آرشیو سرویس مدافعان وطن
شهید زاهدی فراری از دوربین و عکس و تریبون و شهرت بود
12:11 - 25 فروردین 1403

شهید زاهدی فراری از دوربین و عکس و تریبون و شهرت بود

این حقیر افتخار آشنایی و دوستی با شهید زاهدی را از روزهای اول دفاع مقدس دارم.

او میان نیروهایش محبوب بود
12:07 - 25 فروردین 1403

او میان نیروهایش محبوب بود

سردار زاهدی از همان روزهای آغاز انقلاب وارد مبارزه شد و مأموریت خود را در کردستان آغاز کرد.

قله بی‌ادعای شهر ما
11:59 - 25 فروردین 1403

قله بی‌ادعای شهر ما

شهر ما مهد دلاورمردان و دلیران است، اما در این شهر قله‌هایی داریم که در حافظه تاریخی ایران فراموش نخواهند شد؛ این قله‌ها در شهر ما شهیدان خرازی، همت و کاظمی بوده‌اند و یکی از آن قله‌ها بی‌شک سردار شهید محمدرضا زاهدی خواهد بود که نام و یاد او برای همیشه به‌عنوان یک دلاورمرد در تاریخ ما خواهد ماند.

شکوه نصف‌جهان برای شهید قدس!
10:55 - 19 فروردین 1403
مردم اصفهان دیروز پیکر سردار نام‌آورشان، سرلشکر شهید حاج علی زاهدی را تا گلستان‌شهدا بدرقه کردند

شکوه نصف‌جهان برای شهید قدس!

فروردین است؛ هجدهمین روزش! صبح بیست‌وششمین روز از رمضان یک‌هزار و چهارصدوچهل و پنج طلوع کرده و آفتاب نیمه‌جاندارِ بهار، بر تن زمین افتاده است… آدم‎‌ها خیابان به خیابان خود را رسانده‌اند به نقطه‌ای که امروز مرکز ثقل جهان است، به میدانی که میعادگاهِ عاشقانِ نصفِ‌جهان است.

گوش به فرمان رهبر!
09:20 - 18 فروردین 1403
سردار شهید حاج محمدرضا زاهدی به روایت مصطفی سجاد، نیروی او در تیپ 44 قمربنی‌هاشم

گوش به فرمان رهبر!

شاید برای مردان مرد جبهه و جنگ و خیلی از بچه‌رزمنده‌ها، نام او یادآور نام حاج‌حسین خرازی و لشکر ۱۴ امام حسین(ع) باشد؛ اما حالا چندروزی است که حاج‌علی زاهدی تبدیل به قهرمان یک ملت شده …

چهل‌وچهار سال برای شهادت دوید!
11:19 - 15 فروردین 1403
شهید علی زاهدی، یادگار لشکر امام حسین (ع) به روایت حسین دهشیری، همراه و همکار او در نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:

چهل‌وچهار سال برای شهادت دوید!

غروب بیست و یکم ماه رمضان بود که خبر حمله وحشیانه اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و زمان زیادی نگذشت که این خبر به همراه اسامی شهدای این حادثه تروریستی، تیتر یک اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی شد.

«ر» مثل رفیق؛ مثل رفاقت «احمد» و «قاسم»!
10:03 - 19 دی 1402

«ر» مثل رفیق؛ مثل رفاقت «احمد» و «قاسم»!

همین هفته پیش بود که پیامک‌های رگباری‌ام به «سیروس دهقان مشیری» بالاخره سین شد؛ بالاخره جواب داد و صبح جمعه روزی که فقط پنج روز با شهادت سردارسلیمانی فاصله داشت، پیامش روی گوشی‌ام آمد که «ظهر ساعت 2 تماس بگیرید».

یک روایت واقعی از کرمان، از روز واقعه!
09:11 - 16 دی 1402

یک روایت واقعی از کرمان، از روز واقعه!

قلبش آمده بود توی دهانش… صدای نفس‌های بلندش، گوشش را پرکرده بود. خداخدا می‌کرد زودتر برسد. بی‌قراری امانش را بریده بود. دست‌هایش را توی هم مچاله کرده بود و همین‌طور به هم می‌کشید. چشمش به در بیمارستان که افتاد، خودش را به‌سرعت از ماشین گذاشت پایین.

مادرانه!
14:43 - 26 دی 1401

مادرانه!

«خدا صبرش را می‌دهد»؛ این جمله‌ای است که به‌واسطه مراوده و صحبت و هم‌نشینی که در طول این سال‌های کاری با مادران شهدا داشته‌ام، از زبان آن‌ها زیاد و مکرر شنیده‌ام. «صبر» کلیدواژه همه مادران شهداست و «صبوری» مسلک و مرام آن‌ها. فرقی ندارد یک پسر داده باشند یا بیشتر؛ گاهی حتی همسرانشان هم در کنار پسرانشان رفته‌اند و به شهادت رسیده‌اند؛ اما دل آن‌ها دریاست و همه این سال‌ها حتی خم به ابرو هم نیاوردند. «خدا صبرش را می‌دهد…»؛ این آرمان و عقیده همه مادران شهداست. آنچه در ادامه آمده است مادرانه‌هایی از چندمادر شهید است که با هم مرور می‌کنیم. مادر شهید منصور رئیسی؛ مادر شهیدان علی، ناصر و مسعود خودسیانی، مادر شهید سعید چشم‌براه و مادر شهید مدافع حرم فاطمیون، شهید احمد ترابی…!