تا خرداد گذشته، یعنی حدود یک ماه پیش، سه هزار نفر از پرستاران، پزشکان و دیگر افراد کادر درمان که از اسفند تاکنون شرایط سخت و فشردهای را پشت سر گذاشتند و مجال نفسکشیدن نداشتند به کووید 19 مبتلا شدند و 103 نفر آنها نیز جان باختند و در جایگاه شهدای خطمقدم درمان قرار گرفتند. مابقی هم همچنان در معرض ابتلا به ویروس کرونا و از دست دادن جانشان قرار دارند و به دلیل هجوم بیوقفه مبتلایان به بیمارستانها، بار سنگینی را به دوش میکشند و کمرشان زیر حجم این فشارها خم شده است. پرستاران و پزشکان، همانها که هرروز شاهد رنجکشیدن و مرگ آدمها و همکارانشان در سنین متفاوت هستند و برخیهایشان ماههاست از خانه و خانواده فاصله گرفتهاند، فشار روحیروانی بسیاری را متحمل میشوند که این موضوع چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت پیامدهای زیادی را به همراه خواهد داشت. حمید نصیری، روانشناس بالینی، در گفتوگو با «اصفهانزیبا آنلاین» این پیامدها را تشریح کرده است.
شش ماه از شیوع ویروس کرونا در کشور گذشته. پرستاران، پزشکان و دیگر افراد کادر درمان ازجمله افرادی هستند که از بهمن تاکنون، حجم کاری بسیاری را تحمل میکنند. آنها همچنین هرروز شاهد مرگومیرهای مختلفی هستند که راهی برای جلوگیری از آن ندارند. این مسائل تا چه میزان کادر درمان را در تنگنا قرار میدهد و باعث ایجاد مشکلات روحیروانی در آنها میشود؟
کادر درمان بهواسطه اینکه شدیدا در معرض بیماریها و مخصوصا بیماری کرونا قرار دارند، بیشتر از بقیه مردم با واقعیتهای این بیماری مواجه میشوند. درد و رنـجـی کـه بیماران متحمل میشوند و کادر درمان شاهد آن هستند، ازیکطرف و فشارهای کاری کادر درمان از سوی دیگر، بسترهایی را ایجاد میکند تا کادر درمانی استرس زیادی را تحمل کنند. هرچقدر افراد با ابعاد یک واقعیت بیشتر مواجه شوند، به همان میزان نیز آن پدیده برای آنها خطرناکتر خواهد شد. مردم عادی ممکن است در این وضعیت دو خطا کنند: یکی اینکه، منکر کرونا شوند و آن را جدی نگیرند و دراینباره «کوچکنمایی» کنند. دیگر اینکه، به خاطر ترس از این بیماری، این پدیده را «بزرگنمایی» کنند که این مسئله باعث میشود باوجود اینکه افراد با خود این پدیده درگیر نیستند، اما استرس و اضطراب زیادی را تجربه کنند. کادر درمانی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و بهواسطه شغلشان با بیماران مبتلابه کرونا سروکار دارند و استرس زیادی را تجربه میکنند. از سوی دیگر خود کادر درمانی بهواسطه شغلشان معمولا استرس و اضطراب زیادی را تجربه میکنند. درمانگران با مرگ و زندگی افراد سروکار دارند و خود این موضوع استرس فراوانی بهوجود میآورد؛ ضمن اینکه کار در چنین محیطی سختیهای خاص خود را دارد؛ بهخصوص درحال حاضر که کرونا نیز شیوع پیدا کرده است و کادر درمان محدودیتها و نگرانیهایی از بابت ابتلای خودشان به این ویروس دارند و همین موضوع باعث اضطراب زیادی میشود. زمانی که این اضطراب ماهیت مزمـن پیدا کند و ادامه یابد، به ایجاد فرسودگی شغلی در میان درمانگران منجر میشود. این معضل اکنون کـادر درمان را تهدید میکند. فرسودگی شغلی پیامدهای دیگری مثل افسردگی، استرس مزمن، بیحوصلگی و… را در پی دارد؛ بنابراین رسانهها باید وارد بیمارستانها شوند و واقعیتهایی را که اکنون پرستاران و پزشکان تجربه میکنند (که از ارزش زیادی هم دارد)، به تصویر بکشند تا مردم بدانند کادر درمان، چه فشاری را تحمل میکنند. شاید اینگونه بتوان افراد را قانع کرد تا پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند.
همانطور که اشاره کردید، کادر درمان به اقتضای کارشان، همواره شاهد مرگومیرها در مراکز درمانی هستند. حالا اما این مرگومیرها چندین برابر شده و در بسیاری از مواقع کاری از دست آنها برنمیآید؛ مرگهایی ناگهانی و عجیبغریب. این ناگهانی بودن چقدر روح و روان آنها را فرسوده میکند؟
این موضوع ممکن است عارضههای زیادی را در افراد ایجاد کند. یکی از مهمترین آنها این است که ممکن است این اتفاقها ماهیتی تروماتیک داشته باشند؛ یعنی ضربه روانی برای این افراد محسوب شوند. توجه داشته باشید که ضربههای روانی همیشه اینگونه نیستند که فرد، درگیر یک اتفاق ناگهانی شود. وقتی فردی در مدتزمانی طولانی در معرض مواجهه با مرگومیر دیگران و آسیبدیدن قرار میگیرد، ممکن است دچار اضطراب مزمن با علامتهایی نظیر ترس و اضطراب مدام و تکرار شدن خاطرات بد در ذهن شود؛ همچنین از زندگی لذت نبرد. کادر درمان از این حیث در معرض خطر قرار دارند. البته کادر درمانی در کشور ما و سایر کشورهای دیگر به این موضوع آگاه هستند و سعی میکنند با برگزاری جلسات مختلف و آگاهیبخشی تا حدودی خود را برای مواجهه با چنین بحرانهایی آماده کنند. کادر درمان، اکنون نیازمند درکشدن از سوی مردم هستند.
فشارهای روحیروانی روی زندگی شخصی آنها چه تأثیری دارد؟ از سوی دیگر، برخی افراد هنوز و باوجود هشدارهای مکرر، این ویروس را جدی نگرفتهاند و از کنار پروتکلهای بهداشتی بهراحتی عبور میکنند. این بیتوجهیها آیا میتواند باعث رنجش خاطر کادر درمانی و تحمل فشار بیشتر از سوی آنها شود؟
طبیعتا زمانی که پرستار یا پزشکی دچار افسردگی و اضطراب شود، عملکردهای دیگر او مثل نقش مادری، همسری و تعاملات با بقیه نیز تحتالشعاع قرار گرفته و خانوادههای آنها را هم در تنگنا و نگرانی قرار میدهد. از سوی دیگر بیتوجهیها نیز کار آنها را دوچندان میکند. به خاطر همین مراقبتکردن از این کادر و «هوای آنها را داشتن» (هم برای مسئولان و هم برای مردم) اهمیت زیادی دارد.
شما میگویید کادر درمان برای کاهش فشارهای روحیروانی در زمان بحران، به برگزاری جلسات آموزشی اقدام میکنند. این افراد در طول تحصیل یا تجربه کاری خود، چقدر تابآوری را فرا گرفتهاند و میدانند که در چنین شرایط بحرانی باید چگونه رفتار کنند؟
تا جایی که من اطلاع دارم، مسئولان امر، آموزشهای خاصی را برای کارکنان در نظر گرفتهاند و این کـاری است که در تمامی سیستمهای درمانی و بهداشتی دنیا انجام میشود.
مسئله تکاندهنده دیگری که کادر درمان در این روزها شاهد آن هستند، مرگ همکاران و ابتلای تعداد زیادی از آنها به بیماری کووید 19 است. شاهد این اتفاقها بودن و اینکه هر آن ممکن است آنها نیز به سرنوشتی شبیه همکاران خود مبتلا شوند، چه فشار روحی را برای کادر درمان به همراه دارد؟
یکی از فاجعهبارترین اتفاقهایی که در سیستم درمانی رخ میدهد، از دست دادن این افراد است و اینکه کادر درمان میدانند بهواسطه این اتفاق، همکارانشان فوت شدهاند. این موضوع میتواند پیامدهای زیادی داشته باشد. به خاطر همین توصیه میشود این افراد باهم گفتوگو کنند. از سوی دیگر، کارکنان درمانی نیازمند دریافت خدمات روانشناختی چه بهصورت گـروهـی و فردی هستند تا بتوانند آسیبهای ناشی از آن را کاهش دهند.
مردم، سیستم درمان و در سطح وسیعتر دولت، چگونه میتوانند از فشار روحی و روانی کادر درمان بکاهند؟
کرونا اتفاقی ناخوشایند در جهان بود؛ اما کاری کرد که سطح سواد سلامت روانی و جسمی افراد ارتقا یابد و باعث شود مردم بهداشت فردی را جدی بگیرند. امید میرود با بالابردن سواد سلامت مردم، بتوان کرونا را مدیریت و از فشار روحی و جسمی کارکنان درمانی کم کرد. مسئله این است که جامعه باید تلاش کند و بداند که در گوشه و کنار این شهر آدمهایی هستند که جانفشانی میکنند و از جان خود مایه میگذارند تا دیگران بتوانند در آرامش بیشتری زندگی کنند.