسوعا در اصفهان برگزار میشود و از آیینهای قدیمی و معروف عــزاداری اصفهــان بهشمــار مــیرود. درباره چـــرایی شکلگیـــری و ماهیــت ایـــن مـــراســـم میگوینـــد که «حضرت زینب (س) باآنکه در کربلا به شهادت نرسید؛ ولی با افشاگریهای خود در کوفه و شام، یزید و یزیدیان را رسوا کرد. آن حضرت در آن شهرها مردم را جمع میکرد و بر بالای منبری قرار میگرفت تا صدایش به همه مردم برسد و اتفاقات روز عاشورا را بازگو میکرد.»
مراسم «چهلویک منبر» نیز به یاد آن حضرت و شرکت در منبرهای سخنرانی و عزاداری امام حسین(ع) برگزار میشود. در این سنت زنان از ابتدا تا انتهای برپایی آیین با نیتهای درونی خود مهر سکوت بر لب میزنند و تنها با زمزمه و ذکر کلمه «الله» یا فرستادن صلوات بر محمد (ص) و خاندان پاکش مسیر حرکت خود را ادامه میدهند.»
حمدالله مستوفی، مورخ ایرانی هم درباره آیین سوگواری «چهلویک منبر» مینویسد: «در تهران، در شب عاشورا گروهی پابرهنه با کیسه یا جعبهای پر از شمع در شهر میگشتند و به ۴۱ تکیه میرفتند و ۴۱ شاخه شمع در ۴۱ منبر، در تکیههایی که در آنها هرروز در دهه عاشورا روضهخوانی شده بود، برای برآوردهشدن نذر و حاجاتشان روشن میکردند.»
قافلهسالار عزا
قافلههای عزا چندساعت راهپیمایی میکنند و تا غروب آفتاب منبرها را زیر پا نهاده و نزدیک اذان مغرب که میشود، خودشان را به خانه زرگرباشی میرسانند؛ خانهای قدیمی و بهیادگارمانده از دوران قاجار که حالا سالیان سال است که تاسوعا، موقع غروب آفتاب، خیل عظیم جمعیت عزاداران حسینی را در خود جای میدهند و با آن «کاچی»های نذری که شهرتش دهنبهدهن چرخیده و اصفهانیها وصفش را زیاد گفتهاند، از آنها پذیرایی میکند.
برگزاری مراسم عزاداری در دهه محرم بهویژه در روزهای تاسوعا و عاشورا قدمتی دیرینه در ایران دارد و به جنبشی اجتماعی درآمدهاند.
دراینباره غلامرضا جمشیدیها، عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری «آنا» میگوید: «مناسک تأثیر هویتی دارد؛ به این معنا که فردی وقتی در یک محلی قرار میگیرد، مخصوصا در سن جوانی، خیلی میتواند تأثیر بپذیرد. کودکهای ما که در این مراسمها با استقبال شرکت میکنند، گروه دوستان خود را پیدا میکنند. این احساسی که
بهوجود میآید باید بعدا با تعلیم تقویت شود.»
مناسکها مؤانست ایجاد میکنند
او ادامه میدهد : «وجه مشترک بین مناسکی که بین شهرهای مختلف برگزار میشود، علیرغم تفاوتهای ظاهری، این است که مؤانست و الفت ایجاد میکند.این منـاسکها مــانند محل آموزش سرباز است. ذهن افراد را آماده میکند که معارف را بهتر متوجه شوند. اینها واحدهای آموزشی ماست. مسجد و حسینیه واحدهایی هستند که تعلیم و تربیت میکنند و برای کل جامعه به تربیت نیرو میپردازند.»
جمشیدیها با اشاره به اینکه مناسکمحرم چه نیازهایی را میتواند از انقلاب اسلامی برآورده کند، میافزاید: «افراد وقتی در این مناسک ازخودگذشتگی را بیاموزند، خیلی چیزهای دیگر هم با خود به ارمغان میآورند. در مراحل بعدی سعی میکند این ازخودگذشتگی را عملی کند. انسان دوست دارد یک الگو پیدا کند و چهبهتر این امر در مناسک رخ دهد. درمجموع مراسمهای مذهبی انسان را بهدرستی، پاکی، شجاعت و… دعوت میکند؛ یعنی نقش تربیت نیرو دارد.»
این استاد دانشگاه میگوید: «موفقیت این امر بستگی به این دارد که متنی که در مناسک ارائه میشود چقدر پــرمحتـــوا باشد. مــداحیهــای جــدیـــد احساسی است و چراغ احساس خیلی دوام ندارد؛ چراغ احساس باید با دانش تقویت بشود. اگر تقویت نشود، این چراغ خاموش میشود.» او با اشاره به شکلگیری مناسک جدید اظهار میکند: «شکلگیری مناسک نوپدید دلایل متعددی میتواند داشته باشد. یکی از آنها میتواند تأثیرات موسیقی مدرن باشد.»
تهدیدهایی که متوجه مناسک ماست، بیشتر فرهنگی است
جمشیدیها میافزاید: «آینده مناسک عاشورایی وابسته به کار دستگاههای مسئول و حوزههای علمیه است که هم بر محتوا و همشکل مراسمها کنترل داشته باشند. باید بر محتواهایی که ارائه میشود کنترل بیشتری انجام شود.»
او ادامه میدهد: «از درون مناسک عاشورا جنبشهای اجتماعی بیرون میآید؛ اما باید محتواها را بیشتر تحت کنترل گرفت و رویکرد آنها هم باید توصیهای و اصلاحی باشد.»
به گفته این استاد دانشگاه، مناسک ما باید فراتر از سطح احساس بروند و به سمت عقلگرایی حرکت کنند. اگر در سطح احساس باقی بماند، اثربخشی لازم را ندارد.
جمشیدیها میگوید: «اینکه مناسک از مسیــر عادی خــود خــارج شــود و کارکردهایی که داشته است را از دست بدهد، یک تهدید است. کارکردهایی مانند ایجاد وحدت، بقای جامعه، انسجام اجتماعی و… باید تداوم داشته باشد. تهدیدهایی که متوجه مناسک ماست، بیشتر فرهنگی است؛ البته این تهدیدها الان تعیینکننده نیست و ما آینده روشنی را در مورد مناسک در پیش خواهیم داشت.»