گردشگری رویداد در اصفهان

گردشگری رویداد یکی از گونه‌های گــردشــگــری است. در ایــن مــقــولــه از گردشگری، رویدادهایی مانند برگزاری نمایشگاه، همایش، فستیوال و هر رویداد فرهنگی دیگری که جمعی را به شهری کشانیده و مشغول آن رویداد گرداند، شامل آن می‌شود. در زمانی نه‌چندان‌دور، اصفهان یکی از قطب‌های گردشگری رویداد در حوزه تئاتر بود. این مطلب به روزهای ابتدایی این تحول مـهـم فـرهنـگـی اصـفـهـان اختصاص دارد.

زمانی نه چندان دور، مرکزیت فرهنگی کشور به تمامی در تهران منحصر نشده بود. هر شهری برندی در حوزه فرهنگ داشت و به آن افتخار می‌کرد و در توسعه و اعتلای آن می‌کوشید. یکی از برندهای اصفهان درحوزه فرهنگ «تئاتر» بود. هنری که در اصفهان بالیده و صاحب شیوه و مکتب خویش شد: «کمدی انتقادی». این مکتب خیلی زود طرفداران خود را در سراسر کشور پیدا کرد، طوری که از سراسر ایران، دوستداران و حتی مقامات برای تماشای تئاتر اصفهان به این شهر می‌آمدند. در واقع وجهه تازه‌ای که گردشگری اصفهان پیدا کرده بود، بسته به این تئاتر فوق العاده و تماشایی بود.
ناگفته پیداست که این تئاتر اصفهان مدیون کسی است به نام «ناصر فرهمند» که تماشاخانه اصفهان را تأسیس کرد و آنجا خود دانشگاهی شد که بسیاری از هنرمندان تئاتر شهر از دل آن برخاستند و از آن جمله شکرپاره اصفهان، رضا ارحام‌صدر بود. سال‌های1325ش تا اوایل دهه1330ش اوج شکوفایی تماشاخانه اصفهان با مدیریت ناصر فرهمند بود. وی تئاتر را از موقعیت تفننی و افتخاری به سمت حرفه‌ای‌شدن کشاند. از ویژگی‌های شاخص و برجسته فرهمند مهارت و قدرت بالای او در ارائه موفق نمایش‌ها، چه به سبک کمدی و چه به سبک درام و تراژدی بود. «مؤسس تماشاخانه در اصفهان»، «پیشوای نهضت تئاتر در اصفهان» و «پدر تئاتر در اصفهان» تعدادی از لقب‌هایی هستند که روزنامه‌های آن روزگار به فرهمند دادند.
رضا ارحام‌صدر در سال‌های اخیر خاطرات خود را منتشر کرد که «زندگی در تماشاخانه اصفهان» نام گرفت. این کتاب و اثر چند جلدی دیگری که «پرویز ممنون» در حال انتشار آن است و «تاریخ تئاتر اصفهان» نام گرفته، تاریخچه‌ای از این هنر نصف‌جهان را عرضه می‌دارند. ناصر کوشان نیز در سال1379 با انتشار کتاب «تاریخ تئاتر در اصفهان» این وقایع را ثبت و ضبط کرده است.
نگاهی به تاریخ تئاتر نوین اصفهان به ما می‌گوید که سنگ‌بنای عمارت تماشاخانه سپاهان در ابتدای سال1323 محمد کازرونی در خیابان چهارباغ، کوچه کازرونی، مسافرخانه گلزار را در اختیار پیشگامان تئاتر می‌گذارد. مدتی بعد یک سالن تماشاخانه در کوچه سپاهان ساخته می‌شود. مدتی بعد که ناصر فرهمند از گروه جدا شده و خود یک گروه تئاتر دیگری به نام «گروه تماشاخانه اصفهان» را در سال1326 پایه‌گذاری کرد، در این زمان مهندس محمودیه کارخانه‌دار که از علاقه‌مندان به تئاتر بود، گاراژ متروکه‌ای را که در محل دروازه دولت، پشت شهرداری قرار داشت، به تماشاخانه اصفهان تبدیل می‌کند و آن را در اختیار ناصر فرهمند می‌گذارد. در این سالن صدها تئاتر روی صحنه می‌رود (کوشان، تاریخ تئاتر در اصفهان، 1379، ص 113).
مطلب روزنامه نـقـش‌جـهــان کــه در سال1326 و به وسیله آقـای محمد سپاهانی نوشته شده، به ما می‌گوید که این تماشاخانه در محلی قرار داشت که اکنون در زیر زمین «نمایشگاه نصف‌جهان» قرار دارد. به هر حال مطلب روزنامه نقش‌جهان، بسیار گویا و ساده نوشته شده است: «در کنار کاخ شهرداری که اکنون ویرانه‌ای بیش نیست، تصمیم و اراده عده‌ای جوان تحصیل‌کرده که در میانشان چند نفر دکتر و لیسانسه نیز وجود دارد، آموزشگاهی به وجود آورده که مرکز تنویر افکار و هدایت مردم به سوی ترقی و تعالی است، این آموزشگاه اخلاقی به نام تماشاخانه اصفهان و به مدیریت آقای ناصر فرهمند، همه شب با دادن نمایش‌های عالی که اکثرا جنبه اخلاقی دارد، با عوامل فساد و عناصر فاسد مبارزه می‌کند واز فرهنگ و بهداشت حمایت و پشتیبانی و از تشویق جوانان به ورزش خودداری نمی‌نماید و استقبالی که از قهرمانان کشور نمود، آقای محمدعلی کازرونی را که از طرفداران و علاقه‌مندان ورزش‌اند، بر آن داشت که از طرف باشگاه ورزشی کازرونی، گلدان نقره‌ای به تماشاخانه اهدا نماید، ولی جای آن دارد که ایشان به همت و سرمایه خود اقدام به ساختمان سالن مجلل و باشکوهی نماید که به کار نمایش و سخنرانی و دعوت‌های همگانی بخورد. محرک و مشوق باطنی کارکنان تماشاخانه اصفهان احساسات پاک و بی‌آلایش میهن‌دوستی و خدمت به نوع از راه ترقی دادن سطح اندیشه مردم است و اقدام به این کار که خود یکی از خدمات بزرگ اجتماعی است، در محیط خشک و بی‌روح اصفهان که غالب سرمایه‌دارانش دشمن دانش و هنرند، مستلزم فداکاری، استقامت، بردباری و از خود گذشتگی و تحمل خسارات کمرشکن است و فعالیتی که کارکنان تماشاخانه در راه رسیدن به هدف مقدس خود به خرج می‌دهند موجب شگفتی و درعین حال روزنه امیدی است برای کسانی که سعادت ایران و ایرانی را طالبند. آقای ناصر فرهمند مدیر تماشاخانه، هنرپیشه مبتکر و باذوق معروفی است که هم توانایی او در فن هنرپیشگی قولی است که جملگی بر آنند، و هم صفات عالی و برجسته اخلاقی‌اش. فرهمند برای تأسیس تماشخانه دایمی در اصفهان رنج‌ها کشید و خساراتی را متحمل شد تا به کمک دوستان خویش موفق گردید و با آن که متأسفانه هنوز تشویق لازم از طرف وزارت فرهنگ درباره او به عمل نیامده، اندیشه‌اش این است که روز به روز تماشاخانه نوزاد اصفهان را به صورت آبرومندتری اداره و از این راه خدمات شایانی به پرورش افکار همشهریان خود که در حال خمودی به سر می‌برند، بنماید. چون پیر کارآزموده و با تجربه، به روحیه مردم، طرز تفکر مردم، عادات و حرکات زشت مردم آشناست و با اینکه با ادارات دولتی کمتر سر و کار دارد، بیشتر به خرابی تشکیلات کشور، واقف و کمتر کسی می‌تواند در سالن نمایش تحت‌تأثیر حرکات و بیاناتش واقع نشود. هم مردم را می‌گریاند و هم می‌خنداند. هم متأثر می‌کند و هم بر سر نشاط می‌آورد. در هر فنی از فنون نمایش، ماهر و زبردست است […] پیش‌پرده‌هایی که می‌خواند، همه جالب‌توجه و شنیدنی است» (روزنامه نقش‌جهان، 31 فروردین 1326).