گنجینه درّ و عقیق

گلی در عالم خلق شده که هر ساعت از روز رایحه ویژه‌ای دارد و بر هر گلبرگش نقشی منحصر‌به‌فرد می‌بینیم؛ با این وجود در تناسب و تعادل و زیبایی کامل است. بیش از یک‌هزاره برای خلق‌شدنش زمان، انرژی، خرد و خلاقیت صرف شده و حالا می‌توانید ساعت‌ها، روزها یا سال‌ها به تماشایش بنشینید و هر روز رازی از رازهایش را کشف کنید. این گل خارق‌العاده در اصفهان برای جهانیان خلق شده، اما شماری از ما اصفهانی‌ها هنوز از پس دیدنش برنیامده‌ایم؛ از چه حرف می‌زنم؟! از «او» که مسجد جامع عتیق اصفهان است و پانزدهم دی‌ماه امسال، هشتاد‌و‌نهمین سالگرد ثبت ملی‌اش بود؛ میراثی که 9سال پیش در فهرست میراث جهانی بشر هم به ثبت رسید.

در متن پیش‌رو در گفت‌و‌گو با عبدالرضا کارگر، مسئولی که بیست سال زندگی و فعالیت در مسجد جامع عتیق اصفهان را تجربه کرده و کتاب ارزشمندی هم درباره این میراث نوشته، دو خبر تازه را درباره این بنای مهم می‌شنویم و نکات دیگری را هم که به افزایش شناخت گردشگرانه ما از مسجد جامع عتیق منجر می‌شود، می‌خوانیم.

به مدد هوشمندی فرانسوی‌ها، گردشگران از راه‌های دور به لوور می‌روند، در جای جای موزه رد تابلوی راهنمای رسیدن به مونالیزا را می‌گیرند تا بالاخره به اثر هنری پانصدساله کوچک، اما تأثیرگذار داوینچی برسند و بازهم در خیل جمعیت تلاش می‌کنند تا بتوانند عکسی به یادگار با مونالیزا بگیرند. در اصفهان ما هم یک مونالیزا داریم که تلاش گسترده‌ای برای معرفی‌اش نمی‌کنیم؛ بر دیواری آویزان است و کمتر اهمیتی به آن می‌دهیم. فقط اهل فهم و فن و هنر موقع دیدنش میخکوب می‌شوند و هشیارانی از راه‌های دور برای ملاقاتش راه اصفهان در پیش می‌گیرند. می‌توانستیم و باید در جای جای شهر تابلوهای راهنمای رسیدن به مسجد جامع عتیق اصفهان را ببینیم و شور گردشگرانه قدرتمندی در ایرانی‌ها و غیرایرانی‌ها برای دیدنش ایجاد کنیم اما حواسمان نبوده یا کارهای مهم‌تری داشته‌ایم! او مونالیزایی است که مخاطب هنر و معنویت‌دوست را در برمی‌گیرد و به تماشا می‌برد. نخواهی تماشا کنی هم محو دیدارش می‌شوی؛ یوسفی است که می‌توانستیم فخر دیدارش را بفروشیم اما هیچ مجلس درخوری برای دیدارش ترتیب نداده‌ایم.

دعوت به تولید محتوای مجازی درباره مسجد جامع عتیق اصفهان

 در همه این سال‌ها دو اتفاق خوب برای مسجد جامع عتیق اصفهان افتاده است؛ در سال 1310 نامش در فهرست میراث ملی ایرانیان به ثبت رسیده و در سال 2012 هم به فهرست میراث جهانی بشر افزوده شده است. امسال در سالگرد ثبت ملی‌اش، صفحه اینستاگرام رسمی برایش راه انداخته‌اند تا قدمی باشد برای معرفی هر چه بهتر و موجزتر میراث گرانقدری که شناختمان از وجنات و سکناتش به قدر سر سوزنی است هنوز! یادمان باشد صفحه رسمی مسجد جامع عتیق اصفهان
(masjed_jame_esfahan@) را دنبال و برای تولید محتوای خلاقانه با هشتگ‌های متناسب این بنا (#مسجدجامع_عتیق یا #مسجدجامع_اصفهان #مسجدجامع_عتیق_اصفهان) به زبان‌های مختلف مخصوصا انگلیسی در دنیای مجازی تلاش کنیم. گفتنی است که در سایت یونسکو (whc.unesco.org) به صورت رسمی نام این بنا، مسجد جامع اصفهان (Masjed-e Jame  of  Isfahan) ذکر شده و در توضیح بیشتر، عنوان مسجد جمعه (Friday mosque) هم آمده و بهتر است در تولید محتواهای میراثی گردشگرانه این بنا این دو نام که به صورت رسمی ذکر شده‌اند، استفاده شوند.

 یافته نو: نام سلغربن زنگی در مدرسه مظفری

یکی از بخش‌های کمتردیده‌شده مسجد جامع عتیق که به طور معمول به روی گردشگران باز نیست، فضایی معروف به مدرسه مظفری است؛ جایی که حتما از دیدن تزئینات به خصوص مقرنس‌های محراب و خطوط و نقوش و کتیبه‌هایش شگفت‌زده می‌شوید و البته جدیدترین خبر درباره اسرار بنا هم به همین فضا مربوط می‌شود. سرپرست مسجد جامع عتیق اصفهان در این باره می‌گوید: «در مطالعات انجام‌شده در بخش شرقی مسجدجامع، روبه‌روی ایوان جنوبی مدرسه مظفری باقی‌مانده سردری وجود دارد که تاکنون حدس زده می‌شد بقایای عمارتی مربوط به همان دوره آل‌مظفر است. بر گرد پیشانی این قسمت، باقی‌مانده کتیبه‌ای به چشم می‌خورد که عبارات و کلمات بسیار ناچیزی از آن برجا مانده و تاکنون به آن توجه نشده و در طول ایام مغفول مانده است. خوشبختانه در خرداد سال 1395، ضمن بررسی‌ها و تفحصاتی که در این قسمت انجام شد، در انتهای این کتیبه و در جایی‌که چندان قابل دسترس نبوده است، نام کاتب خوانده و از آن عکس‌برداری شد.»
به روایت عبدالرضا کارگر این نام، «سلغربن زنگی» است؛ نامی نه‌چندان آشنا که باید مورد تحقیق قرار می‌گرفت. بنابراین پس از انجام پژوهش تا حدودی این شخصیت شناسایی شد. معادلات جدیدی هم درباره زمان و تاریخ این قسمت و هم درباره تاریخ کاربرد کاشی‌کاری آن مطرح شد که هرکدام در جای خود نیازمند تحقیقات بیشتر و بررسی‌های عمیق‌تر است. ضمن آنکه در هم‌جواری این مکان گنبدی قرار دارد که از قدیم‌الایام به «گنبد کیخسروی» شهرت داشته که این هم باید مورد پژوهش دقیق قرار گیرد.
نویسنده کتاب «مسجد جامع عتیق، موزه درّ و عقیق» به کتیبه موجود در ایوان جنوبی مدرسه مظفری اشاره می‌کند که بر آن نوشته شده: «انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اقام الصلوه… فی ایام سلطنه سلطان محمود خلدالله ملکه و سلطانه ببناء هذا الایوان العالی لابتغاء مرضاه ربه و اضافه الی البناء الجامع باصفهان هذه العماره المبارکه للعابدین…» و تصریح می‌کند: «چنین استنباط می‌شود که شبستان و ایوان جنوبی مدرسه مظفری در دوره سلطان محمود آل‌مظفر ساخته شده و نامی از مدرسه در این کتیبه به چشم نمی‌خورد و اطلاق مدرسه به این قسمت به سبب وجود بنایی است که قبل از دوره آل‌مظفر وجود داشته است. با توجه به قرارگیری کتیبه در این قسمت بنا چنین برداشت می‌شود، این فضا به فضاهای دیگری که در حال حاضر به جز آثار جزئی، آثاری از این بنا موجود نیست قرار داشته است.» اما سوالی که در این پژوهش مطرح می‌شود این است که «سلغربن زنگی» کیست؟ عبدالرضا کارگر در این باره توضیح می‌دهد: «بدون تردید این اسم ما را به دوره اتابکان و سلغریان فارس راهنمایی می‌کند. در متونی که به ذکر این خاندان پرداخته‌اند کمتر به ذکر نام او مبادرت کرده‌اند. از لابه‌لای منابع تاریخی همین قدر استنباط می‌شود که از جمله شاهزادگان عصر سلغری، که اهل خط و ادب بود «سلغر شاه قرندااش‌خان» پسر سعد زنگی است که مطابق نوشته یکی از کتب مهم تاریخی عصر مغول، یعنی «تاریخ وصاف» در هر ماه، کفاره خوش‌گذرانی‌ها، هر روز با خط زیبای خود جزوی از قرآن می‌نوشت و به کعبه می‌فرستاد.»
جالب اینکه روایت طنازی نظام‌الملک درباره این شاهزاده هم در کتب تاریخی آمده به این صورت که: «نظام‌الملک خطاط اصفهانی که مردی ظریف و فاضل بود، در رمضانی به خدمت او رفت. شاهزاده را سرگرم نوشتن دید، سبب را پرسید، سلغر فرمود که نیت کرده‌ام هر سال رمضان به خط خود سی پاره قرآن بنویسم و به کعبه فرستم. نظام‌الملک در پاسخ بداهه گفت که چون شاهزاده به اوامر قرآن عمل نمی‌کند به خانه صاحبش فرستادن اولی است. وی شاهزاده‌ای ادیب، خوش‌صورت و نیکو سیرت بود که بیشتر به حالت انزوا، در سرایی که خود در بیرون شهر شیراز از طرف شمال، ساخته بود و آن‌جا را صبوح‌آباد نامیده بود، به سر می‌برد و روزگار را، به عیش و نوش می‌گذراند و در وصف شاهد و شراب، رباعی‌های لطیف دارد. او دستگاه درخوری نداشت و در تنگنا به سر می‌برد.»

 چرا اسم ایوان جنوبی، صاحب است؟!

اولین لایو صفحه رسمی مسجد جامع عتیق اصفهان به توصیف چهار ایوان این بنا اختصاص داشت. عبدالرضا کارگر در این ویدئو توضیحات موجزی در این باره ارائه کرد که از تأکید بر جایگاه این بنا به عنوان «موزه معماری ایرانی اسلامی» و اینکه از قرن دوم هجری قمری در مسجد جامع عتیق اثر داریم، آغاز می‌شد. به روایت او، در هر گوشه مسجد آثار ارزشمندی از دوران مختلف از جمله خلفای عباسی، آل‌بویه، سلجوقیان، ایلخانان مغول، آل‌مظفر، تیموریان، صفویه، افغان‌ها، زند و قاجار وجود دارد و در دوران اخیر هم مرمت‌ها صورت گرفته‌اند.
ورودی اصلی مسجد که گردشگران معمولا از این در وارد می‌شوند، در جنوب شرقی بنا واقع است. از این در که به فضای صحن مسجد وارد می‌شوید، سمت چپ، ایوان جنوبی که به «ایوان صاحب» مشهور است، گنبد خواجه نظام‌الملک و مناره‌ها را می‌بینید. چرا اسم ایوان را صاحب گذاشته‌اند؟! عبدالرضا کارگر با اشاره به این که تزیینات این ایوان در دوره اوزون حسن قراقویونلو و صفویه انجام شده و تاریخ‌ها را در ایوان می‌توان دید، از نظرات مختلف برای این نام‌گذاری می‌گوید. اول اینکه در دوره آل بویه صاحب‌بن‌عباد در این ایوان تدریس می‌کرده و این اسم به احترام او بر ایوان مانده است. نظر دوم این است که به دلیل اینکه از ایوان‌های دیگر پرتزئین‌تر و تجملاتی‌تر است این نام را بر آن نهاده‌اند. سوم هم اینکه داخل کتیبه ایوان عنوان «صاحب الزمان» نوشته شده و می‌توان گفت به این دلیل نام صاحب بر ایوان گذاشته شده است.

 ماجرای جالب ایوان‌های استاد و شاگرد

همه گردشگرانی که از در جنوب شرقی وارد می‌شوند، اول از همه «ایوان استاد» را در روبه‌رو می‌بینند؛ ایوانی که در ضلع غربی مسجد احداث شده است و از ساخته‌های دوره سلجوقیان است یعنی قدمتی حدود نهصدساله دارد. البته به روایت سرپرست مسجد جامع عتیق اصفهان، در زمان شاه سلطان حسین صفوی این ایوان تزیین شده است و دو ایوان جنوبی و غربی را همه ما به مقرنس‌هایشان می‌شناسیم؛ مقرنس‌هایی که به گفته عبدالرضا کارگر مختص و ویژه مسجد جامع عتیق هستند. داستان جالب دیگر درباره دو ایوان شرقی و غربی است که می‌گویند شاگرد، نمای کلی ایوان شرقی را از روی نمای ایوان غربی که ایوان استاد است، ساخته. این ایوان از ساخته‌های دوره سلجوقی است، اما در دوره ایلخانان مغول و صفویان تزیین شده است. اگر بخواهیم نمای سلجوقی مسجد جامع عتیق اصفهان را معرفی کنیم، نمای ایوان شرقی، انتخاب خوبی است.
اما سؤال این است که چطور متوجه عمق تفاوت دو ایوان استاد و شاگرد شویم؟! جواب این سؤال را خودم دو روز پیش در بازدید ویژه‌ای از مسجد متوجه شدم. وقتی بخت دیدن نمای پشت ایوان استاد را از روی بام به دست آوردم، چنان طاق و تویزه‌های پرتعدادی در این نما دیدیم که شگفت‌زده شدیم. نام «ایوان درویش» را بر ایوان شمالی گذاشته‌اند و همان‌جایی است که معمولا اگر برای نماز ظهر به مسجد برسید، شماری از مردان را مشغول نماز در این ایوان رو به ایوان صاحب می‌بینید؛ ایوانی که عمیق‌تر است و هم در زمستان و هم در تابستان مورد قرار می‌گیرد.

 89 سال پیش مسجد جامع را چطور ثبت ملی کردند؟!

یکی از پست‌های صفحه رسمی اینستاگرام مسجد جامع، عکسی از صفحه معرفی پرونده ثبت ملی «مسجد جامع» است که بر سربرگ آن عنوان «فهرست آثار ملی غیرمنقول» را می‌بینیم و در ادامه، در بخش مشخصات، این موارد ذکر شده است: «مشخصات بنا: مسجد جامع، محل: اصفهان، تاریخ ثبت: پانزدهم دی ماه 1310 (ششم ژانویه 1932)» در بخش ملاحظات هم نوشته‌اند: «انتساب بنای این مسجد به منصور خلیفه عباسی محقق نیست. چنین به نظر می‌آید که قسمت‌های قدیم‌تر آن که در عین حال قسمت‌های مهم‌تر آن است، مربوط به زمان ملکشاه است (465-485ه) (1072-1092 م) معذلک قسمت قدیم‌تر وجود داشته است که مطابق گفته یاقوت در موقع محاصره بتوسط طغرل بیک پادشاه سلجوقی خراب شده است (442 ه-105 م) مسجد مزبور را شاه طهماسب و شاه عباس اول و شاه‌عباس ثانی و سلطان الجایتو خدابنده و سلاطین دیگر هر یک به نوبه خود تعمیر نموده و وسعت داده‌اند. تعمیر و مرمت بنا از سال1308 خورشیدی (1929 میلادی) شروع شده و بدون وقفه ادامه دارد.»